«در قلب من» نمونه یک مجموعه تلویزیونی است که می‌توان آنها را «سریال ایرانی» نام نهاد. سریال‌هایی که در دهه 60و70 در تلویزیون فراوان بودند. سریال‌هایی که معمولا به بازنمایی سبک زندگی اصیل و سنتی خانواده‌های ایرانی می‌پرداختند. سریال‌هایی پر از گرما و عطر و طعم زندگی که هر فردی در هر جای دنیا اگر آنها را می‌دید به خاطر نوع روابط و پوشش و سبک زندگی برجسته در آنها می‌توانست حدس بزند که با یک محصول فرهنگی از ایران اسلامی مواجه است.
کد خبر: ۱۳۹۲۶۳۸
نویسنده آرش فهیم - سردبیر قاب‌کوچک

نمونه‌های این نوع سریال‌ها در دهه‌های 60 و 70 فراوان بود: پدرسالار، قصه‌های‌مجید، همسران، خانه‌سبز، دنیای شیرین، روزگار جوانی و... . حمید لبخنده نیز دو نمونه از این نوع آثار را تولید کرد: «در پناه تو» که استقبال بسیار گسترده‌ای را در پی داشت و موج سریال‌های جوانانه و عاشقانه را به‌وجود آورد. این کارگردان فقید، با همان ترکیب برنده دو سال بعد هم سریال «در قلب من» را ساخت. سریالی که داستان تعامل و ارتباط دو خانواده متضاد است. خانواده طلوعی، فرهنگ و سبک‌زندگی سنتی دارند و جزو طبقه فرودست تقسیم‌بندی می‌شوند و خانواده اسفندیاری هم مدرن و ثروتمند هستند اما نقطه‌عطف ماجرا، به‌وجود آمدن روابط پرتنش و البته عاطفی بین فرزندان و نزدیکان دو طرف است.
در قلب من، به کارگردانی حمید لبخنده با وجود سادگی و عدم‌استفاده از تکنیک‌های بازیگری اما جذاب است و هنوز هم بعد از گذشت 24سال، می‌تواند مخاطب خودش را سرگرم و مجذوب کند. چون همه چیز در این سریال، رنگی از حس و حال و زندگی دارد. در این سریال هم مانند دیگر سریال‌های ایرانی، گرمای زندگی خانوادگی و روابط انسانی در صدر اتفاقات و ماجراهای دیگر است و این باعث شده است تا در قلب من سرشار از خاطره و نوستالژی باشد.
هرچند که برخی موضوعات و اتفاقات در این سریال، غیرواقعی و دور از باور است. به‌طورمثال، خانواده طلوعی به‌عنوان نماینده قشر فرودست جامعه در داستان حضور دارند، درحالی‌که برخورداری از خانه‌ای بزرگ با حیاطی که شبیه به باغ است آن‌هم در شمال شهر، با وضعیت ادعایی آنها تضاد دارد. همچنین منفی‌نمایی زندگی خانواده اسفندیاری، اغراق‌آمیز و بدون پشتوانه منطقی مشخصی است. از طرفی رضا (پارسا پیروزفر) نسبت به شغل پدرش (رانندگی)، احساس بدی دارد درحالی‌که او به‌عنوان یک نوجوان آگاه و صاحب مطالعه معرفی می‌شود و موضع منفی او نسبت به شغل شرافتمندانه پدرش با دیگر ویژگی‌های پرداخت‌شده در شخصیت وی در تضاد است.

«در قلب من»؛ ماجرای خواب‌گردی و کوله‌ای که باب شد
نوستالژی‌های زیادی برای تلویزیون ساخته شده که چند کار ماندگار آن سهم حمید لبخنده، کارگردان  سریال خاطره‌انگیز «در پناه تو» است. او کارهای دیگری هم از خودش به‌جای گذاشت: در قلب من، با من بمان و... و با این نوع آثار، وارد مشکلات و مسائل جوانان شد. 
مرحوم لبخنده بعد از تابوشکنی با در پناه تو موفقیتش را با «در قلب من» تکمیل کرد. البته این مجموعه تلویزیونی نتوانست همچون در پناه تو به سریالی خیابان‌‌خلوت‌کن تبدیل شود اما عاشقانه‌ای است که هنوز هم مخاطبان خودش را دارد. 
کارگردان در قلب من علاوه‌ بر توجه به مشکلات جوانان، سراغ زندگی‌های تجملاتی و به قول امروزی‌ها «لاکچری» رفت و با نمایش زندگی دو خانواده فقیر و ثروتمند، گفتنی‌های زیادی داشت؛ ساختاری که رضا عطاران به شکل کمدی چند سریال برای تلویزیون در همان دهه‌ها ساخت. 
کارگردان در قلب من به انحای مختلف در طول این مجموعه تلویزیونی، با پرداختن به خانواده سعی کرد از زوایای مختلف به مشکلات نسل‌های مختلف بپردازد. البته دوباره فضای جوانانه داستان او پررنگ‌تر بود؛ مثل کار قبلی‌اش که وارد محیط دانشگاه و ارتباط میان دانشجویان دختر و پسر شد. 
در سریال در قلب من، حمیده خیرآبادی نماینده نسل مسن بود. او در این سریال نقش مادربزرگ خانواده فقیر را بازی می‌کرد که مادر کریم و رحمان (جمال اجلالی و عنایت‌ا... شفیعی) بود. زنده‌یاد خیرآبادی در آن دوران در بسیاری از سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی نقش‌ مادران و مادربزرگ‌ها را به عهده داشت که سعی می‌کرد همیشه نقش‌هایش را شیرین و درعین‌حال طناز بازی کند. او سال 1389 و در 85سالگی درگذشت.
یکی دیگر از درگذشتگان این سریال، زنده‌یاد فریده صابری است که نقش مادر خانواده ثروتمند به نام مریم، همسر اسفندیاری را بازی می‌کرد. او همیشه از همسرش گلایه می‌کرد که چرا رابطه گرمی با آنها ندارد و به مشکلات فرزندانش توجه نمی‌کند و فقط فکر می‌کند آنها نیازشان مادی است. این هنرمند هم سال 1396 و در 69سالگی در اثر سرطان درگذشت. 
وقتی نام زنده‌یاد جعفر بزرگی به گوش می‌رسد، ناخودآگاه مخاطبان به یاد نقش‌های او که همیشه ایفاگر پدربزرگ‌های مهربان بود می‌افتند. او در سریال در قلب من نقش دوست کریم را به عهده داشت؛ آدم پخته‌ای که طرف مشورت کریم بود. این هنرمند هم سال 1385 درگذشت.
یکی از نکاتی که لبخنده برای اولین‌بار پای آن را به سریال‌های تلویزیونی باز کرد مشکلات روحی و روانی دختر ثروتمند داستان (سارا) بود که موضوع خواب‌گردی را به تصویر کشید. گرچه این بخش‌ها ضعف‌هایی هم داشت اما درمجموع پرداخت به این موضوع برای اولین‌بار خوب بود.
برخی از نوجوانان به‌دنبال پخش در قلب من دوست داشتند یک کوله مشکی مثل سینای قصه (پویا امینی) داشته باشند و این کوله هم مد شد. یا فرم بستن روسری‌ها و گریم‌ها متفاوت بود که همین هم نگاه مخاطبان را جلب کرد. شاید بتوان گفت سریال در قلب من آغازگر جریان پرداختن به زندگی ثروتمندان در قالب سریال بود که بعدها، داریوش فرهنگ با ساخت «تولدی دیگر» به این موضوع پرداخت. 
حمید لبخنده مثل در پناه تو دوباره نقش دختر و پسر داستان خودش را به لعیا زنگنه و پارسا پیروزفر سپرد. حتی بعد از پخش این سریال بسیاری از نوجوانان و جوانان عکس‌های این دو بازیگر را به اتاق‌های‌شان می‌زدند. به همین دلیل لبخنده از آنها برای در قلب من دعوت کرد اما حتی حضور این دو بازیگر هم کمک نکرد تا محبوبیت‌شان دوباره تکرار شود. البته در این سریال از جوانان دیگر همچون رزیتا غفاری و پویا امینی هم استفاده شد که امینی اولین کارش و غفاری هم دومین تجربه‌اش بود. از دیگر نکات متمایز سریال در قلب من حضور مادر و دختری (حمیده خیرآبادی و ثریا قاسمی) است که در این سریال نقش‌های مادرشوهر و عروس را بازی می‌کردند اما درمجموع رابطه گرمی میان این دو در قصه بود.

منبع: ضمیمه قاب‌کوچک روزنامه جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۲ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها