دستور ربودن شوهر برای گرفتن حکم طلاق

اوایل بهار امسال، مرد جوان به نام نیما با مراجعه به کلانتری ستارخان اعلام کرد توسط پدر همسرش و سه‌نفر دیگر ربوده شده و آدم‌ربایان او را وادار کردند یک‌چک ده میلیون تومانی به آنها بدهد.
نیما در اولین اظهارات خود به ماموران گفت: «همسرم با خانواده اش قطع ارتباط کرده بود.آنها با ازدواج ما مخالف بودند و بعد از ازدواج، الهام را طرد کرده بودند. اما چند وقتی بود الهام با من سر ناسازگاری گذاشته بود و می‌گفت می‌خواهد به خانه پدرش برگردد. تا این‌که صبح روز حادثه با هم بحثمان شد. اما من فکرش را نمی‌کردم که آنها نقشه آدم‌ربایی برای من کشیده باشند. متهمان به بهانه گفت‌وگو من را به جای خلوتی کشاندند و بعد یکدفعه به من دستبند زده و مرا ربودند.»
با اظهارات شاکی، متهمان دستگیر شدند و پرونده در جریان رسیدگی قرار گرفت و راهی دادگاه کیفری یک استان تهران شد.
پدر الهام و سه نفر از دوستانش به اتهام مشارکت در آدم ربایی در جلسه حاضر شدند و الهام متهم به معاونت در آدم‌ربایی بود.
زن جوان در دفاع از خود گفت:«من این اتهام را قبول ندارم.آن روز با نیما بحثم شده بود و او سعی کرد از دلم در بیاورد اما من نمی‌توانستم او را ببخشم. برای همین از او خواستم ماشینم را بدهد تا به خانه پدرم بروم اما نیما قبول نمی‌کرد. من هم از پدرم خواستم هرطور شده او را راضی کند که ماشینم را پس بدهد و از هم جدا شویم. پدرم با اطلاع خود نیما او را راهی کلانتری کرد تا تکلیف ماشین مشخص شود.»
یکی دیگر از متهمان نیز در تایید حرف‌های سارا گفت که همراه شدن با شاکی به خواست خودش و برای پادرمیانی بوده است. او در توضیح علت دستبند زدن و دریافت چک ده میلیون تومانی گفت: «یکی از همراهان ما فقط برای چند لحظه دستبند را به‌دست نیما زد تا او را بترساند. اما سریع باز کرد و همراه شدن نیما با ما بدون اکراه خودش بود. چک را هم خود نیما با رضایت خود به جای بخشی از پول ماشین الهام به پدر او داد.»
در حالی که شاکی همچنان به آدم‌ربایی اصرار داشته و اظهارات قبلی خود را در دادگاه عنوان کرد؛ قضات دادگاه برای صدور رای وارد شور شدند.