پروفسور بالتازار را با آن آهنگ با حالش یادتان هست. بال ...بالتازار، بال ...بالتازار،... بالتازااار.
کد خبر: ۱۳۷۷۹۷۶
نویسنده مریم فلاح
تعداد بازدید : 36


پروفسوری خیرخواه و شهری پرازمشکل، همان قدر که ساکنین شهر و مشکلاتشان عجیب بود، پروفسورهم با دستگاه عجیب و غریبش کاری می‌کرد در حد معجزه.

با آن عینک ته استکانی دو ساعت در اتاق بالا و پایین می‌رفت (یعنی فکر می‌کرد) بعد مثل برق گرفته‌‌ها بالا می‌پرید و می‌رفت سراغ دستگاهی که سرتاپا پراز لوله آزمایش، چرخ دنده و تلمبه بود.

بعد از اتمام کار دستگاه، پروفسور شیر دستگاه را باز می‌کرد وچند قطره داخل لوله آزمایشگاهی اش می‌ریخت ، مایعی مرموز که اگر آن را روی زمین می‌چکاند، با یک انفجار وسیله ای خارق العاده برای حل مشکل اختراع می‌شد.

همه قسمت‌‌ها همین بود.یعنی از اول معلوم بود که چه اتفاقی قرار بیفتد. این کارتون را با روایت «امیرهوشنگ قطعه ای» تماشا می‌کردیم.

این انیمیشن از تولیدات 1967 «استودیوی فیلم زاگرب» است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها