توحید در کلام امام زین العابدین علیه السلام

مبانی اخلاق در صحیفه سجادیه

در شرح دعای صحیفه سجادیه، خداوند را به اولویت ستوده است و در اینجا فراز های اول ودوم را شرح می دهد.
کد خبر: ۱۲۹۸۵۱۶

به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از اندیشه قم؛در این مقاله به شرح دعای صحیفه سجادیه پرداخته شده است.

الحمدلله الاول بلا اول كان قبله و الآخر بلا آخر يكون بعده، الذي قصرت عن رؤيته ابصار الناظرين و عجزت عن نعته اوهام الواصفين.
ابتدع بقدرته الخلق ابتداعا و اختر عهم علي مشيته اختراعا، ثم سلك بهم طريق ارادته و بعثهم في سبيل محبته لا يملكون تاخيرا عما قدمهم اليه و لا يستطيعون تقدما الي ما اخرهم عنه.

آشنايي با صحيفه سجاديه  شرح دعاهاي صحيفه سجاديه
فراز اول
الحمدلله الاول بلا اول كان قبله و الآخر بلا آخر يكون بعده، الذي قصرت عن رؤ يته ابصار الناظرين و عجزت عن نعته اوهام الواصفين. تمامي ستايش ها از آن خدايي است كه پيش از همه موجودات است و هيچ چيز قبل از او امكان وجود ندارد. او غايت همه موجودات است و هرگز پس از او موجودي نيست. چشمان بينندگان در حدي نيست كه او را ببيند و اوهام واصفان از وصفش ناتوانند.


شرح:
در اين فراز، حضرت سجاد عليه السلام خداوند را به اوليت ستوده است، ولي از آن جا كه اذهان عموم مردم پيوسته از كلمه اول، اوليت زماني را فهميده و در امتداد زمان، پيوسته پيش و پس را در نظر مي گيرند، امام عليه السلام به اين نكته اشاره مي فرمايند كه اگر چه براي هر اول زماني، زماني قبل از آن قابل تصور است، ولي صفت اوليت براي خداوند متعال غير از اوليت نسبي است كه قبليت ديگري را مي پذيرد؛ چرا كه آن اوليت هرگز قبل پذير نيست.
توضيح آن كه جملگي پديده ها در نظام هستي معلول هستند و هيچ چيز نيست كه از اين سنخيت خارج باشد، و پرواضح است كه هر معلولي از علت خود متاخر بوده و به آن وابسته مي باشد. پس هيچ چيز قبل از او وجودي نخواهد داشت.
هم چنين، او آخري است كه پس از او آخر ديگري قابل تصور نيست ؛ زيرا اولا: هيچ موجودي نسبت به خداوند متعال استقلال ندارد تا بتوان آن را آخر دانست، و ثانيا: خداي متعال غايت همه موجودات عالم است و غايت هر چيز غير از آن خود آن چيز مي باشد.
در آيات عديده اي از قرآن كريم نيز به اين نكته عميق برمي خوريم:
- اليه ترجع الامور: كارها فقط به سوي او باز مي گردد.
- الي الله المصير: بازگشت شما فقط به سوي خداست.
- اليه تصير الامور: امور فقط به سوي او (خداوند) باز مي گردند.
- الي الله الرجعي: فقط به سوي خداوند بازگشت شماست.
- و الي ربك المنتهي: فقط به سوي پروردگارت پايان كار است.
- كل الينا راجعون: همه به سوي ما باز خواهند گشت.
- هو الاول و الاخر: او (خداوند متعال ) اول و آخر است.
و بسياري از آيات ديگر كه حاكي از اين حقيقت مي باشند كه غير از او، چيز ديگري منتهي اليه نيست، زيرا اوست كه كمال است و همه عالم به طرف كمال مطلق در تكاپو است ؛ گرچه خود نمي داند.

آشنايي با صحيفه سجاديه  شرح دعاهاي صحيفه سجاديه 

خداي ناديدني
امام عليه السلام در سومين وصف فرمود كه بينندگان از ديدار حضرت حق ناتوان هستند. به راستي چشمان ظاهربين ما، چه مقدار توان رؤ يت پديده هاي طبيعي را دارد و نسبت بين ديدني ها و ناديدني ها او چه مقدار است ؟
حقيقت آن است كه ديدني ها اندك و ناديدني ها بسيار است ؛ زيرا ديدني هاي انسان در محدوده يك سلسله امواج با طول موج هاي متناسب با دستگاه بينايي قرار دارند؛ همچنان كه گوش انسان نيز فقط امواج با طول موج هاي مخصوص را مي گيرد و از درك بقيه آن ها عاجز است. بنابراين قدرت ديد انسان بسيار محدود بوده و جز يك سلسله از امواج خاص - كه متناسب با ساختار چشم است - را نمي بيند. البته روشن است كه اين مقايسه فقط در ارتباط با جهان مادي صحيح مي باشد، زيرا عوالم ديگر، از دسترس امواج و نوسانات نوري خارج بوده به هيچ وجه در ارتباط با ساختار چشم نيست و لذا خارج از قلمرو قواي حسي انسان مي باشد.
از اين رو، ديدن ذات خداوند متعال كه آفريدگار همه چيز و خلاق همه عالم (از جمله چشم ) است، هرگز باوركردني نيست ؛ چرا كه علت، در افق احاطه يا ديد معلول قرار نمي گيرد.
فراز آخر دعا در بيان عجز واصفان عالم است ؛ آنان كه بايد طيران عقول خود را در آن اوج - كه برتر از آن محال است - قرار دهند و به اين نكته در رسند كه ناتوان تر از آنند كه كمتر وصفي از حقيقت نامحدود و غيرمتناهي خالق بي همتاي خويش را ارايه كنند؛ زيرا آنچه در احاطه ذهني مخلوق درمي آيد محدود است.


فراز دوم
ابتدع بقدرته الخلق التداعا و اخترعهم علي مشيته اختراعا، ثم سلك بهم طريق ارادته و بعثهم في سبيل محبته لا يملكون تاخيرا عما قدمهم اليه و لا يستطيعون تقدما الي ما اخرهم عنه. خلق را به قدرت و مشيت خود به صورت بي سابقه اي آفريد، سپس بر حسب اراده ازلي، آنان را آن چنان كه مي خواست در مسير معيني قرار داد و در طريق محبت خود برانگيخت. لذا هرگز آنان آن جا كه تقدم دارند قادر بر تاخير نيستند و آن جا كه مؤ خرند، قدرت بر تقديم ندارند.


شرح:
ساختار دستگاه آفرينش آن چنان است كه هر چه از آن در مرحله ظهور قرار گرفته، به شكل و صورتي است كه هرگز بر خاطره هيچ كس خطور نكرده و امكان تصور آن براي هيچ عقل و فكري ميسر نبوده است. و اين شگفتي، از كوچك ترين تا بزرگ ترين مخلوقات الهي جاري و ساري است.

 پس گذشته از اصل اعطاي وجود به موجودات، ساخت پيكره و طرز خلقت آنان نيز بي سابقه و غير قابل پيش بيني است. اين مساله آن چنان مهم است كه اداي حق آن با هزاران تاليف و تصنيف و تحقيق هم ميسور و ممكن نخواهد بود.
محبوب دوست داشتني
سپس امام سجاد عليه السلام فرمود: خداي تعالي مردم را در مسير محبت خود قرار داد. حال ممكن است براي شما اين سؤ ال پيش بيايد كه بسياري از انسان ها، نه تنها دوستدار خدا نيستند، بلكه گاهي دم از عناد و الحاد و دشمني با او نيز مي زنند و خود را ضد خدا قلمداد مي كنند؟
پاسخ اين سؤ ال روشن است، زيرا بر محققان پيداست كه آنچه آن فرد ملحد، دشمن مي دارد خدا نيست، بلكه توهم غلطي است كه ساخته و پرداخته ذهن خود اوست. خداي متعال هرگز قابل دشمني نيست، زيرا او ايجاد كننده همه، و مبدا علي الدوام ادامه حيات، و منبع جميع خيرات و علت تمام قوا و اعطا كننده تمامي دلبستگي ها مي باشد. لذا امكان ندارد كسي مبدا هستي و مبدا ادامه حيات و همه متعلقات خود را دشمن بدارد. خدايي كه علي الدوام سلامتي ما را تضمين، خوف و وحشت ما را برطرف و از فقر و فاقه ما را غني مي سازد، چگونه امكان دارد او را دشمن خود دانسته و از او بيزار باشيم ؟ زيرا بيزاري و دشمني از او، دشمني با سلامتي، امنيت، بي نيازي و ثروت خود ما مي باشد.
اگر كسي را كه تمام هستي و ذره ذره اجزاي ما را علي الدوام و لحظه لحظه ادامه مي دهد شناختيم، چگونه امكان دارد او را دشمن بداريم ؟
پس تمام مشكل ما آن است كه خداي راستين را نشناخته ايم و آنچه را كه خدا انگاشته ايم، مخلوق ذهن خود ماست. پس بر ماست كه كوشش كنيم تا آن محبوب راستين و خالق مهربان را بشناسيم.
افسوس كه آنچه برده ايم باختني است
بشناخته ها تمام نشناختني است
بشناخته ايم هر آنچه نشناختني است

حضرت در آخرين قسمت اين فراز فرمود: قدرت تغيير مرتبه اي كه ما را در آن آفريده نداريم. اين مساله كنايه از آن است كه اطوار وجودي ما از جهت شرايط تكويني به دست حضرت اوست و در اين زمينه از ناحيه خود، قدرت تغيير و دگرگوني نداريم ؛ زيرا هيچ موجودي هرگز قدرت تاثير و تصرف در اصل وجود خود و با چگونگي حقيقت آن را ندارد. چون اين كار مستلزم آن است كه خود آن موجود در گرو ساخت و ساز خود باشد، كه اين مساله از بديهي ترين محالات است.
و جعل لكل روح منهم قوتا معلوما مقسوما من رزقه لا ينقص من زاده ناقص و لا يزيد من نقص منهم زايد خداي تعالي براي هر روح و نفسي رزق خاصي قرار داده است ؛ هر كه را روزي فراوان عنايت كرد، كسي را قدرت بر كم كردن آن نيست. و هر كه را روزي اندك عنايت كرد، كسي را قدرت بر ازدياد آن نيست.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها