بر شیطان حرامزاده لعنت. توی سمع‌ا... لمن حمده رکعت آخر نماز مغربم بود که فکرش آمد توی ذهنم.
کد خبر: ۱۲۴۱۲۸۶

فکرم را پاز کردم. هرچند خیلی سخت بود. فکرم این بود: آقاحامد چقد پول نیاز داری بالاخره؟ و به طرز مضحکی یک کاغذ برداشتم و سقف رویاهای مالی‌ام را نوشتم. یک خانه مثلا توی کیش، یک ویلا توی شمال، یک خانه پنج خوابه توی همین تهران. سالی دوسه تا سفر خارجی سالی هفت هشت تا کربلا و مشهد. یک ماشین شاسی بلند برای سفر و یک ماشین سدان برای توی شهر، ماهی چند شب رستوران رفتن و یک حقوق تا آخر عمرم ماهی حدود 50 میلیون تومان. همه را نشستم توی ماشین حساب تلفن همراهم حساب کتاب کردم و عددش به 500 میلیارد تومن هم نرسید. این حد و سقف نهایی و رویایی من بود و خب قطعا به یک دهم این آرزوها هم نخواهم رسید، اما حساب و کتابش خرجی نداشت و اگر 37 سالگی هم جوانی حساب شود و کماکان قبول داشته باشیم که آرزو بر جوانان عیب نیست. من آن شب آرزوهای مادی‌ام را نوشتم. بعد فکرم رفت به این سمت که آنهایی که فلان هزار میلیارد تومان، بهمان هزار میلیارد تومان از حق و پول بیت‌المال را برداشتند و بردند می‌خواهند باهاش چه کار کنند ؟ یعنی مثلا با 4000 میلیارد تومان چه چیزی می‌شود خرید و چه لذتی می‌شود برد که با 2000 میلیارد تومان نمی‌شود؟ مثلا کدام سفر، کدام هتل، کدام کنسرت و تئاتر و جشنواره را نمی‌شود با 2000 میلیارد رفت و باید 4000 میلیارد حتما باشد. آن دوهزار میلیارد می‌شود یک زیرساختی برای یک استان باشد و یک عمر یک جماعت چندصدهزار نفری را منتفع از عواید خودش کند. صفرها و عددها توی سرم وول می‌خوردند که یک‌هو شروع کردم به بلندبلند خندیدن. همسرم گفت: وا بسم‌ا... خوبی؟ خودم را جمع و جور کردم و توی ذهنم دوباره شروع کردم به فکر کردن که تو را خدا مملکت را ببین که دارم توی ذهنم به اختلاسگرهایش التماس می‌کنم تو را خدا می‌خورید بخورید، ولی کمتر بخورین که به بقیه هم یک ارزنی برسد. ناگفته پیداست همه آن فهرست آرزوهایی که اول یادداشت ریسه کردم از درآمد حلال بود و خب با در‌آمد حلال هم رسیدن به همه این فهرست عمر نوح می‌خواهد و گنج روان قارون. فهرست آرزوهایم را مچاله کردم و توی سطل زباله انداختم و قامت بستم به نماز عشا.
سخن این که به قول سیمین خانم دانشور توی سووشون: شلخته درو کنید چیزی هم‌ گیر خوشه‌چین‌ها بیاید.

حامد عسکری

شاعر و نویسنده

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها