دادستان عمومی و انقلاب مرکز سیستان وبلوچستان:

عوامل دستگیرشده موساد قصد ترور دانشمندان هسته ای را داشتند

به دنبال شیوع کرونا در سیستان‌وبلوچستان و اعلام آمار متناقض از امکانات درمانی این استان، نگاهی به این مسأله انداخته‌ایم

خط‌مقدم جبهه بهداشتی ایران خالی از امکانات

شیوع کرونا باعث شد پرده از چهره محرومیت سیستان‌وبلوچستان در حوزه درمان و بهداشت کنار رفته و توجه رسانه‌ها و مسؤولان بخش‌های دولتی و عمومی به این مهم معطوف شود؛ البته محرومیت درمانی مردم نجیب این خطه از جنوب‌شرقی کشورمان امر تازه‌ای نیست و در سال‌های پیشین هم بارها در آمار و اخبار آمده اما لابه‌لای محرومیت‌ها و بحران‌های متعدد خشکی و بی‌آبی و ریزگرد و گردوغبار پنهان و کمرنگ شده بود.
کد خبر: ۱۳۲۷۴۳۰

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم، دلتا کرونا، اما انگار پا به این استان مرزی گذاشت تا گوشزد کند کمبود و نبود بیمارستان و پزشک و تجهیزات‌پزشکی چگونه می‌تواند در یک شرایط خاص (شبیه آنچه امروز در ایران و جهان شاهدش هستیم) به بحرانی بزرگ تبدیل‌شده و فاجعه‌آفرین شود؛ بحرانی که این روز‌ها در استانی، چون سیستان‌وبلوچستان به کلافی سردرگم می‌ماند و ما را بر آن داشت تا یک‌بار دیگر با استناد به آمار و ارقام و پژوهش‌های صورت‌گرفته و سخن مسوولان و متخصصان مربوط، شرایط استان در این حوزه را موشکافی کنیم.

روز‌های اول تیرماه امسال دلتاکرونا یا همان کرونای مدل هندی مثل پیچک به پای سیستان‌وبلوچستان چسبید و از قد و قامت آن بالا رفت؛ آنقدر که به هفته دوم نرسیده رنگ استان قرمز شد و بعد هم به کبودی زد. صدای رسانه‌ها و نهاد‌های مردمی و جهادی سیستان‌وبلوچستان که از همان ابتدا بلند شده بود، کم‌کم به رسانه‌های سراسری و پایتخت‌نشینان رسید و هفته دوم تیرماه به پایان نرسیده، نام سیستان‌وبلوچستان در صدر اخبار و تیتر و تصویر رسانه‌های کشور نشست.
 
حرفی و حدیثی هم البته درمیان نبود جز برپایی کارزاری بزرگ برای بریدن دست‌های سیاهِ دلتاکرونا که سرتاپای استان را پوشانده و مثل بختک بیخ گلویش را چسبیده بود و نفس کشیدنش را سخت می‌کرد. با این همه صدای مردم و گروه‌های جهادی و رسانه‌های محلی سیستان‌وبلوچستان پهناور به گلایه باز نشد تا جمعه ۱۸تیر که وزیر بهداشت در حاشیه افتتاح چند طرح درمانی در ارومیه، اشاره‌ای به اوضاع کرونایی سیستان‌وبلوچستان کرد و پای آمار و ارقام را وسط کشید و از ۴۰۰تخت‌خالی گفت و این‌که یک بیمار کرونایی که دیابت او را از پای درآورده است، بعد هم از عبارت سیاه‌نمایی برای رساندن بهتر منظورش استفاده کرد تا بگوید اوضاع این خطه آنقدر‌ها هم که می‌گویند و می‌شنوید بد نیست.

همین یک عبارت سیاه‌نمایی که از دهان سعید نمکی خارج شد به‌تن‌هایی کافی بود تا در آتش زیرخاکستر محرومیت بهداشت و درمان سیستان‌وبلوچستان دمیده و آن را شعله‌ور کند و نمک بپاشد روی زخم‌های کهنه استانی که مردمش سالهاست مهاجرت را جایگزین درخواست امداد و حمایتی کرده‌اند که بار‌ها آن را طلبیده و پاسخی دریافت نکرده‌اند.

فعالان اجتماعی استان این‌بار خود دست به‌کارشده و تلاش کردند به مدد شبکه‌های اجتماعی و صفحات اینستاگرام و توییترشان اعتراض خود را به گوش وزارتخانه بهداشت و دولتمردان برسانند و بگویند به جای جلوس در پایتخت و تکیه بر آمار بی‌پشتوانه به استان ما بیایید تا به شما بگوییم نه خبری از تخت‌خالی بیمارستانی هست و نه این‌که امکانات و تجهیزات همان تخت‌های موجود کفاف مبتلایان و مراجعه‌کنندگان را می‌دهد.

گاهی سر گلایه و درددل که باز شود، دیگر انگار تمام‌شدنش به این راحتی‌ها نیست؛ به‌ویژه آن‌که گلایه از زخم‌های کهنه باشد؛ نشان به آن نشان که اعتراضات از کف میدان و گروه‌های مردمی و اجتماعی و جهادی به برخی مسوولان محلی و نمایندگان مجلس و حتی دادستانی‌رسید.

پای دادستان هم به ماجرا باز شد

مهدی شمس‌آبادی، دادستان عمومی و انقلاب مرکز سیستان‌وبلوچستان با تاکید بر اینکه دستگاه قضا از افراد منتقد و مطالبه‌گر استان حمایت می‌کند، وزیربهداشت را ملامت کرد که نباید خواب‌راحت داشته باشد و باید از استان بازدیدمیدانی داشته باشد و نمایندگانش را به‌طور نامحسوس به بیمارستان‌هایی بفرستد که مردم از کمبود اکسیژن و ضعف بهداشت آن‌ها گلایه دارند. شمس‌آبادی هم به موضوع تخت‌های خالی اشاره کرد و خطاب به وزیربهداشت گفت اگر بیمارستان و تجیهزات و تخت‌خالی در استان زیاد است، چرا بیماران کرونایی در بیمارستان‌ها در اورژانس بستری هستند؟ یا اینکه چرا برخی به ما مراجعه می‌کنند که بیمارمان را می‌خواهیم بستری کنیم و بیمارستان‌ها تخت‌خالی ندارند.

حتی متخصص عفونی نداریم

معین‌الدین سعیدی، نماینده مردم چابهار هم یکی دیگر از مسوولانی بود که به صف منتقدان وزیر پیوسته و گفت: احتمال می‌دهم بیمارستان ۵۴۰تختخوابی که کلنگ احداث آن را به زمین زده‌اند، جزو تخت‌های بیمارستانی لحاظ کرده‌اند وگرنه این آمار با واقعیت‌هایی که مردم جنوب استان می‌بینند زمین تا آسمان تفاوت دارد.

عضو کمیسیون کشاورزی مجلس با اشاره به سرانه ۸/۱تخت بیمارستانی کشور یادآور شد که براین اساس در سواحل مکران از پهنه جاسک تا راسک باید هزار و ۸۰۰ تخت بیمارستانی وجود داشت، حال آنکه چیزی حدود ۳۰۰تخت داریم. اینکه دانشگاه علوم‌پزشکی در نبود تخت‌خالی مجبور شد بخش سی‌سی‌یو را به بیماران کرونایی اختصاص دهد یا اینکه در جنوب استان فقط یک متخصص عفونی فعالیت دارد یا بخش عفونی وجود ندارد در حالی که خط‌مقدمه جبهه بهداشتی کشور هستیم؛ آیا این‌ها سیاه‌نمایی است؟

عضو مجمع نمایندگان سیستان‌وبلوچستان البته عنوان کرد که آمار اشتباه از سوی رئیس دانشگاه علوم‌پزشکی به وزیر ارائه و تلاش‌شده شرایط استان، گلستان نشان داده شود که دلیلش را نمی‌فهمد و رسیدگی خواهد کرد؛ چراکه این ظلم به مردمی است که حتی در بسیاری از مناطق استان‌شان کیت تشخیص کرونا وجود ندارد حال آنکه با یک مقایسه‌ای بین آمار متوفیان این روز‌ها و سال گذشته مشخص می‌شود که چه تعدادی به خاطر کرونا جان خود را از دست می‌دهند و اینکه هیچ خانواده‌ای در قصرقند، تلنگ و دشتیاری و زرآباد و چابهار و نیکشهر و کنارک و نگور و... نیست که یک بیمار نداشته باشند.

سوءمدیریت شدید

حبیب‌ا... دَهمَرده، نماینده مردم زابل و خطه‌سیستان در مجلس، اما در گفتگو با ما ترجیح می‌دهد به جای اشاره به نداشته‌های بهداشتی و درمانی استان که به‌زعم او امری بدیهی است، روی مبحث مهم سوءمدیریت انگشت بگذارد و بگوید اعلام آمار کذب و متناقض و به دنبال آن عدم‌رسیدگی مناسب به وضعیت بهداشت و درمان مردم استان نتیجه سوءمدیریت شدید چه در بخش استانی و چه کشوری است؛ مگر نه این‌که شعار وزارت بهداشت و درمان همواره این بوده که پیشگیری بهتر از درمان است، پس چرا شرایط بحرانی کنونی را پیشگیری نکردید؛ چه از طریق بستن زودهنگام مرز‌ها و چه از طریق فراهم‌کردن زیرساخت‌های بهداشتی درمانی و اطلاع‌رسانی و فرهنگسازی میان مردم.

این سیاستمدار و استاد دانشگاه تاکید دارد که توزیع منابع در کشور ما از سوءمدیریت شدید رنج می‌برد و مساله فقط به کمبود امکانات ختم نمی‌شود، بلکه توزیع این منابع چه در سطح کشور و چه استان هم تحت‌شعاع همین سوءمدیریت‌هاست تا گروهی غرق در دریای رفاه و امکانات باشند و عده‌ای هم سهمی به‌قدر یک ماسک از امکانات موجود نبرند.

این‌ها که بیمارستان نیست

حسینعلی شهریاری، نماینده مردم زاهدان در مجلس، اما از زوایای دیگری به بود و نبود منابع درمانی در سیستان‌وبلوچستان نگاه کرده و به ما می‌گوید: گیرم بیمارستانی در این استان باشد که ده‌ها تخت‌خالی هم داشته باشد، اما بیمارستانی که نیرو و پرسنل ندارد، چه دردی از مردم دوا می‌کند؟ چنین مرکزی درواقع بیمارستان به‌حساب نمی‌آید.

نکته اینجاست که ما فکر می‌کنیم فقط با پول می‌شود پزشکان و متخصصان را در استان نگه‌داشت درحالی که پزشکی که بیش از ۲۰سال از عمرش را صرف تحصیل‌کرده حال می‌خواهد خانواده‌اش حداقل رفاه و امکانات را داشته باشند و آن‌ها را جایی ببرد که دست‌کم آب و گاز و جاده و هوا که امکانات زیرساختی است برایشان فراهم باشد، حال‌آنکه سیستان‌وبلوچستان همین‌ها را هم ندارد و مگر یک متخصص و حتی یک پزشک و متخصص بومی را چقدر می‌شود در این استان و این شرایط نگه‌داشت؟ اینجاست که پای سایر نهاد‌ها غیر از بهداشت و درمان هم به میان می‌آید و اینکه برای رفع محرومیت درمانی استان باید سایر محرومیت‌ها هم برچیده شود، چه اینکه در همان بحث درمانی هم ما با استاندارد‌های کشور فاصله زیادی داریم.

شهر‌های خالی از امکانات

رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس صحبت‌هایش را این‌گونه ادامه می‌دهد: مساله مهم دیگر اینکه در همین ۱۰تا۱۲سال اخیر (به‌ویژه دولت وقت) شاید حدود ۲۰شهر جدید با جمعیت بین ۵۰تا۷۰۰هزار نفر در سیستان‌وبلوچستان ایجاد‌شده که شاید فقط برای ۴یا۵مورد آن بیمارستان درنظر گرفته شده است. شهر که با اسم و عنوان و دایرشدن یک فرمانداری صرف، منهای مراکز دیگر ازجمله مراکزدرمانی شهر نمی‌شود. وقتی شما نام شهر روی یک روستا یا بخش می‌گذارید، مردم حق دارند از شما توقع امکانات حداقل یک شهر کوچک را داشته باشند. برخی از مردم بیماران خود را از روستا‌هایی به فاصله ۲۰۰کیلومتر به همین شهر‌های تازه‌تاسیس می‌رسانند به امید یک مرکز ساده درمانی یا پزشک و متخصصی که اصلا وجود ندارد و برای آن فکری هم نشده است.
 
 
همه داروندار بهداشتی و درمانی سیستانی و بلوچستانی‌ها

سیستان و بلوچستان دومین استان پهناور کشور پس از کرمان است که جمعیت رسمی آن حدود دو میلیون و ۸۰۰هزار نفر است، ولی با حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰هزار نفر جمیعت مهاجران افغانی بدون شناسنامه بیش از سه میلیون نفر جمعیت دارد.
این‌که این استان با این مساحت و جمعیت چند بیمارستان و مرکز درمانی نیاز دارد، امری است که حتی مسؤولان استانی اهمیت چندانی به آن نمی‌دهند و معتقدند آنچه مهم است تعداد تخت‌های بیمارستانی فعال باوجود تجهیزات و نیروی متخصص است؛ یعنی همان چیزی که سیستان و بلوچستان به‌شدت از داشتن آن‌ها محروم است، چراکه طبق آمار متوسط سرانه تخت‌های فعال و نیمه فعال استان ۷/۰ به ازای هر ۱۰۰۰نفر است، حال آن‌که متوسط سرانه تخت‌های بیمارستانی کشور بین ۶/۱تا ۸/۱است و در برخی استان‌ها هم این نرخ بالاتر است. این آمار یعنی در برخی استان‌ها به ازای هر ۱۰۰۰نفر دو یا سه تخت وجود دارد و در سیستان‌و‌بلوچستان به ازای هر ۱۰۰۰نفر کمتر از یک‌تخت.

آمار‌ها درخصوص تعداد بیمارستان‌ها و مراکز درمانی سیستان و بلوچستان هم چندان دقیق نیست. به‌عنوان‌مثال، ما در جست‌وجوی فهرست این مراکز به سایت و صفحه‌ای رسیدیم که در آن نام ۲۴بیمارستان در ۹شهرستان استان به‌عنوان مجموع مراکز درمانی سیستان و بلوچستان ذکرشده بود که البته با گفت‌وگویی که با شهریاری]نماینده مردم زاهدان در مجلس داشتیم، متوجه شدیم تعداد بیمارستان‌های موجود و فعال استان کمتر از ۲۴مورد ثبت‌شده است.
 
در آمار ثبت‌شده، شهرستان زاهدان ۹بیمارستان دارد که باوجود غیرفعال بودن تعدادی از آن‌ها به نظر می‌رسد میانگین تخت‌های بیمارستانی را در این استان به میانگین کشوری نزدیک کرده است و اتفاقا شهریاری هم می‌گوید ما در زاهدان یعنی مرکز استان، مشکل چندانی بابت نیرو، تخت و تجهیزات بیمارستانی نداریم و کمبود در سایر نقاط استان است.

جلوی نام زابل، مرکز سیستان در شمال استان هم نام چهار بیمارستان نشسته که دو تا از چهار بیمارستان یعنی بیمارستان‌های زهک و هیرمند که در زمان دولت احمدی‌نژاد افتتاح شدند، نیرو ندارند و عملا فعال نیستند.
شهرستان سرباز در جنوب شرقی سیستان و بلوچستان یک بیمارستان کوچک ۳۲تختخوابی دارد و شهرستان کنارک در منطقه چابهار هم فقط یک بیمارستان دارد که متعلق به نیروی هوایی است و وزارت بهداشت قول تجهیز آن را داد، اما هنوز برای افتتاح و فعال شدن نیازمند مجوز نیروی هوایی است.

خطه جنوبی و پهناور چابهار هم دوبیمارستان دارد که یکی از آن دو یعنی بیمارستان امام علی (ع) قدیمی و به‌شدت نیازمند بازسازی است و دیگری یعنی بیمارستان سینا هم به گفته شهریاری درحال حاضر فعال نیست.
شهرستان سراوان در شرق استان، اما یک بیمارستان قدیمی به نام رازی داشت که بیمارستان زیبا و بزرگ ۲۲۰تختخوابی با همان نام ساخته‌شده تا جایگزین بیمارستان قدیمی شود، اما به دلیل برخی اختلافات هنوز مجوز نیرو نگرفته و عملا راه‌اندازی نشده است.

اما ایرانشهر در غرب استان و مرکز بلوچستان که این روز‌ها نامش بیش از سایر مناطق بر سر زبان‌هاست، سه بیمارستان دارد که به نظر می‌رسد کفاف انبوه جمعیت منطقه را نمی‌دهد و قول ساخت یک بیمارستان ۵۴۰تختخوابی برای آن داده‌شده که به گفته شهریاری از ۵۰۰میلیارد تومان اعتبار موردنیاز، فقط حدود ۱۰تا۲۰میلیارد آن اختصاص‌یافته و هزینه شده است و درنهایت خاش در غرب استان هم یک بیمارستان بیشتر ندارد که جایگزین بیمارستان قدیمی شهرستان شده است.
 
حکایت تخت‌های خالی و گورستان‌های پر

مردم ما از وزارت بهداشت و وزیرش گلایه‌مندند و می‌گویند نمکی روی زخم ما دوباره نمک پاشید. البته به عقیده ما شاید وزیر بهداشت چندان مقصر نباشد و آمار یک فوتی در استان و وجود ۴۰۰تخت خالی که در ارومیه بر زبان آورد، استناد به آماری باشد که مسؤولان درمانی و روسای دانشگاه‌های علوم‌پزشکی استان به ایشان داده‌اند؛ مدیرانی که بعضا تجربه مدیریتی ندارند و با تکیه‌بر توانایی و شایستگی به مدیریت و ریاست نرسیده‌اند، وگرنه ما که کف میدان و میان مردم هستیم و آمارمان هم آمار کف میدان است، شاهدیم اینجا نه تخت خالی برای بیماران کرونایی وجود دارد و نه توان پذیرش آن‌ها که اگر تخت خالی هم وجود داشته باشد، تجهیزات، امکانات و اکسیژن ندارد.

همان روز که وزیر بهداشت از فوت فقط یک‌کرونایی در استان خبر داد، بچه‌های جهادی زاهدان فقط در یکی از دو غسالخانه بهشت مصطفی که در اختیار آنهاست، ۲۶فوتی کرونایی را غسل دادند و این فقط آمار فوتی‌های یک روز شهرستان زاهدان بود که شرایط و امکانات بیمارستانی‌اش به‌مراتب از سایر شهرستان‌های استان بهتر است.
 
آمار بقیه شهرستان‌ها هم به کنار. این در حالی است که بیشتر مردم در این استان و البته درشهر‌های کوچک و روستاها، وقتی یکی از اعضای خانواده‌شان به هر دلیل فوت می‌کند، بدون اعلام و ثبت رسمی و دریافت گواهی فوت، او را به یکی از گورستان‌های نزدیک (گورستان‌های غیرمجاز) برده و دفن می‌کنند و آمار آن‌ها را به مسؤولان نمی‌دهند و حتی شناسنامه‌اش را به دیگران می‌فروشند.
 
متأسفانه ازاین‌گونه مرگ‌ومیر‌های بدون ثبت رسمی در این استان زیاد است و خب بسیاری از آن‌ها در شرایط فعلی با کرونا فوت می‌شوند، کمااین‌که سه‌شنبه هفته گذشته بچه‌های جهادی ایرانشهر به ما خبر دادند در غسالخانه این شهر ترافیک است و مردم ناچار جنازه عزیزانشان را به خانه برده و در حیات خانه شست‌وشو و غسل می‌دهند؛ فاجعه و اتفاق خطرناکی که باورش حتی برای فرماندار ایرانشهر ناممکن بود، اما پس از ارائه مستندات دستور پیگیری داد.
 
اینها یعنی آمار غیررسمی فوتی‌های کرونا در این استان بسیار بالاست. دلیل این همه تناقض در اعلام آمار که به عدم رسیدگی مناسب به بیماران هم منجر می‌شود، اولا کمبود و نبود مراکز درمانی و بیمارستانی مجهز در همه مناطق استان است و دوما سوءمدیریت در مراکز درمانی موجود.

ببینید همین حالا ۱۰شهرستان سیستان و بلوچستان بیمارستان ندارند و چابهار که بیمارستانش چهار شهرستان دشتیاری، کنارک، سرباز و بخشی از قصرقند را هم پوشش می‌دهد، فقط یک متخصص عفونی دارد.

از چهار بیمارستان زاهدان (مرکز استان) هم فقط دو بیمارستان نبی اکرم و حضرت علی (ع) نوساز است که آن‌ها هم مجهز نیستند و مدیریت‌شان هم فاجعه آمیز است. اگر از فاجعه بودن مدیریت یک بیمارستان سخن می‌گوییم مستند به اتفاقاتی است که همه ما هر روز در این شهرستان شاهدش هستیم. مستنداتی مثل این مورد که فردی ریاست بیمارستان ۷۰۰ تختخوابی امام علی زاهدان را به‌عهده دارد که پیش از این حتی یک روز سابقه مدیریت نداشته است.
 
بیمارستان امام علی زاهدان درحالی طی هفته‌های گذشته به‌شدت کمبود اکسیژن داشت، که یک دستگاه اکسیژن ساز سه میلیارد تومانی سالم، گوشه بیمارستان افتاده بود و دلسوزی که آن را ببرد و فعالش کند در این بیمارستان وجود نداشت. در همین بیمارستان با آن عظمت یک روز آب قطع و ۱۰عمل لغو شد، حال آن‌که به فکر مدیریت خطور نکرده بود که وقتی خانه ۱۰۰متری مردم برای روز مبادا منبع آب دارد، چطور فکری برای منبع آب چنین بیمارستانی نشده است.
 
همه این‌ها یعنی اولا مدیران، کارآمدی لازم برای مدیریت را ندارند و ثانیا اگر مدیریت در شرایط معمولی را بلد باشند، مدیریت بحران را نیاموخته‌اند. همین نبود تجهیزات بیمارستانی و مدیریت درست‌ودرمان است که باعث شده آن دسته از مردمی هم که اصراری بر درمان‌های خانگی و سنتی ندارند، تمایلی به انتقال بیماران خود به بیمارستان نداشته باشند و به گفته واحد بحران دانشگاه علوم‌پزشکی استان تنها حدود ۳۰درصد مردم به بیمارستان مراجعه می‌کنند و نتیجه این بشود که طبق آمار واحد بحران دانشگاه آزاد طی یک روز پنج نفر به اورژانس مراجعه کرده و همان پنج نفر هم که علائم کرونا داشتند، فوت کردند.
 
خط‌مقدم جبهه بهداشتی ایران خالی از امکانات
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها