در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
اینکه مدیران استقلال مدیریت نداشتند و مدام وعده امروز و فردا دادند، حرفی نیست. امیرحسین فتحی در اوج فشارها مجبور شد استعفا دهد چون راهی غیر از این نداشت. او بازی را به سرمربی باخته بود و متاسفانه فضای احساسی حاکم بر آن روز (18 آذر) موجب شد او فقط برای جمع کردن وسایلش به باشگاه برود آن هم با همراهی ماموران نیروی انتظامی. فتحی فرجام مدیریت خود را با اتفاقات 18آذر و استعفای خود دید. در اینکه مدیریت استقلال، مدیریتی کارآمد نبود، حرفی نیست؛ اما استراماچونی خیلی زود متوجه شد که فضای احساسی هواداران، بهترین مکان برای موجسواری است. او حرفهایی زد که رفتارش نشان میدهد اعتقادی به آن ندارد.
او درست در روز بازی با پیکان، ایران را ترک کرد. بازیکنان استقلال در پایان بازی با پیکان و از دست رفتن دو امتیاز حیاتی، گفتند او میتوانست در تعطیلات نیمفصل قهر کند و به ایتالیا برود. او دست بازیکنان و هواداران را در پوست گردو گذاشت؛ اما در بیانیهاش نوشت «با قلبی شکسته میروم»!
او وقتی متوجه شد هواداران برای حمایت از سرمربی در برابر ساختمان باشگاه تحصن کردهاند و وزیر ورزش هم تحت فشار قرار گرفته، بخشهای بعدی نمایشنامه را با مهارت اجرا کرد.
او هر روز مصاحبههایی کاملا متضاد انجام داد و با پا پس میزد و با دست پیش میکشید.
او در گفتوگو با شبکه اسکای ایتالیا گفت: «شرایط مهیا باشد همین فردا در تهران خواهم بود» و بلافاصله گفت: «امیدوارم کاری کنند که من بتوانم به تهران برگردم». در حالی که بعدها متوجه شدیم او این جملهها را برای فشار روی مدیران ورزش کشور به کار برده بود. خلیلزاده رئیس هیات مدیره که با دستور وزیر، سرپرست باشگاه شده بود آن روزها در ترکیه به دنبال فراهم کردن 108 هزار یورو بدهی استراماچونی بود؛ اما وکیل سرمربی گفت حالا باید 160 هزار یورو بپردازید و همین گونه هم شد. انگار فضا آرام آرام به سمتی حرکت میکرد که اگر او اراده میکرد وزیر ورزش را هم برکنار میکرد! دستگاه دیپلماسی در سفارتهای ایران در ترکیه و ایتالیا کاملا به خدمت درآمدند تا پول به حساب جدید استراماچونی برود. او که زمین بازی را مساعد دیده بود جملههای داغتری به کار برد. او به گاتزتا دلواسپرت گفت: «روحم زخمی شده و دلم برای تهران و هواداران استقلال تنگ شده است». همراه با این مصاحبههای دلگرمکننده و آتشین، البته مصاحبههای متناقض را هم میدیدیم. مصاحبههایی که او از پرداخت نشدن پول، بدعهدی مدیران ورزش کشور، نبود صداقت در میان مدیران استقلال (بهجز علی خطیر) و نبود امکان ادامه مربیگری در استقلال حرف میزد و به نظر میرسد این مصاحبههای دسته دوم، جدیتر و دقیقا حرف دل سرمربی ایتالیایی بود.
او جملههای آتشین احساسی را خرج کرد تا هواداران استقلال را بیش از قبل کنار خود قرار دهد: «تجمع هواداران مقابل باشگاه استقلال برای حمایت از من دیوانهام کرد. باورش برایم بسیار سخت است که هواداران برای من به خیابانها ریختند». البته جملههایی که سعی میکرد همه مردم ایران را یارگیری کند: «امپراتوری پارس، نشان از بزرگی تمدن و بزرگی ایرانیان است». اما همه اینها آرام آرام رنگ باخت چون علاقهمندان به فوتبال در ایران میدیدند که او در کنار به کار بردن این جملههای عاشقانه، چه رفتار نامهربانانهای داشته است. شنبهشب وقتی پول به حساب او وارد نشد، او با توییتی کوتاه در صفحه همسرش اعلام کرد که دیگر نمیتواند کار کند و همین ویدئو دوباره ساختمان وزارت ورزش را تکان داد. سخنگوی وزارت ورزش وعده داده که دوشنبه پول به حساب استراماچونی وارد خواهد شد؛ اما حالا دیگر ایدهآلها و نگاهها متفاوت شده است. حالا فوتبالدوستان ایرانی میگویند دیگر هیچ تضمینی وجود ندارد که استراماچونی برای استقلال همان مربی دلسوز گذشته شود. او که متوجه شده با اشارهاش، هواداران به خیابان میریزند و دست به تجمعهای اعتراضی مقابل این ساختمان و آن ساختمان میزنند، حالا در برگشت شاید از احساسات و عشق ناب آنها سوءاستفاده کند و هر روز یک داستان جدید برای فوتبال ما بنویسد. حالا منتظریم سرنوشت دوشنبه موعود سخنگوی وزارت ورزش را ببینیم. استراماچونی، امروز هم قصههای فراوانی برای شما دارد. هیچیک را از دست ندهید.
علی جوادی
دبیر ورزش
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: