گفت‌وگوی «جام‌جم» با عوامل انیمیشن «شمشیر و اندوه»

روایتی از عشق ولایی ایرانیان

تحلیل روانشناختی انیمیشن روح که این روزها بسیار پرطرفدار شده است

دمیدن «روح» تازه در تن انیمیشن‌‌ها

انیمیشن روح که این روزها در اکثر محافل سینمایی و پویانمایی در مورد آن صحبت می‌شود، اثری‌ است فلسفی از شرکت پیکسار و به کارگردانی پیت داکتر که توسط والت دیزنی پیکچرز در سال ۲۰۲۰ منتشر شد.انیمیشن روح که در جشنواره فیلم لندن در ۱۱ اکتبر اکران شد ابتدا قرار بود برای اکران سینمایی در نظر گرفته شود اما به‌دلیل شیوع ویروس کرونا به صورت دیجیتالی در دیزنی پلاس منتشر شد. این انیمیشن در حال حاضر از پرطرفدارترین آثاری است که در کشور ما نیز توجه مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده است. در این گزارش پیرامون «روح» و نسبت آن با کودکان صحبت خواهیم کرد.
کد خبر: ۱۳۰۱۱۲۱
دمیدن «روح» تازه در تن انیمیشن‌‌ها
ماجرای انیمیشن
شخصیت اصلی انیمیشن روح، مرد سیاهپوست میانسالی است که در یک مدرسه، موسیقی جاز تدریس می‌کند و از کار کردن در یک اداره معمولی همراه با بیمه، مزایا و... بیزار است و آرزویش نواختن موسیقی در یک کنسرت بزرگ است. جو گاردنر گرچه گاهی از تاثیر نظرات مادرش بر افکارش عصبی می‌شود اما براساس وابستگی روانی عمیقی که به مادر دارد بین خواسته‌ها و نظرات و آرزوهای خود  و مادرش دچار کشاکش درونی است و این کشاکش درونی او را آزرده می‌کند. مادر از جو گاردنر می‌خواست که مانند پدرش نباشد، مادر رویاهای بر باد رفته خود را در فرزندش دنبال می‌کند و می‌خواهد آنچه را که همسرش در حق زندگی‌شان انجام نداده، او انجام دهد. پدر جو گاردنر به‌دنبال موسیقی بوده و هیچ‌وقت پول و بیمه و... نداشته و از این‌رو مادر تحت فشار بوده است. حالا از فرزندش می‌خواهد که کاری با بیمه و حقوق ثابت و مزایا داشته باشد.
مادر جو گاردنر خوشبختی جو را در این هدف و رسیدن به این هدف می‌داند. او به مادرش می‌گوید که شغلی همراه با بیمه را قبول کرده است تا مادر را خوشحال کند  اما به پیشنهاد یکی از شاگردان قدیمی‌اش برای تست اجرا در یک کنسرت می‌رود و پذیرفته می‌شود و از خوشحالی در پوست خودش نمی‌گنجد و می‌گوید این چیزی بوده که همیشه می‌خواسته است. تعریف او از خوشبختی چیز دیگری ‌است. پس از قبولی در تست اجرا، در راه برگشت و در حالی‌که هنوز آرزویش به طور کامل برآورده نشده و کنسرتی اجرا نکرده است، در چاله‌ای عمیق می‌افتد و به کما می‌رود.
۲۲ نام روحی ا‌ست در جهانی شبیه به برزخ که گاردنر با او آشنا می‌شود. ۲۲ هنوز وارد دنیا نشده است و برای رفتن به دنیا باید جرقه یا هدفی داشته باشد تا مجوز ورود به دنیا را داشته باشد. ۲۲ تمایل و انگیزه‌ای برای رفتن به جهان ندارد. افرادی مثل فروید، مادر ترزا، آبراهام لینکلن و... در ایجاد انگیزه در ۲۲ برای ورود به جهان ناموفق بوده‌اند. در نهایت گاردنر مسؤول ایجاد این انگیزه در ۲۲ می‌شود و در صورت موفق شدن جواز بازگشت به دنیا را کسب خواهد کرد.
۲۲ مانند کودکی نوپاست که هیچ چیزی از لذت‌های آنی و کوچک جهان مثل مزه یک برش از یک پیتزا یا خوابیدن کف زمین نمی‌داند و آزاد و رها در پی تجربه‌ورزی و کشف است و از جزئی‌ترین اتفاقات روز مثل افتادن برگ از درخت لذت می‌برد.
۲۲ براساس هنجارهای شهر مرده نیویورک زندگی نمی‌کند و از قوانین دست‌و‌پاگیر ساخته شده انسان برای انسان چیزی نمی‌داند و از همین ندانستن شور و شعف بیشتری برای زیستن به نسبت افراد دیگر شهر تجربه می‌کند. گاهی می‌ترسد، گاهی شگفت‌زده می‌شود و گاهی خوشحال می‌شود و گاردنر در نقش یک تربیت‌کننده به او مسیر کشف لذت‌های تازه را می‌آموزد و گاهی او را منع می‌کند و قوانین را به او می‌آموزد. ۲۲ مانند یک کودک گاهی با گاردنر مخالفت می‌کند اما تحت تاثیر کلام گاردنر است؛ زیرا ۲۲ با ناشناخته‌هایی در ارتباط است که گاردنر آنها را می‌شناسد.
۲۲ در کالبد گاردنر با دیدگاه خودش به جهان،نوع جدیدی از ارتباط را با این افراد ایجاد می‌کند و رابطه او با این افراد‌، رابطه موثر‌تری به نظر می‌رسد و او بدون ترس احساساتش را بیان می‌کند. ۲۲ نشان می‌دهد که با تغییر نگاه و رفتار‌مان می‌توانیم جهان تازه‌ای از روابط را تجربه کنیم.
در یکی از سکانس‌ها او از آرایشگرش می‌پرسد که آرزویش را دنبال کرده یا خیر و آرایشگرش توضیح می‌دهد که به‌خاطر دخترش آرزویش را رها کرده اما باز هم خوشحال است و از انتخابش پشیمان نیست و این یکی دیگر از پیغام‌های شگفت‌انگیز این انیمیشن برای ماست.
گاردنر در کالبد یک گربه از ۲۲ که در کالبدش است، می‌خواهد که با مادرش صحبت کند و برای اولین‌بار به بیان خواسته‌های واقعی‌اش با مادر می‌پردازد و به او می‌گوید حاضر است که گرسنگی بکشد ولی کاری با مختصاتی که مادر می‌گوید نداشته باشد و هدف خودش را دنبال کند و برای اولین‌بار مادر خواسته‌ها‌ی گاردنر را بعد از شنیدن حرف‌هایش می‌پذیرد.
اما در بخش سوم انیمیشن گاردنر بعد از رسیدن به آرزویش یعنی مسیری که خودش برای زندگی‌اش انتخاب کرده و حالا دیگر مادر هم این مسیر را پذیرفته است، می‌فهمد که این آرزو هم نمی‌تواند هدفی برای ادامه زندگی و زیستن باشد و این زندگی نیاز به اهداف دیگری هم دارد. او تمام لحظات شیرین زندگی‌اش را مرور می‌کند؛ در این سکانس گاردنر به ما نشان می‌دهد که لزوما اهدافی که ما دنبال می‌کنیم انگیزه‌های زیست ما نیستند و تمام عمر دویدن برای یک هدف و چارچوب خاص شاید ما را از مسیر زیستن و لذت بردن از لحظات‌مان و حتی فرصت ارتباط موثر با دیگران جا بگذارد مثل رها کردن یک رابطه عاشقانه و ناکامی در آن. او داشتن یک هدف مشخص برای زیستن و سپس رسیدن به سوت پایان را داستان زیبایی برای پایان زندگی نمی‌داند. گاردنر بعد از این‌که می‌فهمد زندگی به معنای زندگی چیزی عمیق‌تر از یک هدف خاص است به سراغ ۲۲ می‌رود؛ ۲۲ ای که بر‌اساس نگاهی که گاردنر به او منتقل کرده حس می‌کند به اندازه کافی خوب نیست. ۲۲ آنقدر در این فکر فرو رفته است که به‌سادگی صدای کسی را نمی‌شنود و افکار منفی او در‌خصوص خودش تکرار می‌شود و باز هم تنها و تنها گاردنر با ایجاد تغییر در افکار مرگ۲۲ او را نجات می‌دهد.

 تحلیل روان‌شناختی انیمیشن
نقش تربیت‌گر گاردنر در روان ۲۲ نقش بسیار مهمی است و می‌تواند امید‌بخش یا ناامید‌کننده باشد. انیمیشن روح به ما می‌آموزد که لزوما چارچوب‌های تعریف شده ما برای زندگی و با سرعت دویدن به سمت آنها معنای خوشبختی نیست. گاهی ما با شکل دادن این چارچوب‌ها بسیاری از فرصت‌های خودمان برای ارتباط موثر و مسیرهای تازه برای تجربه‌های تازه را از خودمان می‌گیریم مثل اتفاقی که برای گاردنر و مادرش در ابتدای داستان می‌افتد و هرکس در تلاش برای رسیدن به چارچوب‌های ذهنی‌اش است و این چیزی جز یک رابطه آسیب‌دیده بین جو و مادر باقی نمی‌گذارد تا این‌که جو یک روز با بیان احساساتش دست به ترمیم این رابطه می‌زند.
انیمیشن روح به ما این پیغام را می‌دهد که ما بزرگسالان در هر نقشی که باشیم در ایجاد نگاه یک کودک به جهان نقش بسیار مهمی داریم ولی هر آنچه که ما به آن رسیده‌ایم لزوما بهترین چارچوب برای کودکمان نیست بلکه بهترین نگاه، چیزی‌ است از جنس تجربه شخصی کودکمان، نه چیزی که ما در ذهن کودکمان دلسوزانه می‌ریزیم!

 آیا این انیمیشن برای کودکان مناسب است؟
گر چه انیمیشن‌ها عموما برای کودکان ساخته می‌شود اما به‌دلیل محتوای پس از مرگ و مفاهیم انتزاعی مثل اهداف ما برای زیستن و شکل جهان پس از مرگ ممکن است به ترس‌های کودک زیر ۱۲ سال که عمدتا در‌خصوص مرگ در این سنین پررنگ است، دامن بزند و سوالات او را بیشتر کند.
اما این انیمیشن برای پاسخ به سوالات کودک بالای ۱۲ سال در‌خصوص مرگ و جهان پس از مرگ می‌تواند مناسب باشد. البته تفکیک سنی بر‌اساس مختصات کودکان می‌تواند متفاوت باشد و کاملا حدودی است.
اما این انیمیشن انیمیشنی بسیار تاثیرگذار برای بزرگسالان است به‌ویژه در روزهایی که انسان به‌واسطه شرایط جهانی پیش‌آمده در تنهایی بیشتری فرو رفته و با خودش خلوت کرده و این رویارویی با خود، احساسات گوناگونی را ایجاد کرده است.

منبع: روزنامه جام جم
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها