یکی از حوادث زندگانی رسول گرامی اسلام (ص) مسأله معراج می باشد. سفر شبانه و عروج آسمانی به جهت نشان دادن بخشی از آیات عظمت الهی، به پیامبر(ص) انجام گرفته است.
کد خبر: ۱۲۹۵۱۵۴

به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از حوزه نت؛  با توجه به شایستگی های ایشان در ابعاد مختلف برای این سفر، و معراج نورانی  از سوی حق تعالی، از مکه معظمه به مسجد الاقصی و از آنجا به آسمان ها، انتخاب شدند.

معراج حضرت رسول اکرم (ص) از دیدگاه قرآن

حضرت رسول اکرم (ص) در جریان ابلاغ رسالت در مکه شکنجه های جسمی و روانی و سختی های زیادی را متحمل شدند، از جمله در سال هفتم بعثت سران قریش با یکدیگر پیمان محاصره اقتصادی علیه بنی هاشم را امضاء کردند و اهداف آنها چیزی جز جلوگیری از گسترش اسلام و افزایش تعداد مسلمانان نبود و در حقیقت برای نابودی اسلام چنین برنامه ای را تدارک دیدند و به مدت سه سال رسول الله (ص) و مسلمانان در شعب ابوطالب بسر بردند و انواع و اقسام رنج ها را برای حفظ دین اسلام و وجود رسول خدا (ص) به جان خریدند. پس از خروج از شعب ابوطالب که با امدادهای الهی صورت گرفت، پیامبر (ص) دو یار باوفای خود را از دست دادند، حضرت ابوطالب و خدیجه دو پشتیبان نیرومند و با وفایی برای پیشرفت اسلام بودند. مرگ این عزیزان، به شدت پیامبر (ص) را غمگین کرد و قریش را در آسیب رساندن به ایشان بی باک ساخته، صدماتی را که تا آن روز به آن حضرت نزده بودند، وارد ساختند، تا جایی که خاک بر سر او می ریختند. پس از پایان یافتن ماجرای شعب ابوطالب، رسول الله (ص) برای یافتن پایگاهی عازم شهر طائف شدند و هدفشان دعوت قبیله ثقیف به اسلام بود، آنان نه تنها دعوت ایشان را نپذیرفتند، بلکه اراذل و اوباش را وادار کردند تا با دشمنام دادن، پیامبر (ص) را سنگباران کنند و در نهایت ایشان را مجروح ساختند. پس از این همه سختی ها در راه پیشبرد اهداف عالیه اسلام، خداوند برای نشان دادن بخشی از آیات و عظمت دستگاه خلقت و رموز هستی، هدیه ای بزرگ به رسول گرامی اسلام (ص) داد و خدای متعال برای تسکین و آرامش آن حضرت، وی را به معراج برد. با توجه به اینکه حضرت رسول اکرم (ص) به مرحله بندگی و عبودیت کامل رسیده بودند، این سفر زمینی و عروج آسمانی زمینه را برای اطمینان کامل ایشان به قدرت عظیم الهی فراهم کرد.

معراج حضرت رسول اکرم (ص) از دیدگاه قرآن

معنای معراج

معراج یعنی نردبان، پلکان، آنچه به وسیله آن بالا روند. یا به عبارتی بهتر، معراج یعنی سر به فلک کشیدن و از خاک سوی افلاک شدن است.

تاریخ معراج و مدت زمان آن

برخی اسراء و معراج را ده سال بعد از بعثتو بعضی دوازده سال بعد از بعثت دانسته اند. رسول الله (ص) از خداوند مسألت کرد که بهشت و دوزخ را به او ارائه فرماید، چون شب شنبه هفدهم رمضان، هیجده ماه قبل از هجرت فرا رسید، در حالی که حضرت رسول اکرم (ص) در خانه خود خفته بودند، جبرئیل و میکائیل پیش او آمدند و گفتند برای دیدار آنچه از خداوند مسألت کرده بودی حرکت کن.  آنگاه پیامبر (ص) سوار براق شدند و به سوی بیت المقدس حرکت کردند و در چند نقطه نماز گزاردند، در مدینه، مسجد کوفه، طور سینا و بیت اللحم، سپس وارد مسجدالاقصی شدند و از آنجا به آسمان ها رفتند. در اینجا قسمت اول سفر پیامبر (ص) یعنی مسافرت زمینی خاتمه یافت و قسمت دوم یا مسافرت آسمانی از مسجد الاقصی واقع در بیت المقدس شروع شد.

مدت زمان این واقعه بیش از یک شب نبود و رسول الله (ص) صبح همان شب به خانه امّ هانی دختر ابی طالب برگشتند. مورخین معتقدند حضرت رسول اکرم (ص) آن شب در خانه ام هانی بودند. پس به این نتیجه می رسیم که آن حضرت نماز عشاء و نماز صبح را در مکه خواندند.

کیفیت و چگونگی معراج حضرت رسول اکرم (ص):

«سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی الذی بارکناحوله لنریه من ایاتنا انه هوالسمیع البصیر. »

پاک ومنزه است خدایی که بنده اش را در یک شب از مسجدالحرام به مسجدالاقصی که گرداگردش را پربرکت ساختیم، برد، تا آیات خود را به او نشان دهیم، او شنوا و بیناست.

پیش از اینکه به مسافرت آسمانی حضرت رسول اکرم (ص) و مشاهدات ایشان که از مسجدالاقصی شروع شد، بپردازیم، به ذکر مشخصات این سفر شبانه اعجاز آمیز بااستناد به آیه اول از سوره اسراء می پردازیم، آنگاه مشاهدات پیامبر (ص) در لیله المعراج و در کهکشانها را عنوان می کنیم.

معراج حضرت رسول اکرم (ص) از دیدگاه قرآن

مشخصات این سفر اعجاز امیز

1- کلمه «اسرا» نشان می دهد که این سفر شب هنگام واقع شد، زیرا «اسراء» در لغت عرب به معنی سفر شبانه است، در حالی که کلمه «سیر» به مسافرت در روز گفته می شود.

2- کلمه لیلاً مفعول فیه است و بودنش در کلام، این معنا را افاده می کند که این سیر همه اش در شب انجام گرفت؛ هم رفتنش و هم برگشتنش. این سفر به طور کامل در یک شب واقع شد.

3- کلمه «عبد» نشان می دهد که این افتخار و اکرام به خاطر مقام عبودیت و بندگی رسول الله (ص) بود، چرا که بالاترین مقام برای انسان است که بنده راستین خدا باشد.

4- همچنین تعبیر به «عبد» نشان می دهد که این سفر در بیداری واقع شده و این سیر جسمانی بوده است نه روحانی، زیرا سیر روحانی معنی معقولی جز مسأله خواب یا حالتی شبیه به خواب ندارد، ولی کلمه عبد نشان می دهد که جسم و جان پیامبر (ص) در این سفر شرکت داشته، منتها کسانی که نتوانستند این اعجاز را درست درک کنند، احتمال روحانی بودن را به عنوان توجیهی برای آیه ذکر کرده اند، در حالی که می دانیم اگر کسی به دیگری بگوید من فلان شخص را به فلان نقطه بردم مفهومش این نیست که در عالم خواب یا خیال بوده یا تفکر اندیشه او به چنین سیری پرداخته است.

5- مراد از «مسجد الاقصی» به قرینه جمله «الذی بارکنا حوله» بیت المقدس است و کلمه «اقصی» از ماده «قصو» و این ماده به معنای دوری است، واگر مسجد بیت المقدس را مسجد الاقصی نامیده، بدین جهت است که این مسجد نسبت به محل زندگی رسول خدا (ص) و مخاطبینی که با او هستند از مسجد الحرام خیلی دور است، زیرا محل زندگی ایشان شهر مکه است که مسجد الحرام در همان جا است.

6- هدف از این سیر، مشاهده آیات عظمت الهی بوده، همانگونه که دنباله این سیر در آسمان ها نیز به همین منظور انجام گرفته است تا روح پر عظمت پیامبر (ص) در پرتو مشاهده آیات و بینات، عظمت بیشتری یابد، و آمادگی فزونتری برای هدایت انسان ها پیدا کند، نه آنگونه که کوته فکران می پندارند که رسول الله (ص) به معراج رفت تا خدا را ببیند! به گمان اینکه خدا محلی در آسمان ها دارد!!

به هر حال رسول الله (ص) گرچه عظمت خدا را شناخته بود، و از عظمت آفرینش او نیز آگاه بود، «ولی شنیدن کی بود مانند دیدن»، در آیات سوره نجم که به دنباله این سفر، یعنی معراج در آسمانها اشاره می کند نیز می خوانیم «لقد رای من آیات ربه الکبری» او در این سفر آیات بزرگ پروردگارش را مشاهده کرد.

7- جمله «بارکنا حوله» بیانگر این مطلب است که مسجدالاقصی علاوه بر اینکه خود سرزمینی مقدس است، اطراف آن نیز سرزمین مبارک و پربرکتی است و این ممکن است اشاره به برکات ظاهری آن بوده باشد، چرا که می دانیم در منطقه ای سرسبز و خرم و مملو از درختان مقدس در طول تاریخ کانون پیامبران بزرگ خدا، و خاستگاه نور توحید وخداپرستی بوده است.

8- جمله «انه هوالسمیع البصیر» همان گونه که گفتیم اشاره به این است که بخشش این موهبت به پیامبر (ص) بی حساب نبوده، بلکه به خاطر شایستگی هایی بوده که بر اثر گفتار و گردارش پیدا شد وخداوند از آن به خوبی آگاه است.

9- ضمناً کلمه «سبحان» دلیلی است بر اینکه این برنامه پیامبر (ص) خود نشانه ای برپاک و منزه بودن خداوند از هر عیب و نقص است.

10- کلمه «من» در «من آیاتنا» نشان می دهد که آیات عظمت خداوند، آنقدر زیاد است که رسول الله (ص) در این سفر پرعظمت تنها گوشه ای از آن رامشاهده کرده است.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها