فریبا پورعطایی، مقامی خوان و نوازنده دوتار و هفتمین فرزند خانواده پورعطایی‌هاست که در گفت‌وگوی صمیمانه‌مان مشارکت کرد.
کد خبر: ۱۲۴۲۶۵۷

خانم‌ها در تربت جام از چه زمانی دوتار می‌زنند؟
بانوان خراسانی در قدیم هنرمند بودند، اما آواز محلی و مقامی می‌خواندند و سازشان هم دایره بود. از چند دهه پیش و با رواج فرهنگ موسیقایی در خراسان و تربت جام، بانوان هم به آموختن و نواختن دوتار روی آوردند. البته کلاس‌های آموزشی زیادی در خراسان وجود دارد و مدارس و دانشگاه‌ها و حتی مهدها هم آموزش دوتار می‌دهند. اقبال بانوان خراسانی به دوتارنوازی به حدی است که طبق آمار بیش از هزار زن دوتار زن داریم که این ساز را حرفه‌ای می‌نوازند و در جشنواره‌ها شرکت می‌کنند.
دخترهای خانواده شما از چه سنی دوتارنوازی را فراگرفتند، مثلا خود شما؟
برای ما دوتار مثل اسباب بازی بود و مدام در دست و بالمان بود. تشویق پدر و مادر هم که همیشه وجود داشت. البته برایمان کلاس آموزشی نمی‌گذاشت، اما وجود خودش یک جور کلاس بود، مدام در حال شنیدن و دیدن ساز و آواز بودیم و رفته‌رفته با بزرگ شدنمان در جانمان رسوخ می‌کرد و فقط سؤالاتمان را از ایشان می‌پرسیدیم. پدر همیشه می‌گفت، این میراث من است و ارث دیگری برایتان ندارم. خانه و ملک ندارم و اگر میراث می‌خواهید همین را از من داشته باشید.
پس همه خواهر و برادرها میراث‌دار ارث معنوی پدر هستید؟
بله، البته سه خواهرم معلم هستند و دوتارنوازی بلدند، اما نه در حد حرفه‌ای و عضو گروهمان هم نیستند، اما بقیه استادند در این عرصه و البته استاد بزرگمان بعد از پدر، جمشید پورعطایی است.
وجهه پدر چطور بود؟ مردم قبولش داشتند یا به‌خاطر روی آوردن به موسیقی مخالفش بودند؟
عاشقانه قبولش داشتند و اتفاقا صدای پدر تنها صدایی بود که همواره حتی در مناسبت‌های سوگواری از تلویزیون پخش می‌شد. مثل آهنگ «نوایی نوایی» اش.
بهترین خاطره‌ای که از پدر دارید؟
مادرم تعریف می‌کند، از سه ماهگی به آواز پدر واکنش نشان می‌دادم، خب طبیعی بود چون گوشمان از بدو تولد با این نواها آشنا بود.
اما چیزی که خودم هم خوب یادم می‌آید این است که از بچگی هر وقت پدرم دوتار می‌زد من دسته دوتارش را با دندان می‌گرفتم،​کاری که برایم عادت شده بود و بزرگ‌تر هم که شدم تا سن مدرسه این کار را می‌کردم. وقتی دسته دوتار را به دندان می‌گرفتم، حس آرامش عجیبی می‌گرفتم، می‌گویند طبیعی است چون موسیقی که نواخته می‌شود، در مغز می‌پیچد و ارتعاش عجیبی دارد که همان ارتعاش آهنگین مثل لالایی حالت را خوب می‌کند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها