جنگ شناختی دشمن در فضای مجازی چگونه ذهن جوان ایرانی را تسخیر می‌کند؟

تسلط مغز، تصرف مرز

«طرف با نقشه وارد میدان شده. برنامه هم این است کاری کنند که ملت ایران عقیده‌اش بشود عقیده سران انگلیس و آمریکا و امثال اینها... دنبال این است که بر مغز‌ها تسلط پیدا کند. اگر مغز یک ملت را توانستند تصرف کنند، آن ملت سرزمین خودش را دودستی به دشمن تقدیم می‌کند. برای این کار شروع می‌کند محتوای ذهنی برای ذهن فعال جوان درست کردن. این‌همه دروغ، حرف‌های انحرافی و تهمت برای این است.»
کد خبر: ۱۳۸۹۶۶۱

این‌ها بخشی از فرمایشات مقام معظم رهبری است که هفته گذشته عنوان شد. ترکیب «تصرف مغز» در بیانات ایشان کلیدواژه مهمی است که اشاره به ترفند‌هایی دارد که قرار است ذهن جوان ایرانی را تسخیر کند. با تصرف مغزها، مرز‌ها هم تصرف می‌شوند. این رویه، اما تکنیک‌های متنوع و متفاوتی داشته و فضای مجازی و گسترش شبکه‌های اجتماعی بستر مناسبی برای پیاده‌سازی این تکنیک‌ها فراهم آورده است. با در نظرگرفتن این حقیقت که روزانه بیش از دو میلیارد نفر به صورت فعال از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند، دیگر در تماس‌بودن به معنای ارتباط چشم در چشم نیست. بلکه منظور ارتباط صفحه به صفحه است. فضای مجازی حالا به زندگی دوم افراد تبدیل شده است. اما این اتفاق چه تاثیری روی ذهن ما دارد؟ مایکل هریس، نویسنده و روزنامه‌نگار کانادایی در کتاب شگفت «تنهایی» تعبیر جالب توجهی از این موضوع دارد. او این حضور را تعبیر به «خیالبافی» می‌کند. او می‌نویسد: «حالتی که ذهن در غیبت محرک‌های متضاد بیرونی مثل تلفن‌هایی که زنگ می‌خورد، به خود می‌گیرد، همان خیالبافی است.»

او تنها پژوهشگری نیست که به تاثیرات این نوع زندگی پرداخته است. آنچه خروجی پژوهش همه آن‌ها بوده این گزاره است که فضا‌های این چنینی به سرعت ذهن مخاطبان خود را تسخیر می‌کند؛ رویه‌ای که حالا به عنوان سلاح آشکاری از سوی دشمن روی جوانان این سرزمین به کار گرفته می‌شود. تصرف ذهنی و فکری جوانان امروز سناریوی دشمن در جنگی شناختی و ترکیبی است. همان طور که نظریه‌پرداز رسانه‌ای مارشال مک‌لوهان در دهه ۱۹۶۰ اشاره کرده است، رسانه‌ها صرفا کانال‌های منفعلی برای انتقال اطلاعات نیستند. آن‌ها مواد تفکر را تامین می‌کنند، ولی به روند تفکر نیز شکل می‌دهند و کاری که به نظر می‌آید «وب» در‌حال انجام دادن است، تکه‌تکه کردن ظرفیت تمرکز و تامل است. ذهن کاربران حالا انتظار دارد اطلاعات را به روشی دریافت کند که وب آن را توزیع می‌کند؛ یک جریان در حال حرکت سریع از اطلاعات تکه‌تکه. فارغ از این در این نبرد شناختی که به تصرف ذهن کاربران می‌انجامد از تکنیک‌های روان‌شناسانه بهره می‌برد.

مایکل هریس در همان کتاب مثالی دارد از یک آزمایش عجیب در دهه ۹۰ میلادی توسط یک استاد روان‌شناسی دانشگاه میشیگان. ماجرا این است که این روان‌شناس ۲۵۰ دانشجوی خود را به سوله‌ای منتقل می‌کند و بدون اطلاع آن‌ها ۷۵۰ نفر سیاهی‌لشکر را تحت عنوان دانشجوی روان‌شناسی به آن سوله می‌آورد. روی پرده نمایشی در این سوله سه تکه چوب با ابعاد کوتاه، متوسط و بلند به نمایش درمی‌آید، سپس یک سوال بدیهی مطرح می‌شود. این که کدام تکه چوب بلندتر است. طبق هماهنگی صورت‌گرفته، همه ۷۵۰ سیاهی‌لشکری که به سوله آمده‌اند عنوان می‌کنند که چوب کوتاه به نمایش‌درآمده بلندتر از بقیه است!

حالا نوبت ۲۵۰‌دانشجوی واقعی است، ۹۰ درصد آنها، اما در کمال شگفتی همراه با ۷۵۰ سیاهی‌لشکر حاضر کوتاه‌ترین تکه چوب را به عنوان بلندترین تکه چوب معرفی می‌کنند! این درست همان اتفاقی است که هجمه و هوچی‌گری فضای مجازی شکل می‌دهد. این که، چون اکثریت کاربران نظری همسو با یک موضوع دارند (حتی اگر به اندازه همان تکه چوب بدیهی باشد). اقلیت موجود هم به نوعی مجبور به پذیرش آن می‌شود. این شاید آشکارترین اتفاقی باشد که از آن با نام «تصرف ذهن» یاد می‌کنیم؛ اتفاقی که می‌تواند پیامد‌های ناگواری برای جامعه ایرانی و این سرزمین به همراه داشته باشد.

روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها