انسان به گونه ای آفریده شده است که مجبور است در جمع زندگی کند

اظهار محبت و دوستی در اسلام

مشرکان قریش که در طول سالیان متمادی نتوانستند شعله روزافزون انقلاب محمدی(ص) را خاموش سازند، در شورایی جمع شدند و تصمیم نهایی خود را برای رهایی از بانگ عدالت و آزادی گرفتند. آنان مصمم شدند پیامبر را به قتل برسانند و به این وسیله طنین وحی را خاموش سازند.
کد خبر: ۱۲۸۰۹۷۴

درس هایی از لیله المبیت

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از خبرگزاری حوزه؛ امام علی بن ابی طالب(ع)، مردی است نشسته بر قله ایمان و جلوه بارز ایثار جان.

مردی که مظهر شجاعت و غیرت و نماد عالی عزت است. ممدوح قرآن و مورد رشک فرشتگان، عاشقی بی قرار و فداکار. تمامی این ویژگی ها، در ماجرای «لیله المبیت » عیان گردید. جانبازی نخستین امام، آن هم در عنفوان جوانی و مقدم دانستن پایداری حق بر بقای جان خویش، از عرصه هایی است که تبیین آن و ترویج فضایل علوی می تواند به الگوسازی مناسب در رسانه بینجامد.

امیرمؤمنان بر قله ایمان

بررسی ادوار مختلف تاریخ اسلام به ویژه پنجاه سال نخست آن، حاوی نکاتی عبرت آموز و سراسر پند است. در این میان، زندگانی و سیره حضرت امام علی بن ابی طالب(ع)، از جلوه ای خاص برخوردار است. نگاه دقیق به این دوران و دقت در رفتار و گفتار آن امام همام در عصر نبوت نبوی و امامت علوی، گوشه هایی از حقایق اسلام را به انسان می نمایاند. اگرچه آن بزرگوار از جوهر ملکوتی و غیرقابل دست یابی برخوردار است، اما درباره بخشی از چهره، هویت و شخصیت ایشان، جامعه بشری می تواند بیندیشد و اگر توان داشته باشد، سرمشق گیرد. جریان لیله المبیت و شب هجرت پیامبر، از آن صحنه هایی است که در زندگانی امام، از درخشندگی خاصی برخوردار بوده است؛ گو اینکه تمام حرکات و سکنات آن حضرت، نورانیت داشته است.

رهبر انقلاب در این باره می فرماید: «امیرالمؤمنین(ع) در دوره های مختلف زندگی خود، چه در دوران نوجوانی، یعنی در اوایل بعثت پیامبر(ص) و چه در عنفوان جوانی، یعنی آن هنگامی که هجرت به مدینه اتفاق افتاد، که در آن وقت، علی(ع)یک جوان بیست و چند ساله بوده است،... خصوصیات بارزی را با خود حمل می کرده است.» ایشان بر این باورند که شخصیت های عظیم تاریخ، غالباً از دوران جوانی، بلکه از دوران نوجوانی، برخی از خصوصیات را با خود همراه داشته اند و یا در خود به وجود آورده اند. برجستگی انسان های برجسته و بزرگ معمولاً به یک تلاش بلندمدت متکی است و این را ما در زندگی امیرمؤمنان(ع) می بینیم.[3]

بر این اساس، جوانان باید در حد استعداد و توان خویش، آن قله نورانی را ببینند و از آن بهره گیرند.

امیرمؤمنان(ع) و ایثار جان

واقعه لیله المبیت، از نقاط حساس در تاریخ اسلام است که نه تنها اهمیت تاریخی دارد، بلکه نقش ایثارگرانه ای که حضرت امام علی بن ابی طالب(ع) در آن ایفا نمود، از درخشان ترین صحنه ها و جلوه های تاریخ بشری است.

فداکاری امام علی(ع) در آن شب که در بستر رسول خدا(ص) آرمید تا جان آن حضرت به سلامت ماند، باعث خنثی شدن نقشه شوم دشمنان اسلام شد. آن چهل تن از چهل طائفه آمدند تا همگی با هم یک نفر را از میان بردارند. آنان پس از برنامه ریزی و مراقبت ها، حمله خویش را آغاز نمودند، اما علی(ع) را در بستر پیامبر یافتند و دریافتند که رسول خدا(ص)، شبانه نه تنها خانه که شهر مکه را نیز ترک نموده است. جان فشانی مولی الموحّدین(ع) در این جریان، چنان عظیم بود که مورد تمجید حضرت حق قرار گرفت. شیعه و سنی بر این باورند که آیه «و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله»[4] توصیف رضایت حضرت احدیت از اسوه بشریت و امام رحمت است.[5]

این واقعه نشان داد که امام علی(ع) از همان اوان جوانی، آماده حمایت از حق بوده است و هر جا نیاز بوده، در جهت حمایت از حقانیت به پا خاسته است. این مسئله که امام زاهدان و امیرپرهیزکاران در عرصه جانبازی، همچون سربازی فداکار، آماده ایثار جان است، خود می­ تواند سرمشقی باشد برای همه انسان هایی که جویای کمالند و مسیر کامل شدن را می جویند.

درس هایی از لیله المبیت

هجرت پیامبر و شجاعت حیدر

اگر تاریخ صدر اسلام، آینه ای برای عملکرد اصحاب پیامبر باشد، که چنین نیز هست، در میان آنان، چهره هایی درخشان یافت می شود که در اوج عشق و علاقه و با اختیار و اطمینان خاطر، تمام زندگی و هستی خود را در طبق اخلاص نهادند و تقدیم بزرگ رهبر الهی اسلام نمودند. بی شک سرسلسله اینان، امیرمؤمنان(ع) است. همو که معمای سخت و پیچ در پیچ مرگ را حل نمود و گره کور آن را گشود. همو که با آغوش باز از جانبازی در راه حق استقبال کرد و خم به ابرو نیاورد. هموکه مرگ را گفت اگر مرد است گو نزد من آی تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ و این گونه، بر قله ایثار و فداکاری جای گرفت. او از شمار مجاهدان شهادت طلبی بود که همچون حرکت تشنگان به طرف آب، به سوی خدا پر می کشند. او ایمان به خدا و امدادهای غیبی را همراه با زهد و واقع بینی در شناخت از مرگ و زندگی به عنوان زمینه های شجاعت در وجود خویش به کمال رسانده بود و دیگر معنا نداشت از مرگ باسعادت واهمه داشته باشد. بر همین اساس نیز اقدامش در آن شب که تاریخ اسلام رقم می خورد و بعدها مبدأ تاریخ جهان اسلام شد، چنان بود که مورد تمجید خدای سبحان قرار گرفت و رضای الهی را به دست آورد و البته آن که در مسیر نصرت و یاری خدا و دین او گام بردارد، لطف الهی نیز او را در بر می گیرد.

 

امیر انس و جان، از منظر قرآن

توصیف مقامات امام الموحّدین(ع) نه کاری است خُرد و نه در توان هر کس. بنابراین، اگرچه شاعران و قلم زنان و سخن سرایان کوشیده اند به فراخور دریافت و بهره خویش، انجام وظیفه نمایند و از موهبت الهی که در ذهن و قلم آنان قرار گرفته بهره برند، با این همه، کلام نورانی قرآن را جایگاهی دیگر است و شخصیت ارزشمند و سراسر جهاد و کوشش امام علی(ع) در آن به صورت های مختلف تمجید شده است. آیه 207 سوره بقره، به اتفاق مفسران در واقعه لیلةالمبیت و در شأن و تجلیل از جانبازی و ایثار امام اول شیعیان نازل شده است. در این آیه، جان دادن برای جلب رضای خدا، دارای ارزشی والا شمرده شده و رضایت خداوند به عنوان هدف افرادی که در پی ایثار جان خویشند، مطرح گردیده است.

در این آیه، نشان می دهد که عده ای نه تنها همه چیز را فدای مصلحت و منفعت خویش نمی کنند، بلکه حاضرند جان خود و هستی خویش را در راه حفظ ارزش های الهی فدا نمایند. در این آیه، عنوان می شود که جان دادن جز برای کسب رضایت خدا، فاقد ارزش است. و تقدیم نمودن آن وسیله ای است برای کسب رضایت الهی و زمینه جلب رحمت و رأفت رحمانی و امیرمؤمنان علی(ع)، تنها مصداق کامل این آیه بودند که با خفتن در بستر رسول خدا(ص) و پذیرش خطر برای خود، سلامت پیامبر و رضایت خداوند را به جان خریدند.

امام علی(ع) با این عمل، به تبیین این مسئله پرداخت که وجود مؤمنان ایثارگر در جامعه و مبارزه آنان با فساد و جهل، از نشانه های رأفت خداوند به بندگان است و چه زیباست که چنین بندگان پرهیزکاری تا سرحد جان در راه دفاع از دین پایداری نمایند.

امیر مؤمنان(ع) و فرشتگان

گرچه خداوند، خود ایمان آورندگان را محافظت می نماید و بر این نکته در قرآن تصریح نموده است،[6] ولی در ماجرای لیلةالمبیت، نه تنها خود، که به فرشتگان نیز امر فرمود از جان آن که جان برکف در راه رضای خدا آمده، نگهداری نمایند. یعقوبی از تاریخ نگاران اهل سنت، در کتاب تاریخ خود می نویسد: خداوند به جبرئیل و میکائیل فرمان داد اکنون به زمین فرود آیید و علی را از دشمنش نگهداری کنید. پس جبرئیل و میکائیل فرود آمدند و یکی از آن دو بالای سر و دیگری در پایین پای علی نشستند تا او را از دشمنش پاسبانی کنند و سنگ ها را از او به دور دارند. جبرئیل می گفت به به ای پسر ابوطالب! چه کس مانند توست که خداوند به واسطه تو بر فرشتگان هفت آسمان مباهات می کند.[7]

باید دانست که فرشتگان به تصریح قرآن، کارگزاران نظام هستی و در عرصه پاسداری از جهان و انسان، دارای نقش هستند. در فرهنگ آنان، خداپرستی، وارستگی از کفر، حمایت از حق و حقیقت، خداترسی، انضباط و دقت حاکم است و دائم در تسبیح و ستایش و حمد الهی به سر می برند.[8] در میان آنان، فرشتگان مقرب الهی موظف شدند تا تمجیدگوی و نگهبان قهرمان عرصه جانبازی و در عین حال، اول مظلوم عالم باشند.

وصف دلبران در حدیث دیگران

گرچه مقام و منزلت مولای متقیان فراتر از مدح مداحان و سخن سخن سرایان است و خدا، خود در کلام جاودانه اش او را ستوده، اما اشاره به آنچه بیگانگان گفته اند، خالی از لطف نیست. علی(ع) امامی است که نه تنها مسلمانان، که جامعه بشری را شیفته کمالات خود نموده است. در میان نویسندگان جهان عرب، سلیمان کتانی، دانشمند مسیحی لبنانی قلم به دست گرفت و در حد توان خویش، به معرفی و توصیف مشعل هدایت و دژ استوار دیانت پرداخت. وی درباره داستان شب هجرت می نویسد:

هجرت به عنوان نقشه خردمندانه ای جهت مصون داشتن مؤمنان از تعرضات خصمانه کفار به اجرا درآمد. شبی که سران مقتدر و تبهکار می خواستند توطئه قتل پیامبر را اجرا کنند، علی بن ابی طالب برای پنهان نگه داشتن هجرت پسرعمویش به جای او در بسترش آرمید تا توطئه گرانی که به کمین نشسته بودند، تصور کنند پیامبر هنوز در چنگال و دسترس آنهاست. به این ترتیب فرصت کافی پیدا شد تا در تاریکی شب از منطقه قدرت مشرکان بیرون رفته، دور شود. علی در این جریان، نخستین اقدام فداکارانه خویش را به ثمر رسانید.[9]

به نظر وی، امام علی(ع) تواناترین مدافع دین، دلیرترین مبارز و پایدارترین جنگاور بود و رسول خدا(ص) از تمام این حقایق، با چنین سخنانی پرده برداشت: «خدایا! هر که را با او دوستی کند، دوست بدار و هر که را با او دشمنی ورزد، دشمن بدار».[10]

وفادار و عاشقی بی قرار

نگاهی به وقایع صدر اسلام، نشان می دهد که شب هجرت پیامبر اعظم(ص)، نقطه عطفی در تاریخ این مکتب الهی به شمار می رود. شبی که رسول گرامی(ص) با خطر جدی و مرگ حتمی مواجه بودند و دشمنان اسلام، تصمیم نهایی را برای نابودی آخرین فرستاده خداوند گرفته بودند. آنان عواقب کار را نیز در نظر داشتند. در چنین شبی، نجات جان پیامبر، مشروط به فداکاری حضرت علی(ع) شد تا عشق، علاقه و اخلاص ایشان به معرض نمایش نهاده شود.

حفظ نبی مکرم اسلام(ص) برای خداوند، بدون نیاز به کسی، عملی بود، ولی چه زمان و کجا باید عشق و فداکاری و شدت ایثار و شهادت طلبی امیرمؤمنان(ع) آشکار می شد؟ چه صحنه ای زیباتر از این ممکن بود که در آن، جمال پرجاذبه علوی به نمایش گذاشته شود؟ بدیهی است پیامبر هم از هر کسی درخواست نمی نمود تا در بستری بخوابد که شمشیرهای تیز و برّان دشمنان آن را تهدید می کرد. درخواست از حضرت علی(ع) برای انجام این کار، نشانه اوج صمیمیت و بیانگر وجود عالی ترین رابطه میان رهبران الهی بود. این رابطه و آن جاذبه، مقوله ای منحصر به فرد است. لیلةالمبیت برای حضرت علی(ع)، از جرقه های آغازین نمایش عشق و وفاداری به ساحت نبوی به شمار می رود.

فداکاری امیرمؤمنان(ع) از منظر عالمان و تاریخ نگاران

گسترش آیین الهی در جزیرةالعرب، باعث شد تا گلبانگ محمدی(ص) در آن سرزمین برخیزد. اما این مطلب، مشرکان را به وحشت انداخت و چون می دانستند اخراج یا حبس پیامبر نتیجه بخش نخواهد بود، بر کشتن حضرت هم داستان شدند. پیغمبر خدا(ص) نیز از راه وحی از این توطئه آگاه شدند و با خروج از مکه، علی(ع) را در آن شب حساس و سرنوشت ساز به جای خویش نهادند و علی(ع)، انسانی بود که برای هر گونه جانبازی و ایثارگری با تمام وجود آماده بود. این مطلب را به صورت مختصر از منظر نویسندگان، مفسران و مورخان بررسی می کنیم:

الف) مسند احمد بن حنبل

وی می نویسد:

علی(ع) آن شب در بستر پیامبر خوابید و رسول خدا(ص) بیرون رفت تا به غار درآمد و مشرکان شب را به نگهبانی از علی(ع)، به گمان اینکه پیامبر است، گذراندند و چون صبح شد، به او روی آوردند و چون دیدند علی(ع) است، خداوند مکرشان را به خودشان بازگرداند.[11]

ب) الطبقات الکبری

در این کتاب در شرح ماجرا آمده است:

علی(ع) آن شب در آنجا خوابید و خود را با لباس و جامه ای که پیامبر در آن می خوابید، پوشانید و مردان قریش از شکاف در او را می پاییدند. چون صبح شد، علی(ع) از بستر برخاست و آنان پیامبر را از وی سراغ گرفتند. گفت: اطلاعی ندارم.[12]

ج) تاریخ کامل ابن اثیر

در این کتاب، ذیل عنوان «کوچیدن پیامبر خدا(ص)» با اشاره به محاصره خانه پیغمبر از سوی مشرکان آمده است:

آنان به وارسی و نگریستن پرداختند و علی(ع) را خفته دیدند که بالاپوش پیامبر بر زبر دارد. با خود می گفتند هنوز محمد خفته است. باش تا پگاه آید و بیدار شود. همچنان ماندند تا بامداد فرا رسید و علی چون شیر ژیانی از بستر برخاست و بی پروا به آنان خواب از پیکر فرو همی افشاند.[13]

د) تاریخ طبری

وی در کتاب خود، ضمن تبیین آن حادثه و نحوه خروج پیامبر می نویسد:

یکی پیش آنان آمد و گفت: محمد از خانه درآمد و بر سر همه تان خاک ریخت و برفت. آنها دست بر سر نهادند و خاک را بدیدند و در خانه نگریستند و علی(ع) را بر بستر دیدند که جامه پیامبر به تن داشت و گفتند به خدا این محمد(ص) است که خوابیده و جامه خویش به تن دارد و همچنان ببودند تا صبح درآمد و علی از بستر برخاست و گفتند آن کس که با ما سخن کرد، راست می گفت.[14]

و) تاریخ ابن خلدون

او در این کتاب تاریخ خود، به صورت مختصر به این مطلب اشاره نموده است. وی می نویسد:

پیامبر فرمود تا علی بن ابی طالب(ع) در بستر او بخوابد و برد و جامه او را بر سر کشد و خود از در خارج شد. چون صبح شد، علی(ع) از در بیرون آمد، دریافتند که پیامبر نجات یافته است.[15]

و) بحارالانوار

علامه مجلسی در کتاب سترگ بحار الانوار ذیل این مسئله می نویسد:

این خوی پسندیده فضیلتی است بس سترگ که هیچ فضیلتی هم سنگ آن نیست؛ زیرا ایثار جان در راه رضای خدا، بالاترین درجات کمال است و خداوند ذبیح خود را که با دست خلیلش به دامن مرگ سپرده شده، ستوده است.[16] و این علی(ع) است که خود را در اختیار صد شمشیر از شمشیر دشمنان می نهد و مرگ را در آغوش می گیرد و چنین فضیلتی برای دیگر صحابه حاصل نیست.[17]

ز) خود مولا از آن شب می فرماید

حسن ختام این بخش، بیان ماجرا از کلام امام موحدان(ع) است که فرموده اند:

پیامبر خبر را به من داد و فرمان داد که در بسترش بخوابم و با جانم از او محافظت کنم. به سرعت و از سر اطاعت و شادمانی اینکه به پای او کشته می شوم، به این امر مبادرت کردم. پس پیامبر رفت و من در خوابگاهش خوابیدم و مردان قریش روی آوردند و یقین داشتند که پیامبر خدا(ص) را می کشند. پس چون در اتاقی که من بودم روبه روی هم قرار گرفتیم، با شمشیرم در برابرشان ایستادگی کردم و آن گونه که خدا و مردم می دانند، آنان را از خود راندم.[18]

درس هایی از لیله المبیت

جان نثاری حیدر از منظری دیگر

بی گمان، خورشید، هماره خورشید است و دارای نورانیت خاص خود و نمی توان آن را کتمان نمود و هر که خواسته چنین کند، زحمت خود برده و نتیجه ای نگرفته است. وجود مقدس نور جاویدان عالم هستی نیز این گونه است. آن خورشید بی غروب، آن چشمه فیاض آفرینش، آن راهبر رهپویان طریق هدایت، آن میزبان صالحان و سالکان، آن مدار حق و میزان قیامت، آن شمع محفل پیامبران و سکاندار کشتی نجات آدمیان و بالأخره آن که ذره ذره وجودش فریاد توحید سر می دهد و لحظه لحظه حیاتش در مسیر بندگی حضرت حق می گذرد، آن علی(ع) است و علی(ع) در هر کلامش گوهری و در هر گامش جوهری از حقانیت خفته است.

در باب شخصیت آن انسان کامل، سخن ها بسیار گفته و نوشته اند. آنچه در این قسمت ارائه می شود، اندکی از بسیار و قطره ای از دریای نظرات نویسندگان اهل سنت و اندیشمندان غیرمسلمان است که به نقش امام علی(ع) در واقعه لیلةالمبیت پرداخته اند:

الف) دکتر صبحی صالح

در جاهایی که قهرمانان عاجز می ماندند و قدم هایشان می لغزیدند، علی(ع) با جانش از پیامبر(ص) دفاع می کرد. همین مقدار برای تو بس است که بدانی علی(ع) در شب هجرت در بستر پیامبر خوابید، درصورتی که هیچ گونه ترسی از مردن نداشت.[19]

ب) دکتر حسن ابراهیم حسن

برای اثبات شجاعت علی(ع) همین بس که در شب هجرت، جامه پیامبر را پوشید و در بستر او خوابید. می دانست که دشمنان درصدد قتل پیغمبر هستند و ممکن است ناگهان بر او هجوم برند و خونش بریزند، اما ترس به خود راه نداد.[20]

ج) عمر ابوالنّصر

باید دانست که امیر مؤمنان علی بن ابی طالب(ع)، یکی از دلاورترین مردان جهان بود. نخستین بار که به شجاعت و دلاوری او پی برده شد، در شب هجرت رسول خدا از مکه به مدینه بود که در رختخواب او خوابید و با آن که می دانست گروهی در کمین او نشسته و به قصد کشتن او در انتظار هستند، به هیچ روی بیم در دل راه نداد.[21]

د) عبد الفتاح عبد المقصود

گویاترین نمونه برای شجاعت و پردلی و استواری اش، همان داستان خوابیدن او در شب هجرت در بستر رسول خدا(ص) بود. با اینکه کاملاً می دانست در معرض خطر است و از دم شمشیر آن جنگجویان جان به در نخواهد برد؛ جنگاورانی که قریش برای هجوم و حمله به خانه پیامبر و تاختن بر آن کسی که در بستر خوابیده بود و می پنداشتند رسول خداست، آماده کرده بودند.[22]

هـ) استاد فؤدال افدام بستان مسیحی

علی(ع) در هموار ساختن راه اسلام و خشنود کردن پیامبر خود را می گداخت. در آن موقع خطیر که پیامبر ناچار راه مدینه را شبانه و مخفی در پیش گرفت، علی(ع) به جای آن حضرت خوابید و به خود کوچک ترین هراسی راه نداد.[23]

و) جان دیون پورت انگلیسی

علی(ع) دستور داشت به جای محمد(ص) در بستر وی بخوابد و عبای معروف پیغمبر را روی بدنش بکشد. جنایت کاران پس از محاصره کردن خانه، با فشار وارد شدند، ولی به جای قربانی و شکاری که در نظر گرفته بودند، علی جوان را در آنجا دیدند که با کمال آرامش به جای رهبرش در انتظار مرگ نشسته است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها