«جام‌ جم» الگویی ایرانی را برای دورهمی‌های امروزی بررسی می‌کند

شب یلدا؛ 8000 سال آیین برای دورهم‌نشینی

چله، یا شب‌ یلدا، یکی از قدیمی‌ترین جشن‌های باستانی است که با وجود گذشت بیش از 8000سال هنوز هم در بین ایرانیان از محبوبیت ویژه‌ای برخوردار است.
چله، یا شب‌ یلدا، یکی از قدیمی‌ترین جشن‌های باستانی است که با وجود گذشت بیش از 8000سال هنوز هم در بین ایرانیان از محبوبیت ویژه‌ای برخوردار است.
کد خبر: ۱۳۹۱۵۶۲
نویسنده گروه فرهنگ و هنر

تداوم این جشن در مقایسه با برخی جشن‌ها و اعیاد بزرگ باستانی دیگر همچون جشن سده و جشن مهرگان که نتوانستند از افت‌وخیزهای تاریخ به‌راحتی عبور کنند، نشان می‌دهد که چله را همچون نوروز، باید مردمی‌تر و جذاب‌تر از دیگر جشن‌های باستانی برگزارشده بدانیم.

رمز و راز پایایی و مانایی جشن چله تا به این روزگار، به چند عامل بستگی دارد: پیوند چله با طبیعت و آغاز نوشدگی فصل در گردش سال که با نظمی جاودانه و بسامان هر سال تکرار می‌شود، وابستگی این جشن طبیعی به شیوه زندگی و نوع کار و معیشت جامعه کشاورز و دهقان ایرانی، استمرار و بازتاب هویت فرهنگی کهن ایرانی در جوهره آن، توجه به جایگاه بزرگان و ریش‌سفیدان، زنان و کودکان و از همه اینها مهم‌تر، همگانی‌بودن این جشن و این‌که مردم به‌سادگی قادر به برگزاری آن هستند. همین اهمیت هم باعث شد تا آیین چله، به‌عنوان یکی از آثار ناملموس فرهنگی ایران برای ثبت جهانی در یونسکو مطرح شود و در 9 آذرماه سال‌جاری «شب‌چله» با کد 1877 به‌عنوان نوزدهمین میراث ناملموس فرهنگی کشور ثبت جهانی شد.

 در ثبت‌ جهانی یلدا در یونسکو آمده است: «شب چله یا یلدا، سال‌ جشن کهنی است که در آن فزونی روشنایی خورشید، نور و حرارت زندگی، مورد توجه برگزارکنندگانش قرار می‌گیرد. انقلاب زمستانی در نیمکره شمالی برابر با یکم دی‌ماه در تقویم ایرانی است و این تاریخ مصادف با آغاز روند بلندترشدن روزها در این منطقه است. این مراسم در ایران بزرگ فرهنگی در آخرین شب پاییز برگزار می‌شود. خانواده‌ها دور یکدیگر جمع می‌شوند و دور میزی می‌نشینند که با برخی اشیا و خوراکی‌های نمادین تزیین شده ‌است: چراغی برای نماد نور، آب برای نشان‌دادن پاکی و میوه‌های قرمزرنگ مانند انار، هندوانه، چغندر، عناب و انگور نیز نماد گرما هستند. شیرینی، خشکبار و آجیل نیز که مخصوص این مناسبت استفاده می‌شود، سر سفره می‌گذارند و در حین مهمانی مصرف می‌شوند. در این شب فعالیت‌هایی از شعرخوانی و قصه‌گویی تا بازی و موسیقی و هدیه‌دادن به کودکان را شامل می‌شود. این رویداد هویت فرهنگی، طبیعت، احترام به زنان، مهمان‌نوازی، تنوع فرهنگی و همزیستی مسالمت‌آمیز را گرامی می‌دارد. بزرگ‌ترها به‌عنوان حاملان فعلی و ناقلان این جشن آیینی شناخته می‌شوند. یلدا به سبب شاخصه‌های اقلیم زیستی مردمان سرزمین ایران فرهنگی و ارتباط آن با طبیعت و کیهان، از روزگار کهن تا به امروز استمرار داشته‌ است و متناسب با گذر زمان تغییراتی ظاهری در نحوه برگزاری آن دیده می‌شود اما ساختار و ماهیت آن تغییری نکرده‌ است.»

از چله ایرانی تا کریسمس مسیحی

اما 8000 سال آیین مهر که در ایران با سنت‌هایی همچون یلدا گرامی داشته می‌شوند، اوج تمدن ایرانی را نشان می‌دهد، آئینی که هزار سال پیش از ظهور فلسفه یونانی شکل گرفت و سایه سنگین خود را در شکل‌گیری تمدن غرب حفظ کرده است.

مِهرپرستی یا میترائیسم، آیینی رازآمیز است که بر پایه پرستش ایزد ایرانی در دوران پیش از آیین زرتشت بنیان نهاده شد. چله در ایران‌کهن، شب زایش خورشید و پایان پیروزی تاریکی و نماد و مظهر میترا (ایزد مهر) است. بنابر باورداشت‌های ایرانیان، خورشید در واپسین شب پاییز، یعنی آخرین شب ماه آذر، باز زاده می‌شود و در نخستین روز دی‌ماه از فصل زمستان که روزش منتسب به خورشید و «خور» و ماهش منتسب به آفریدگار جهان و کائنات، اورمزد نامیده می‌شود، طلوعی تازه دارد.

درحقیقت چله پیام‌آور دو بشارت بزرگ است: یکی بشارت به پایان یافتن یک دور کیهانی و آغاز دور کیهانی نوین دیگر، به عبارت دیگر به‌سرآمدن فصل پاییز و آمدن فصلی یا سالی نو با زمستان؛ و دیگری بشارت به زایش دوباره خورشید در درازترین شب سال پس از مرگ نمادینش در پاییز و بلندشدن روزها از پس آن و بالندگی و دیرمانی بیشتر خورشید در جولانگاه هر روزه خود در پهنه آسمان تا پایان زمستان.

این‌که بیش از 8000 سال پیش ایرانیان چگونه توانسته‌اند محاسبات اخترشناسی خود را چنین دقیق بیان کنند تا زایش خورشید را در آغاز زمستان نوید دهند، نشانگر آن است که از دیرباز نجوم و اخترشناسی علمی بوده نزد ایرانیان که به گستره تاریخ بشری هدیه داده شده است.

گردش دور کیهانی و تغییر فصل‌ها و تحویل و تحول در قاموس طبیعت برای نیاکان ما ایرانیان بسیار اهمیت داشت و هر گردش کیهانی در طبیعت و گذار از کهنه به نو را یک نوروز می‌انگاشتند و آن را به یمن و برکت زندگی بهتر، جشن می‌گرفتند و شادی می‌کردند.

در دوران 500 ساله حکومت پارت‌ها (اشکانیان) مهرپرستی، آیین رسمی امپراتوری ایران بود و دست‌کم یک قرن پیش از تولد مسیح، لژیون‌های رومی که با پارت‌ها می‌جنگیدند، آیین مهر را که با سنت‌های ملی و آرمانی آنان سازگار بود با خود به روم بردند.

هورست وولدمار جنسن در کتاب «تاریخ هنر» دراین‌باره می‌نویسد: «آیین مهر که ریشه در فرهنگ دینی ایران باستان -قبل از زرتشت- داشت، هنگام ورود به مغرب زمین با آموزه‌های هلنیستی و رومی درآمیخت و هنگام محو شدن، نمادها، شعائر و اصول خود را به مسیحیت واگذار کرد تا این آیین رازورانه در قالب جدید خودنمایی کند. بدین ترتیب مسیحیت غرب، چهارچوب اصلی خود را که به این دین پایداری و شکل بخشیده به مذاهب پیش از مسیحیت روم باستان از جمله آیین مهر و در مفهومی جاودانه‌تر تمدن ایران مدیون است. شاید جالب باشد بدانید که یکی از تاثیرات مکتب مهرپرستی بر مسیحیت، مراسم تولد میترا یا شب چله‌ است که با جشن میلاد مسیح همزمانی دارد.»

گستردگی آیین چله از شرق دور تا غرب

پس از آن‌که کنستانتین امپراتور روم، آیین مسیحیت را به عنوان کیش رسمی امپراتوری خود اعلام کرد، مخالفت با آیین مهر شروع شد اما این کیش جدید نتوانست حتی با حمایت امپراتوری روم شرقی بر نفوذ 400 ساله آیین مهر خاتمه دهد و در نهایت کوشید به جای جنگیدن با این کیش، با آن به تعامل و همزیستی روی آورد. به همین منظور به جای تدوین سالروزها و سنت‌های جدید، کوشید همان سالروزها و سنت‌های شناخته‌شده و آشنای مهرپرستی را به مسیحیت منتقل کند که معروف‌ترین آنها تعیین روز تولد عیسی مسیح در 25 دسامبر است. این همان روزی است که از صدها سال پیش از آن به عنوان روز تولد مهر (خورشید) در امپراتوری روم شرقی جشن گرفته می‌شد.

ذبیح بهروز در کتاب «تقویم و تاریخ در ایران» در این ارتباط می‌گوید: «امپراتور کنستانتین و کلیسا در غرب و شاهان ساسانی و موبدان زرتشتی در ایران همت کردند تا نام آیین مهر را از صفحه روزگار حذف کنند. پس یادمان‌ها و آثار وی را تخریب کردند و آنچه را که نمی‌شد محو کرد به نام دیگری جلوه دادند. حتی روز زایش مهر را روز زایش عیسی قرار دادند».

لذا دلیل این‌که امروز بابانوئل با لباس و کلاه موبدان ظاهر می‌شود و همچنین برپا داشتن درخت سرو و ستاره بالای آن در ایام کریسمس، همگی یادگار و یادمان و یادآور آیین مهر است که زاده انتقال فرهنگی ایران به غرب است.

تمدن چینی وامدار آیین مهر

در کنار مسیحیان، برخی کشورها دیگر هم طولانی‌ترین شب و البته کوتاه‌ترین روز سال را با مراسمی خاص جشن می‌گیرند. «جشنواره خورشید» در پرو، «اولین قدم» در اسکاتلند، «طناب پیچ کردن خورشید!» در بولیوی، فستیوال شادی در باهاماس، غرب آفریقا، جامائیکا و بخش‌هایی از کارولینا و ویرجینیا، «دونگ‌ژی» در چین، ژاپن، کره‌ای‌، فیلیپین، تایلند و ویتنام و ... از جمله این مراسم هستند.

جشن دونگ‌ژی که یکی از مهم‌ترین جشنواره‌های حوزه تمدنی آسیای‌شرقی است نیز برگرفته از آیین هشت‌ساله مهر است که توسط چینی‌ها، در دوره انقلاب زمستانی در ۲۲ دسامبر یا حدود آن (طبق زمان شرق آسیا) جشن گرفته می‌شود. جشن بر آن است که روزهایی با ساعات روشنایی بیشتر و در نتیجه افزایش انرژی مثبت در جریان خواهد بود. ریشه‌های این جشن، فلسفه تعادل و هماهنگی (یین و یانگ) را در غرب آسیا شکل داده است.

شبه چله، نماد علمی ایرانیان

 شب چله را باید از اولین نمادهای علم ایرانیان دانست. در جهان تاریکی پیش از تاریخ، این ایرانیان بودند که با دانش ستاره‌شناسی و بررسی اختران، تلاش کردند تا مفهوم گردش خورشید، روز و شب و پدیدارشناسی ماه و ستارگان، را بررسی کنند. این دنیای علمی بر آن بود تا نشان دهد جهانی که در آن زندگی می‌کنیم، دارای نظمی است که هدایت‌گری در پس آن است و همین نشانگر آن است که ایرانیان از دیرباز به خدای یکتا ایمان داشتند و درپی یافتن نقش و سایه او بر جهانی بودند که در آن زیست می‌کنند.

ابوریحان بیرونی که نگارش تقویم ایرانی را منتسب به او می‌دانند، در کتاب «آثارالباقیه عن القرون الخالی» اطلاعاتی جامع درباره باورهای اقوام گذشته ایران درباره اخترشناسی ارائه کرده ‌است.

یلدا، نیک‌اندیشی ایرانی در رابطه با زنان

آئین شب یلدا، نشانگر توجه ایرانیان به جامعه زنان است و در حقیقت باید باورهای آیین‌های چله را به تکریم زنان و همچنین کودکان مرتبط دانست. بر باور ایرانی در شی چله ایزد بانو میترا که پیشینه این آیین را با اسطوره مرتبط می‌کند از دل غاری زاده می‌شود تا در زمین نور و روشنایی را بگسترد.

زایش میترا از دل غار اشاره‌ به زهدان مادر است. این اسطوره را نماد پاکی برای گسترش خلقت روی زمین می‌کند، همانگونه که در فرهنگ اساطیری میترا را زاینده زرتشت می‌دانند. برای همین فرا رسیدن شب یلدا برای زنان ایرانی همیشه با آداب و رسوم خاصی همراه بود. شاید به همین دلیل ایرانیان همیشه نام یلدا را روی دختران‌شان می‌گذاشتند یا از شب یلدا به عنوان تمثیلی از سیاهی گیسو یاد می‌کنند.

رسوم جذاب شب چله

چله از تک شب‌هایی است که شبکه‌های ارتباطات قومی را که به دلیل توسعه شهرنشینی و برخی مشکلات اقتصادی و اجتماعی در این روزها تضعیف شده، احیا می‌کند و ارتباطات خانوادگی را استحکام می‌بخشد. یلدا دورهمی پر و پیمانی است که برنامه‌هایش برای هر گروه سنی هم جذاب و هم آموزنده است.
 
شب خاطره‌های قدیمی

 یکی از جذاب‌ترین قسمت‌های چله که امروزه رو به فراموش شدن می‌رود مَتل‌گویی است که به نوعی شعرخوانی و داستان‌خوانی اطلاق می‌شود. این رسم در قدیم در شب‌های بسیاری از جمله چله برگزار می‌شده و در طی آن مسن‌تر‌ها قصه‌ها و روایاتی را برای دیگران تعریف می‌کردند یا شعر‌هایی را می‌خواندند. آنها داستان‌های واقعی از زندگی خود را نیز روایت می‌کردند و تجربه‌های‌شان را در اختیار حاضران می‌گذاشتند.
شرح داستان‌های فولک و افسانه‌های شگفت‌انگیز ایرانی از دیگر برنامه‌های ثابت این شب بود. قصه‌هایی که نسل به نسل و سینه به سینه منتقل شده بود و در دل خود «تجربه زیسته» آن منطقه اعم از تعامل آنها با طبیعت بومی، نیازها، مشکلات و چه‌بسا راه‌حل‌ها یا راه‌های سازگاری با مسائل مبتلا‌به مردمان در آن اقلیم را مستتر داشت و به عبارتی بهتر، بخشی از دانش و تجربیات از طریق همین قصه‌ها، افسانه‌ها و شعرهای عامیانه منتقل می‌شد.

حافظ ماهیت ارزشی کشور

یکی از رسوم ثابت و همیشگی در شب چله در چند سده اخیر، خواندن اشعار حافظ شیرازی و گرفتن فال افراد حاضر در دورهمی بر اساس آن است. هر یک از مهمانان نیت کرده و بزرگِ مجلس، تفالی به گنجینه حافظ می‌زند.

دکتر محمد بقایی در ارتباط با حافظ‌خوانی در شب یلدا گفت: حافظ از چهره‌های بزرگ فرهنگی نه تنها ایران بلکه جهان است. این توجه یا به عبارت بهتر این دلدادگی، ناشی از زیبایی کلام او چه به لحاظ ساختاری و چه از حیث محتوایی است. از تاثیر چنین ویژگی‌هایی است که تقریبا همه ایرانیان بیتی از او را در خاطر دارند یا به صورت ضرب‌المثل به کار می‌برند. با جست‌وجو در کتاب امثال‌الحکم شادروان دهخدا می‌بینیم ابیات حافظ جای بسیار مشخصی نسبت به سروده‌های دیگر شاعران دارد. این امر مبین میزان نفوذ حافظ در قلب و روح مردم است. همچنین بسیاری از مصرع‌ها و ابیات او به صورت مَثل رایج است؛ به همین سبب دیوان خواجه شیراز در آیین‌های مختلف از نوروز گرفته تا یلدا و حتی در مراسم عقدکنان در کنار کتاب آسمانی دیده می‌شود.

وی افزود: این مزیت را هیچ یک از کتاب‌های منثور یا منظوم ادب فارسی ندارند. حافظ نه تنها بخش مهمی از هویت ایرانی را تشکیل می‌دهد بلکه اشعار او یکی از عوامل ماهیت ارزشی کشور محسوب می‌شود.

بقایی در ادامه با تاکید بر این‌که حافظ در مراسم مختلف از جمله در شب یلدا حضور بسیار پررنگی در خانواده‌ها دارد و اشعار او برای همه اذهان‌ از مردم عامی گرفته تا فرهیختگان ممتاز جذابیت و شورانگیزی خاصی دارد، تصریح کرد: در شب چله که این دیوان بر سفره قرار می‌گیرد معمولا هر یک از اعضای خانواده تفالی از این دیوان می‌گیرند و این خود گویای آن است که ایرانی‌ها حسب و حالش با سروده‌های حافظ بسیار تطبیق دارد و ابیات او مبین احوال آدمیانی است که در شعر او تعمق می‌کنند.

مدرنیته و خالی کردن سفره چله از شاهنامه‌

 یکی دیگر از رسومات جدا‌نشدنی چله، شاهنامه‌خوانی بود. بدین صورت که چند خانواده دور هم جمع شده و کسانی که شاهنامه را از حفظ بودند، شروع به خواندن اشعار شاهنامه کرده و صحنه‌های بکر و زیبای شاهنامه را به تصویر می‌کشیدند. در بین داستان‌های شاهنامه، داستان نبرد رستم با دیو سپید، داستان زاده شدن رستم، نبرد رستم و اسفندیار و نبرد رستم و سهراب که به سهراب‌کُشی معروف بود که با غیرت ملی و ایرانی همراه است، طرفداران بیشتری داشت.

گاهی نیز شب چله آغازی برای شاهنامه‌خوانی‌ها و شب‌نشینی‌های زمستانی به شمار می‌آمد؛ روایت شاهنامه با داستان کیومرث که نخستین داستان شاهنامه است آغاز می‌شد و در دیگر شب‌های بلند زمستان که معمولا افراد خانواده برای شب‌نشینی دور هم جمع می‌شدند، ادامه می‌یافت.

نکته قابل تامل این‌که جای فرهنگ شاهنامه‌خوانی که روزگاری سینه به سینه و بیت به بیت به نسل‌های مختلف منتقل می‌شد و همه گروه‌های سنی با دل و جان گوش به این اشعار می‌سپردند امروز در بسیاری از خانه‌ها خالی است.

دکتر اسماعیل آذر درباره علت خالی شدن سفر چله، از شاهنامه معتقد است: «به نظر من دو دلیل دارد اول آن‌که برای خواندن شاهنامه باید هم دانش خاص حماسی را داشته باشید و هم پشتوانه‌هایی حماسی و دانایی خوانش شاهنامه را داشت. از طرفی دیگر برخلاف غزل، شما اگر بخواهید یک داستان از شاهنامه بخوانید حداقل20 تا 30دقیقه زمان می‌برد و مردم امروز حوصله شنیدن ندارند. علت هم آن است که مدرنیته مردم را کم‌حوصله کرد. به‌عبارتی شما نمی‌توانید یک چیز را زیاد گوش بدهید، مدرنتیه ما را به این وضع عادت داده است.»

 وی افزود: «به نظرم مردم در این شب می‌توانند داستان‌های اصلی شاهنامه مثل داستان جمشید و فرزندانش را که بسیار پرحلاوت هستند، یا دو شاهکار دراماتیک این اثر یعنی رستم و اسفندیار، رستم و سهراب یا ماجرای فرود که بسیار زیبا هستند، بازخوانی کنند. ما در این اثر حتی در جنگ‌ها هم جوانمردی را می‌آموزیم. مثلا وقتی رستم به جنگ دیو سفید می‌رود، دیو خواب است اما رستم در خواب او را نمی‌کشد و معتقد است رسم جوانمردی نیست. او را بیدار می‌کند و بعد با او می‌جنگد.»

دکتر آذر با اشاره به اهمیت وجود شاهنامه در میان خانواده‌ها، گفت: «جوامع بیش از هر چیز به اخلاق نیازمند هستند. همان چیزی که ژاپن با بهره‌گیری از آن توانست بعد از جنگ جهانی دوم به سمت پیشرفت برود. اخلاق است که می‌تواند ما را به تعالی برساند و به جلو ببرد. شاهنامه تمام اخلاق است. شما در شاهنامه حرف زشت نمی‌بینید و فقط در یک جا فردوسی عصبانی است و اگر کسی داستان را نداند برایش خوشایند نباشد و آن زمانی است که سودابه را به خاطر خیانتی که کرده، بد صحبت می‌کند. در بقیه جاهای شاهنامه تمام سخن فردوسی پر از ارزش‌های اخلاقی است.»

مشاعره پای ثابت دورهمی‌های قدیم

مشاعره از جذاب‌ترین تفریحات سفره‌های قدیم چله بود و ساعت‌ها به طول می‌انجامید. شاید یکی از دلایل آن اهمیتی بود که در گذشته برای حفظ شعر به‌عنوان یکی از راه‌های موثر در تقویت حافظه و تسلط قشر وسیعی بر آثار شاعران به‌ویژه حافظ، سعدی و شاهنامه بود. متاسفانه به همان میزانی که فرهنگ مطالعه از میان خانواده‌ها رخت بست و جایگاه بزرگان شعر و ادب کمرنگ شد، فرهنگ مشاعره نیز در دورهمی‌های چله‌ای کمرنگ شد.

شبی به‌یاد‌ماندنی که باید الگو شود

از آنچه گفته شد، چله در وهله اول از رسوم بسیار جذاب و مملو از نمادها و آموزش‌هاست که با محوریت و میدان‌داری پیرها برگزار می‌شود. لذا فرهنگ احترام به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین نمودهای فرهنگی ایرانی اولین کارکردی است که در شب‌چله نمود می‌یابد.

در برگزاری چله، همان‌گونه که در تعریف مفهومی این شب در یونسکو مطرح شده، کودکان به‌عنوان مجریان آینده و زنان محور زندگی و خانواده و بسترساز، گردهم آمدن اقوام و دوستان مطرح هستند. بزرگ‌ترهای فامیل به‌عنوان حاملان فعلی و ناقلان این جشن آیینی شناخته می‌شوند. در جریان برگزاری بخش‌های مختلف چله، ارزش‌هایی چون هویت فرهنگی، توجه به طبیعت و گاهشماری سنتی، ارج نهادن به جایگاه مهم زنان و کودکان در خانواده، آشتی، دوستی، ‌مهمان‌نوازی و آشنایی با محترم شمردن بیان‌های گوناگون فرهنگی مورد توجه قرار می‌گیرند و به نسل آینده منتقل می‌شوند.

در حقیقت چله فرصتی برای بازتعریف هویت ایرانی است. با نگاهی بر این رسم ماندگار، که از دل آیین مهر ایرانی ــ میترائیسم ــ بیرون زده، در طول دوران حیات، گستره‌ای وسیع از اروپا تا آمریکا را در نوردیده و پایه بسیار از مناسبات شده، می‌توان به جایگاه فرهنگی ایرانی و نقش تاثیرگذاری که بر سایر فرهنگ‌ها داشته و دارد پی برد.

این جایگاه فرصت مناسبی را برای شناخت خود، جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم و از همه مهم‌تر هویت‌آفرینی است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها