سیری بر فعالیت‌ های فرهنگی سردار شهید قاسم سلیمانی از دفاع‌ مقدس تا شهادت

حاج‌ قاسم، سرگذشت‌پژوهی شهدا را به سطح دانشگاه‌ها کشاند

حاج‌ قاسم سلیمانی انسانی تک‌بعدی نبود. درک این نکته در شناخت او حائز اهمیت است. دوستان و افرادی که او را عمیق‌تر می‌شناختند به جامع‌الاشرافیت شخصیت «حاجی» اذعان دارند.
حاج‌ قاسم سلیمانی انسانی تک‌بعدی نبود. درک این نکته در شناخت او حائز اهمیت است. دوستان و افرادی که او را عمیق‌تر می‌شناختند به جامع‌الاشرافیت شخصیت «حاجی» اذعان دارند.
کد خبر: ۱۳۹۲۹۵۷

از جایگاه رسمی، او یک ژنرال بود؛ از زمان جنگ تا لحظه شهادت اما هیچ‌گاه شخصیتش در بعد نظامی خلاصه نمی‌شد. مکتبی بود به تعبیر حضرت آقا که باید ابعاد مختلف این مکتب را شناخت و از آن درس گرفت. بعد فرهنگی و اجتماعی حاج‌قاسم که در این مطلب می‌خواهیم روی آن بیشتر تمرکز کنیم، کمتر از بعد نظامی یا سیاسی او نبود. حتی بیشتر از هر ویژگی دیگری در شخصیتش رشد کرده و نهادینه شده بود.

 یک قصه مهم در سپاه

خود سپاه که شهید سلیمانی از شناخته‌شده‌ترین ژنرال‌های آن بود، شخصیت نظامی صرف نداشت. یک مجموعه عقیدتی، فرهنگی، اجتماعی و نظامی بود. یعنی صرفا مجموعه نظامی نبود. وقتی جنگ شروع شد، فراخور حال، پاسدارها بیشتر نظامی شدند. قبل از جنگ، فعالیت‌های اجتماعی، جهادی‌شان پررنگ‌تر بود. تقریبا آغاز سپاه با جمعی از نخبگان بود؛ آدم‌هایی مثل مهدی زین‌الدین که رشته پزشکی می‌خواند. یا مهدی باکری که خودش مهندس بود. بنابراین جنس آدم‌های سپاه، نظامی نبود. این قصه مهمی در سپاه است که خیلی به آن توجه نمی‌شود. در این قصه آدم‌هایی به سپاه ورود کردند که تک بعدی نبودند. آدم‌های انقلابی‌ای بودند که در هر بعدی که ضرورت داشت، ورود می‌کردند. گاه می‌شد حوزه اجتماعی، گاه حوزه سیاسی، گاه حوزه نظامی یا حوزه فرهنگی، خب حاج‌قاسم در این جمع رشد کرده و او هم تک‌بعدی نبود.

 جنگ و آغاز فعالیت فرهنگی

اگر بخواهیم حاج‌قاسم را در حوزه فرهنگ و اجتماع مطالعه کنیم، باید از جنگ شروع کنیم. در زندگی حاج‌قاسم از مقطع ورودش به سپاه تا پایان جنگ، رشد سریعی می‌بینیم. او شاید وقتی به جنگ ورود کرد از نظر تحصیلات رتبه بالایی نداشت، ولی عجیب این‌که وقتی در این ظرف دفاع‌مقدس قرار گرفت به‌سرعت سیر پیدا کرد و ره صدساله را یک‌شبه پیمود. در کنار آدم‌های بزرگ، در جوار شهدا، در جوار مجاهدین بزرگ جنگ بودن، این آدم را رشد داد و چون او از فرصت‌ها خوب استفاده می‌کرد در همه زمینه‌ها رشد کرد. ذات جنگ، یک اجتماع پاک بود؛ خود حاج‌قاسم تعبیری دارد که شاید کمتر کسی این نوع تعابیر را راجع به جنگ به کار برده باشد. ایشان می‌گوید: «من معتقدم وقتی امام‌زمان(عج) ظهور کنند و حکومت خودشان را تشکیل دهند، یعنی حکومت به قله آن برسد، ما این را در بخش‌هایی از جنگ و جبهه‌ها دیدیم.» یعنی جامعه آرمانی را دیدیم. وقتی جامعه آرمانی را نگاه می‌کنی یعنی با اجتماعی فراتر از یک گردان نظامی رو‌به‌رو هستی. به همین علت، وقتی حاج‌قاسم می‌خواست از گردان ۴۱۰غواص که آرمانشهر لشکر ۴۱ ثارا... بود تعریف کند، می‌گفت: «مجمع عارفان لشکر ۴۱ ثارا....» تعریف حقیقی گردان ۴۱۰ از بعد نظامی باید یک تعداد رزمنده باشد، ولی وقتی این تعریف را در نگاه فرهنگی حاج‌قاسم می‌بینم تبدیل می‌شود به جمعی از عرفا که واقعا هم عارف بودند.

 در قامت یک استاد

شهید سلیمانی در محیط جبهه رشد می‌کند، همراه آدم‌های حاضر در جنگ. خودش جزئی از آنها و اصلا جایی خودش فرمانده آنهاست. پس حاج‌قاسم را اگر بخواهیم در ابعاد فرهنگی نگاه کنیم در جنگ آغاز شده و آنجا به‌عنوان یک مدرس فرهنگی در لحظه‌‌لحظه رزمش، مفاهیم معنوی را به تک‌تک رزمنده‌هایش انتقال داده است. پس اولین فعل حاج‌قاسم در حوزه فرهنگی، استادی است. یعنی آنجا حاج‌قاسم از مرتبه فرماندهی به مرتبه استادی می‌رسد. بسیاری از آدم‌هایی که در جنگ بودند و در لشکر ثارا... حضور داشتند، تحت‌تأثیر مفاهیم معرفتی حاج‌قاسم اوج گرفتند. بسیاری از وصیتنامه‌های شهدای ما متأثر از کلام حاج‌قاسم است. پس حاج‌قاسم آغاز کار فرهنگی‌اش در جنگ شکل گرفت و در قالب یک استاد بود.

 توجه به ثبت وقایع جنگ

شهید سلیمانی در همان سال‌های اول جنگ مثلا بعد از عملیات فتح‌المبین که هنوز شش هفت ماهی بیشتر از فرماندهی‌اش بر لشکر ثارا... نمی‌گذشت، در کرمان و در مسجد با مردم صحبت می‌کند و به مردم گزارش می‌دهد. همزمان به خانواده تک‌تک شهدا سر می‌زند و در تشییع‌ جنازه شهدا شرکت می‌کند. یعنی خودش را جزئی از اجتماع می‌بیند. پس فعالیت‌های اجتماعی حاج‌قاسم هم از همان زمان جنگ شروع می‌شود و در اوج جنگ از اجتماع غافل نمی‌شود. بعد از اتمام دفاع‌مقدس اولین کسی که در جمهوری اسلامی به فکر ثبت وقایع جنگ می‌افتد، حاج‌قاسم است. در همان یکی دو سال اول بعد از جنگ، پیشنهاد می‌کند مرکزی برای ثبت وقایع جنگ در کرمان تشکیل شود. این پیشنهاد را به استاندار و امام‌جمعه وقت ارائه‌می‌دهد و هیأت‌امنایی متشکل از استاندار و امام‌جمعه و خود او به‌عنوان فرمانده لشکر و تعدادی دیگر شکل می‌گیرد و اولین موسسه حفظ آثار دفاع‌مقدس در کرمان تشکیل می‌شود. این موضوع برای قبل از شکل‌گیری بنیاد حفظ آثار در تهران است. همین موسسه سرآغاز ثبت وقایع جنگ در استان کرمان می‌شود. 

 فعالیت فرهنگی و تامین امنیت

در بحث مقابله با اشرار شرق کشور که شهید سلیمانی در اویل دهه۷۰ به آن ورود می‌کند، باز نگاه فرهنگی و اجتماعی او را می‌بینیم. شرارت و ناامنی از کم‌سوادی و جهالت مردم منطقه نشات می‌گرفت. لذا آگاه‌سازی عمومی نسبت به مسائل مختلف، جزء مهمی از موضوع مبارزه با شرارت بود. از همین‌جاست که حاج‌قاسم برای تامین امنیت در کنار مسائل نظامی، اقدامات فرهنگی و اجتماعی گسترده‌ای انجام می‌دهد.اشرار عمدتا از دل خانواده‌های فقیر جنوب شرق کشور بودند و فقرشان باعث می‌شد بخشی‌ از آنها به سمت شرارت بروند. حاج‌قاسم یکی از کارهایی که کرد به بحث امرار معاش اینها توجه ویژه کرد. این مسأله از کارهای تاثیرگذار حاجی است که حتی خود اشرار و خیلی از کسانی که تواب بودند به آن اشاره می‌کنند به این‌که حاج‌قاسم زمینه مشاغل آبرومندی برای اینها فراهم کرد.

احرار، نام طرحی بود که شهید سلیمانی برای اشتغال مناسب اشرار تواب ارائه داده بود. در این طرح، چاه‌های آب و زمین‌های کشاورزی به افرادی واگذار می‌شد که قصد داشتند کار خلاف را کنار بگذارند و به جای شرارت به امور کشاورزی ورود کنند و اقتصاد سالم منطقه را ارتقا دهند. یعنی یک شرور تواب به جای این‌که با قاچاق امرار معاش کند، می‌آمد در طرح احرار امکانات کشاورزی می‌گرفت و به آبادانی و رشد اقتصادی و اشتغال‌زایی منطقه کمک می‌کرد. در همین طرح احرار بود که حاج‌قاسم مجوز ۳۰۰حلقه چاه آب را گرفت و زمین‌هایی را به سران اشرار منطقه واگذار کرد. اینها را از دل کوه‌ها برگرداند کنار خانواده‌های‌شان، در عین این‌که برای خانواده‌های‌شان امکان زندگی کامل‌تری نزدیک به شهرها به وجود آمد، امکان تحصیلات برای فرزندان اینها فراهم شد، خیلی از این کسانی که به‌عنوان تواب اسم‌شان را می‌بریم، بچه‌های‌شان بعدها تحصیلات دانشگاهی را هم پشت سرگذاشتند. همین‌طور حاج‌قاسم تلاش گسترده‌ای در بحث برق‌رسانی در منطقه انجام داد. وقتی او در جلسه شورای اداری استان صحبت می‌کرد، همه ادارات را مکلف می‌کرد که بیایند در حوزه‌های اختیارات خودشان به این مجموعه کمک کنند یا در رساندن آب سالم به مناطق محروم. الان خیلی از روستاها آب بهداشتی‌شان را مدیون پیگیری‌های حاج‌قاسم در آن مقطع هستند.

بنابراین حاج‌قاسم برای ایجاد امنیت، اول آسیب‌های امنیتی را بررسی کرد و گذشته از اقدامات نظامی، در مباحث فرهنگی، اجتماعی و به تبع آن مسائل اقتصادی ورود کرد. می‌گفت اگر شما زندگی سالم را فراهم نکنید خودبه‌خود طرف مقابل سمت کارهای خلاف می‌رود. لذا می‌نشست با مردم و حتی اشرار صحبت می‌کرد. 

یکی از مهم‌ترین اشرار منطقه «عیدوک» بود. حاج‌قاسم با او هم وارد بحث و گفت‌وگو ‌شد. فیلمی وجود دارد که حاجی می‌نشیند با مادر عیدوک صحبت و مشکلات را بیان می‌کند. خلاف‌های پسرش را می‌گوید و خود خانواده‌ها را مشارکت می‌دهد در تسلیم شدن اشرار. همزمان که در منطقه ورود می‌کرد، با مردم ارتباط چهره به‌ چهره داشت. 

گفتمان ایجاد می‌کرد و اعتمادسازی انجام می‌داد. وقتی می‌خواهید در اجتماعی حکمرانی بکنید، اولین مرتبه‌اش، اعتمادسازی مردم نسبت به حاکمیت است و حاج‌قاسم این کار را کرده بود. این اعتمادسازی ناشی از صداقت و رفتار صادقانه با مردم بود. او چون خودش یک زندگی عشایری و تحصیلات در شرایط سخت را تجربه کرده بود، به همین دلیل نوعی همذات‌پنداری با جامعه داشت و این موضوع کمک می‌کرد که درد آن مردم را بهتر بفهمد. 

 ایجاد حسینیه‌های سپاه در استان کرمان

تاسیس حسینیه‌های سپاه در شهرها، یکی از دیگر آثار ارزشمند منبعث دفاع‌مقدس و توسعه‌یافته بعد از جنگ بود که توسط حاج‌قاسم انجام شد. حسینیه ثارا... که آن موقع نامش حسینیه سپاه بود یکی از همین حسینیه‌هایی است که با همت او ایجاد شد. البته از قدیم کرمان یک شهر سنتی در حوزه عزاداری‌ها برای اباعبدا... بود و دسته‌جات مردم به صفه عزا خانه می‌رفتند و همین صفه عزاخانه، شاخص عزاداری مردم کرمان بود. اما به‌محض این‌که فضای حسینیه ثارا... شکل گرفت یکی از مراکز عزاداری شد. خیلی از هیأت‌های کرمان مسیر عزاداری‌شان علاوه بر اماکن سنتی استان کرمان به سمت این حسینیه هم آمد. یعنی با ایجاد این حسینیه یک پایگاه فرهنگی، معنوی در کرمان شکل گرفت که حاج‌قاسم خودش به‌عنوان بانی آنجا حضور داشت. بخشی از بچه‌های جبهه و جنگ مثل شهید مغفوری و شهید گرامی از اولین مؤسسان حسینیه در کرمان بودند و در ادامه‌اش حاج‌قاسم آن را توسعه داد. قصه حسینیه سپاه در کرمان نه‌تنها در این شهر که تقریبا در همه شهرستان‌های استان کرمان ایجاد شد.

 مجتمع‌های آموزشی دانش‌آموزان

توجه حاج‌قاسم به مقوله آموزش باعث شد تا در خود کرمان و بعضی از شهرستان‌های این استان مجتمع‌های آموزشی ویژه فرزندان سپاه شکل بگیرد و توسعه پیدا کند که بعدها به فرزندان رزمندگان و آحاد جامعه هم تسری یافت. مدارسی با عنوان مجموعه یا مجتمع آموزشی ثارا... که در مقاطع مختلف از پیش‌دبستانی، دبستان، راهنمایی و دبیرستان(دخترانه و پسرانه) صدها دانش‌آموز از فرزندان بچه‌های جنگ، پاسدارها و بسیجی‌ها تا عموم مردم را تحت پوشش قرار داد و امروز هم به‌عنوان یکی از بهترین مرکزهای آموزشی در خود شهرستان کرمان و بعضی از شهرهای استان کرمان این مدارس وجود دارند. نگاه به آموزش همراه با تربیت، جزء دستورالعمل‌های این مدارس بود و بسیاری از دانش‌آموزان این مدارس، امروز در مشاغل مناسبی خدمت می‌کنند. پس یک بحث هم توجه به مسائل آموزشی فرزندان رزمنده‌ها بود که حاج‌قاسم به این موضوع توجه داشت.

 یادگاری به نام بیت‌الزهرا(س)

بیت الزهرا(س) حرکت فرهنگی دیگری است که از حاج‌قاسم سلیمانی به یادگار مانده است. شهیدسلیمانی از سال‌ها پیش روضه حضرت زهرا(س) را پیوسته در خانه‌اش برگزار می‌کرد. علاوه بر هفته‌خوانی که در کرمان داشت، بعدها که به تهران رفت، آنجا هم مراسم برگزار می‌کرد. سنت ایام فاطمیه حاج‌قاسم باعث شد که بیت‌الزهرای کرمان به‌عنوان یکی از محوری‌ترین برنامه‌های ایام فاطمیه به مرور شکل بگیرد. البته مردم کرمان از قبل هم در ایام فاطمیه مراسم داشتند، ولی برنامه محوری که تقریبا همه مردم به آن عنایت داشته باشند، وجود نداشت. حاج‌قاسم جنب منزلش در کرمان یک زمینی داشت که کم‌کم مراسم فاطمیه را آنجا برگزار کرد. بعد به کمک دوستانش آمدند این زمین را مسقف کردند. دو قطعه زمین با همت و کمک رزمنده‌ها و دوستان حاجی خریداری شد که از کوچه‌پشتی به بیت‌الزهرا(س) متصل شد و شکل و شمایلی به خودش گرفت.بیت‌الزهرا(س) که امروز به‌عنوان یک مرکز فرهنگی مورد استفاده قرار می‌گیرد، بعد از شهادت حاج‌قاسم به‌عنوان یکی از پایگاه‌های توسعه فرهنگ و مکتب شهید سلیمانی در شهر کرمان فعالیت می‌کند. در آنجا یک شهید گمنام با پیگیری خود حاجی دفن شده که زیارت عاشورای مشهور حاج‌قاسم در کنار همین شهید، خوانده شده است.

توجه ویژه به نام و یاد شهدا

قصه کنگره‌های شهدا تقریبا از اواسط دهه۷۰ در کشور شکل گرفت که کرمان در این زمینه پیش رو بود. سال ۷۵ بعد از آن‌که حاج‌قاسم تقریبا از بحث اشرار منطقه فراغت پیدا کرد، در کرمان ستادی به‌عنوان ستاد کنگره شهدای استان کرمان راه‌اندازی کرد. همه استان تقریبا عضو این ستاد بودند؛ استاندار، امام‌جمعه، شورای سیاست‌گذاری، شورای اجرایی، کمیته‌های مختلف اجرایی و یک ساختار و سازمان بسیار گسترده‌ای برای جمع‌آوری آثار شهدا در این ستاد شکل گرفت. در نهایت برگزاری کنگره شهدا و آنچه مرتبط به شهداست در این مجموعه طراحی شد. آثاری که ارائه شدند باعث شد این رویداد به عنوان یک کنگره منحصربه‌فرد در کل کشور شناخته شود. 

انتشار ده‌ها عنوان کتاب یکی از نتایج کنگره بود که در کمیته انتشارات ستاد انجام می‌شد و حاج‌قاسم نظارت دقیقی روی این بخش داشت. خود حاج‌قاسم تقریبا تمام گردان‌های جنگ اعم از فرمانده گردان‌ها، فرمانده گروهان‌ها، فرمانده دسته‌ها و... را بسیج کرد تا به جمع‌آوری آثار شهدای مرتبط با هر شهرستان کمک کنند. در یک حرکت بزرگ و گسترده، تیم‌هایی که تشکیل شده بودند کار مصاحبه را انجام دادند. بیش از ۱۱هزار نوار کاست در مصاحبه با پدران، مادران، خواهران، برادران و منتسبین به شهدا انجام شد. چون لشکر ثارا... مربوط به شرق کشور بود، حاج‌قاسم استان‌های کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان را در این طرح مدنظر داشت. بعدها هرمزگان تفکیک شد و کنگره به‌عنوان کنگره استان‌های کرمان و سیستان و بلوچستان کارش را ادامه داد. 

ورود دانشگاه‌ها به سرگذشت پژوهی شهدا

یکی از اقدامات خاص شهید سلیمانی، وارد کردن ظرفیت دانشگاه‌ها به بحث سرگذشت‌پژوهی شهدا بود. با استفاده از ظرفیت دانشگاه‌ها، خیلی از استادان یا دانشجویان دانشگاه کرمان کار سرگذشت‌پژوهی شهدا را انجام دادند. به این ترتیب بخشی از دانشگاه کرمان و همین‌طور آموزش‌ و پرورش منطقه تحت‌تأثیر شهدا قرار گرفتند. در نگاه کلی‌تر یک حرکت و جریان شهیدشناسی در استان کرمان به واسطه کنگره کرمان و نگاه عمیق حاج‌قاسم به این مقوله شکل گرفته بود. تاسیس اولین موزه دفاع‌مقدس ایران در کرمان از دیگر فعالیت‌های فرهنگی حاج‌قاسم بود که همزمان با کنگره شهدای کرمان افتتاح شد. طراحی و ساخت و چیدمان این موزه در کمتر از یک سال اتفاق افتاد که به‌عنوان یک اثر جاودانه در کرمان ماندگار شد. همچنین ۲۰۰کاشی تصاویر شهدا در سطح استان کرمان نصب شد که در نوع خود یک عملیات بزرگ فرهنگی بود.

تدوین تاریخ‌نامه دفاع‌مقدس استان کرمان

موسسه حماسه ثارا... یکی دیگر از اتفاق‌های فرهنگی حول محور شهید سلیمانی بود که بعد از رفتن او از لشکر ثارا... و حضورش در نیروی قدس انجام شد. در قالب این موسسه که همچنان تحت‌نظر حاج‌قاسم بود، تدوین تاریخ‌نامه دفاع‌مقدس استان کرمان انجام شد. این طرح یک پروژه بسیار گسترده بود که در قالب آن، نقش استان‌های کرمان و سیستان و بلوچستان در جنگ و به‌خصوص نقش لشکر ثارا... در دفاع‌مقدس در دست تدوین قرار گرفت. 

خود حاج‌قاسم، مدیریت این پروژه را به عهده داشت. در اولین حرکت، سال ۱۳۸۷ بیش از ۲۰۰نفر از فرماندهان لشکر ثارا... با محوریت خود شهید سلیمانی در مناطق عملیاتی حضور پیدا کردند و آغاز پروژه تاریخ‌نامه دفاع‌مقدس استان کرمان را در همان سال ۸۷ رقم زدند. صحبت‌های حاج‌قاسم در قرارگاه لشکر ثارا... در اهواز و بعد در خود چاه نفت در منطقه فتح‌المبین و بعد در منطقه اروند، همه فرماندهان را ملزم کرد در این مقوله همکاری کنند و تاریخ‌نامه دفاع‌مقدس استان کرمان که در ۱۰۲عنوان پیش‌بینی شده بود به سرانجام برسد. تا الان چیزی حدود ۲۰عنوان از کتاب‌های تاریخ‌نامه دفاع‌مقدس استان کرمان منتشر شده است. موسسه ثارا... علاوه بر این‌که تاریخ‌نامه دفاع‌مقدس استان کرمان را انجام می‌دهد، یک حرکت بسیار بزرگ در حوزه ثبت اطلاعات والدین شهدا در کشور را انجام داد. این موسسه، بزرگ‌ترین بانک اطلاعاتی والدین شهدا در کشور را در اختیار دارد. بیش از ۲۵هزار مصاحبه با والدین شهدا در ۲۵استان کشور انجام داده است. اتفاقاتی که در این موسسه رخ داد، به‌واسطه این بود که خانواده شهدای سراسر کشور به خاطر مزین بودن موسسه به نام حاج قاسم، به آن اعتماد کردند و در نتیجه همکاری‌‌های لازم را انجام دادند. 

 اولین گروه پژوهشی تاریخ شفاهی دفاع‌ مقدس

شاید کمتر کسی بداند اولین گروه پژوهشی ثبت شده در وزارت علوم در حوزه مرتبط با دفاع‌مقدس، به‌عنوان گروه پژوهشی تاریخ شفاهی دفاع‌مقدس توسط حاج‌قاسم و جمعی از فرماندهان کرمان شکل گرفته است. حاج‌قاسم در حوزه‌های آموزش‌عالی و در حوزه‌های دانشگاهی کمک می‌کرد و حامی این‌گونه فعالیت‌ها بود. علاوه بر این‌که مجموعه کنگره پایداری استان کرمان طی ۱۴سال(هفت دوره) برگزار شد و امروز هزاران مقاله به‌واسطه برگزاری کنگره‌های ادبیات پایداری ارائه شده است. 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها