در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
# چوپان
سه برابرشدن قیمت بنزین من را از همه بابت نگران میکند. نگرانم تب و تاب موضوع که خوابید قیمتها بالا برود. با این که مسؤولان میگویند همه چیز تحت کنترل است و قیمتی بالا نمیرود ولی من این حرفها را باور نمیکنم. از روستای ما تا شهر لردگان تا هفته قبل 3000 تومان کرایه میگرفتند ولی بعد از گرانی بنزین، کرایه سواریها برای هر نفر ده هزار تومان شده . با این وضع ما چطور باور کنیم که چیزی گران نمیشود؟
# از کارافتاده
من چند سال پیش به خاطر تومور مغزی از کارافتاده شدم. با این که بیماری ام تحت کنترل است ولی باید برای پیگیری درمان، رفت و آمدهای مکرر داشته باشم. وقتی بنزین گران شد نگران رفت و آمد و افزایش هزینهها شدم. البته میتوانم با اتوبوس یا تاکسی به کارهایم برسم ولی وضعیت جسمی ام طوری است که با خودروی شخصی راحت ترم . 60 لیتر بنزین سهمیهای برایم کم است و با حقوق اندک از کارافتادگی توان خرید بنزین آزاد ندارم.
# پیک_موتوری
پیش از این اتفاقات هم دولت ما را صاحب یک پیشه حساب نمیکرد! انگار که شغل کاذب داشته باشیم. ما چه پیش از افزایش قیمت سوخت و چه حالا که بنزین سه برابر شده است سهمیه بنزین نداشتیم در حالی که به واسطه شغلمان روزی دو باک بنزین معادل حدود 20 لیتر بنزین مصرف میکنیم اما در حالی که برای سرویسهای مدارس سهمیهای تعیین شده برای ما این اتفاق نیفتاده است. چه دلیلی دارد وقتی هزینه بنزین من سه برابر شده است هزینه حمل و نقل و کارم ثابت بماند!؟ این تازه روال معمول است؛ چرا که حتما از فردا باید مایحتاج زندگیام را هم چند برابر بخرم، در حالی که انتظار دارید قیمت پیک موتوری را ثابت نگه داریم؟
# راننده_سرویس_مدرسه
اولین تاثیر افزایش قیمت سوخت روی کار رانندههاست. من در روز حداقل 20 لیتر بنزین مصرف میکنم که تا هفته پیش برای من 20 هزار تومان هزینه داشته و حالا در خوشبینانهترین حالت این هزینه به 30هزار تومان رسیده و با تمام شدن سهمیه بنزینم که فقط مصرف سه روز من است این هزینه به 60 هزار تومان در روز میرسد. اجازه افزایش قیمت کرایهها را هم که نداریم و البته به مردم هم حق میدهیم که افزایش کرایه را قبول نکنند. ضمن اینکه حتی اگر افزایش کرایه مصوبه رسمی داشته باشد برای من که سه سرویس مدارس دارم امکان این کار نیست؛ چرا که ما ابتدای سال با خانوادهها قراداد بستیم و امکان افزایش این هزینه بر اساس قراردادمان وجود ندارد.
# تولید_کننده _پوشاک
همان روز اول گرانی سوخت، قیمت پارچه مصرفی ما 2000 تومان گران شد، این در حالی است که همین امروز هیچکسی همان پارچه را به ما نمیفروشد و همه فروشندگان عمده پارچه دستنگه داشتهاند تا قیمتها ثابت شود! باربرهای ما هم که برای حمل و نقل هر بار طاقه پارچه 25 هزارتومان میگرفتند حالا 40 هزار تومان میگیرند و بازار نخ برای دوزندهها هم به همین شکل است. به فاصله همین چند روز حتی اگر تاثیر گرانی سوخت روانی هم باشد روی محصول نهایی کار ما تاثیر بسیاری گذاشته است. این در حالی است که از اواخر پاییز تا عید بازار کار ماست و نگرانی همه تولیدکنندهها این است که قیمت تولیدات ما بالا رفته و از طرف دیگر قدرت خرید مرم بهشدت پایین آمده است.
# زندانی
خبر گران شدن بنزین را که در زندان شنیدیم محکومان مالی که من هم یکی از آنها هستم به این فکر کردیم که حالا همه چیز گران میشود و شاکیان ما که زندگی بر آنها فشار میآورد دیگر راضی نمیشوند از حق و حقوقشان بگذرند. در نتیجه دو سه روز است امید به آزادی میان محکومان مالی به شدت کم شده. بقیه زندانیان هم از این ناراحتند که از این به بعد دیگر خانواده هایشان هزینه ایاب و ذهاب نخواهند داشت،چون کرایه 30 هزار تومانی خودروهای شخصی که خانوادهها را به زندان میآورد به 60 هزار تومان رسیده.
# کارگر
زندگی ما همهاش نگرانی است. اتفاقاتی مثل افزایش قیمت سوخت برای قشر کارگری که هفت ماه حقوق حقه خودش را دریافت نکرده است چیزی را تغییر نمیدهد. این همان مصداق آب از سر گذشتن است. برای قشر کارگر مدتهاست آب از سرشان گذشته است و افزایش قیمت سوخت نگرانی تازهای برایش ایجاد نمیکند. چرا که اگر همین امروز قیمت بنزین به حالت اولیهاش هم برگردد باز حقوق من کارگر هفت ماه است داده نشده است. هر چند وقتی به بچههایم نگاه میکنم دلم میسوزد که میخواهند با سه برابر شدن قیمت بنزین چطور تشکیل زندگی بدهند و زندگی کنند.
# پزشک
باید در نظر داشت که یک قانون مهندسی برای گران شدن قیمتها وجود دارد. اینکه گران شدن یک کالا، بر دیگر کالاها و اصناف دیگر، سرایت میکند. حالا که بنزین گران شده است، باید انتظار داشته باشیم که دیگر اقشار هم دست به کار شوند. گران شدن کالاها اغلب دو جنبه دارد. یک جنبه این است که من به عنوان یک پزشک اخلاقمدار، فشار را تحمل کنم و هزینههای مطبم را افزایش ندهم، اما زمانی که تاکسی سوار میشوم یا نه، زمانی که به خرید میروم، با افزایش قیمتها روبهرو هستم. یک حالت دیگر هم این است که من هم همراه با اصناف دیگر، هزینه خدماتی را که ارائه میدهم، افزایش دهم.
# کارمند
بسیاری از کارمندان به دلیل مشکلات مالی در ساعات غیراداری، با خودروی شخصیشان مسافرکشی میکردند و به دنبال افزایش منابع مالی خانوادهشان بودند اما حالا با این افزایش قیمت بنزین، این راه کسب درآمد دیگر صرفه اقتصادی برایشان ندارد و عملا آن بخشی از هزینههای خانوادهشان که با این کار برطرف میشد، لنگ میماند. ضمن اینکه تا قبل از این، از آنجا که هزینههای بلیت قطار و هواپیما برای خیلی از خانوادهها بالا بود، خانوادهها با خودروی شخصی به مسافرتهای کوتاه مدت میرفتند اما با این اقدام، حالا خیلی از همین خانوادهها دیگر توانایی مسافرت با ماشین شخصی در آخر هفته را هم ندارند و در واقع کوچکترین تفریحشان که همین مسافرتهای یکی دو روزه با خودرو بود، حذف میشود.
# محیط_بان
کار ما چه بخواهیم و چه نخواهیم به بنزین ربط دارد. ما خودرو و موتور سیکلت داریم و به مناطق تحت حفاظت سرکشی میکنیم. شک نکنید بالا رفتن قیمت بنزین، گشتزنیها و کنترل ما بر مناطق را کم میکند. این موضوع باعث نگرانی محیط بان هاست. البته هنوز باک وسایل نقلیه ما پر از بنزین هزارتومانی است، وقتی این بنزین تمام شود و قرار باشد بنزین 3000 تومانی بخریم آن وقت عمق فاجعه معلوم میشود، مخصوصا بودجهای که برای هزینههای جاری به محیط بانی اختصاص مییابد هیچ گاه به اندازه نیاز نیست.
# بــازنشسته
حقیقت این است که گرانی بنزین بر روی همه چیز تاثیر خواهد داشت، اما شاید بزرگترین تاثیری که گرانیها روی مردم داشته باشد، ناراحتی عمومی است که شاهد آن هستیم. من که یک بازنشسته هستم، با دو میلیون تومان حقوق، میتوانم چه کار کنم؟ هزینه داروها و درمان بیماریهایم را بدهم یا این که نه، هزینههای معیشتی را تامین کنم؟ امروز شاهد نسل جوانی هستم که به پیری زودرس دچار شده است.
# مهندس
به خاطر گران شدن بنزین و بالا رفتن نرخ ارز، دوربین نقشهبرداری مورد نیازم 11 میلیون تومان گرانتر از هفته قبل شده است. برای طرحهایم ماشینبار را به صورت پروژهای اجاره میکنم، به خاطر گران شدن بنزین، حالا باید هزینههای بیشتری پرداخت کنم، اینها همه در حالی است که قیمت طرحی که قرارداد بستم، تغییر نکرده است. انجام کارهای عمرانی در درازمدت دیگر مقرون به صرفه نیست.
# خانه_دار
به عنوان یک زن خانهدار نگران همه امور زندگی هستم. گران شدن بنزین روی همه چیز تاثیر دارد. اینکه مسؤولان درباره این صحبت میکنند که گران شدن بنزین، روی قیمتها تاثیر ندارد، درست نیست. در هفتههای آینده، شاهد گران شدن مواد خوراکی، پوشاک، لوازم بهداشتی و همه وسایل مورد نیاز برای یک زندگی معمولی، خواهیم بود. خارج از تاثیری که افزایش قیمت بنزین خواهد داشت، رانندههایی که با وسایل نقلیه شخصی کار میکنند، از این پس باید حداقل یک میلیون تومان از هزینهها را برای بنزین کنار بگذارند.
# داروخانه_دار
این روزها، مسؤولان در رادیو و تلویزیون از این که هیچ چیز گران نمیشود میگویند، اما موضوع اینجاست که موج گرانیها بعدا به وجود خواهد آمد. آن روزی که قیمت بنزین افزایش پیدا کرد، من به عنوان کسی که داروخانه دارد، به این فکر کردم که با وجود هزینههای کمرشکن در حوزه سلامت، حالا مردم با مشکلات دیگری روبهرو خواهند شد. این روزها در داروخانه شاهد این هستم که برخی بیماران نمیتوانند همه داروهای خود را تهیه کنند. پیش میآید که آنها به خاطر هزینههای بالا، نیمی از داروهایشان را پس میدهند و حالا با گران شدن بنزین حتما شاهد این خواهم بود که بیماران برای تهیه دارو با مشکلات بیشتری روبهرو شوند.
# دانشجو
ما دانشجوها، برای رفت و آمد به دانشگاه، بودجهای مشخص را اختصاص میدهیم و حالا نمیتوانیم بگوییم گران شدن بنزین روی کرایه تاکسیها، تاثیرگذار نیست. در واقع با اینکه مدیران میگویند این اتفاق نمیافتد و قرار نیست کرایهها گران شود، اما همه میدانیم در عمل چنین چیزی ممکن نیست و باید منتظر افزایش هزینههایمان برای رفت و آمد به دانشگاه باشیم و خب این میتواند برای ما دانشجوها، تاثیر بزرگی در انگیزههایمان داشته باشد. چه برای من که باید بخش بیشتری از حقوقم را خرج هزینه رفت و آمد کنم و چه برای دانشجویی که پولتوجیبی میگیرد.
# روحانی
اولین و مهمترین دغدغه من بعد از اعلام گران شدن بنزین، بیاعتمادی نسبت به مسؤولان بود. هیچکدام از مسؤولان ما اطلاعرسانی نکردند؛ در صورتی که انتظار روشی صادقانهتر برای این اتفاق از سوی مسؤولان داشتیم و زیر سوال رفتن صداقت مسؤولان، موضوعی بود که در این مقوله خیلی به چشم ما پررنگ آمد. ضمن اینکه با توجه به عملکردهای قبلی دولت، موجی که حالا ایجاد شده است و همه مردم از جمله خود بنده درگیرش هستیم، تورمی است که متناسب با افزایش بهای بنزین، روی کالاها ایجاد خواهد شد.
# زن_سرپرست_خانوار
من یک مغازه کوچک لباس و عطرفروشی برای گذران مخارج خودم و فرزندان محصلم دارم. راستش را بخواهید، از روزی که این خبر اعلام شد، هنوز شجاعت رفتن به بازار را پیدا نکردهام؛ چون فکر میکنم طی همین چند روز اخیر هم قیمت کالاهای مورد نیاز در مغازهام بهخصوص عطرها که به قیمت دلار بستگی دارد، زیاد شده است و این باعث میشود این دفعه نسبت به دفعات قبل، اجناس کمتری بتوانم تهیه کنم. البته هنوز این تفکر من در حد نگرانی مانده است و به چشم خودم این گرانی را ندیدهام، ولی واقعا امیدوارم این اتفاق نیفتد و قدرت خرید من برای ادامه کسب و کارم و قدرت خرید مردم برای خرید از مغازه من، کم نشود.
# سرباز
نگران این هستم که در هفتههای آینده کرایه تاکسیبالاتر برود و هزینههای روزمره من نیز بیشتر شود. این در حالی است که حقوق ناچیز ما سربازان، همین الان هم حتی کفاف خرج رفتوآمدمان را نمیدهد، چه رسد به این که نرخ حملونقل عمومی از این نیز بیشتر شود.
همچنین در پادگان ما سربازان بسیاری هستند که با استفاده از وسیله نقلیه شخصی به محل خدمتشان میآیند. با آن دوستانم که صحبت میکنم، همه از افزایش قیمت بنزین گلهمند هستند، زیرا این افزایش تاثیر چشمگیری روی هزینههای ترددشان گذاشته است و آنها نمیدانند با حقوق اندک سربازی چطور باید این هزینهها را مدیریت کنند.
# خلبان
همه کالاهایی که ما به طور روزمره از آن استفاده میکنیم، خواه ناخواه از محلی به محل دیگر جابهجا شدهاند و بدون شک افزایش قیمت سوخت روی قیمت این کالاها نیز تاثیر خواهد گذاشت. به همین خاطر نمیتوان قیمت سوخت را گران کرد، اما به طور دستوری قیمت کالاهای دیگر را ثابت نگه داشت. قضیه مثل همان دلار 4200 تومانی میماند که هیچوقت عملی نشد، زیرا اساسا تعیین قیمت بسیاری از کالاها صرفا دست دولت نیست. بنابراین معتقدم دولتمردان نمیتوانند جلوی تاثیر افزایش قیمت بنزین روی کالاهای دیگر را بگیرند. مثلا خود من همین دیروز به میوهفروشی رفته بودم و دیدم که نسبت به هفته پیش حدود 30 درصد قیمت میوههایش را بالا برده بود. علت را که از فروشنده پرسیدم، پاسخ داد درست است که دولت دستور داده نرخ کالاها ثابت بماند، اما راننده وانتی که هر روز میوههای من را میآورد، گوشش به این حرفها بدهکار نیست، زیرا او ناچار است دو تا سه برابر هفته گذشته پول بنزین بدهد و باید به نحوی آن را جبران کند.
# معلم
از لحظهای که بنزین گران شد کرایه خودروهای شخصی و آژانسها در شهر ما زیاد شد. قبلا کرایه مسیر کرمانشاه تا سنندج 80هزار تومان بود ولی دو سه روز است کرایه 110هزارتومان شده. قیمت لوازم خانگی هم بالا رفته، هفته پیش یخچال فریزر را قیمت کردم چهارمیلیون و700 هزار تومان اما دیروز فروشنده گفت چهارمیلیون و900هزارتومان. جالب این که هرکه کالا یا خدماتش را گران میکند میگوید بنزین گران شده و چارهای ندارد. با این وضع آدمهایی مثل من دیگر نمیتوانند زندگی کنند و باید قید چیزهای تجملی مثل مسافرت را بزنند.
# مسافربر_شخصی
اهل لرستان هستم و روزی ده ساعت با خودروی شخصیام کار میکنم. روزانه 40 لیتر بنزین میسوزانم که تا هفته پیش قیمت آن
40 هزار تومان میشد. اما از این هفته هر روز باید 120 هزار تومان پول بنزین بدهم. این در حالی است که درآمد روزمره ما چندان تغییری نکرده. چراکه در این چند روز نتوانستیم حتی به اندازه 500 تومان روی کرایه خطمان بکشیم، زیرا همین مقدار کم نیز صدای مردم را درمیآورد و برای گرفتن آن همیشه با مردم جنگ و دعوا داریم. اکنون درآمد روزانه من بین 170 تا 180 هزار تومان است که تا هفته گذشته بعد از کم شدن پول بنزین، بین 130 تا 140 هزار تومان آن برایم میماند. اما با توجه به افزایش قیمت بنزین، در این هفته نتوانستهام روزی بیشتر از 60 هزار تومان کار کنم. اگر وضع به همین منوال بماند، دیگر ماندن در این شغل نمیصرفد و باید به فکر شغل دیگری باشم.
# جویای_کار
دو ماه است که سربازیام تمام شده و در جستوجوی کار هستم. در چند روزی که از افزایش قیمت بنزین میگذرد، این مساله هنوز تاثیر چندانی روی هزینههای روزمرهام از جمله رفتوآمد و خورد و خوراک نگذاشته است، چراکه به نظر میرسد دولت در روزهای اخیر، نظارت خوبی روی بازار داشته است و امیدوارم این نظارت ادامه پیدا کند، زیرا در غیر این صورت قیمت کالاها به طور سرسامآوری بالا خواهد رفت که بی شک این مساله روی اقشار مستضعف جامعه فشار میآورد. از سوی دیگر، نگران هستم که در روزهای آینده قیمت کالاهای مختلف افزایش یابد و در نتیجه آن، بازارهای گوناگون دچار رکود شود و من هم دیگر نتوانم شغل پیدا کنم.
# رستوران_دار
به عنوان صاحب رستورانی در شمال تهران بهتر است بگویم گران شدن بنزین صد در صد در کار ما هم تاثیر بسیار دارد. به نظر من بالا رفتن قیمت بنزین، قیمت اجناسی مثل گوشت و برنج را که لازمه رستوران است، بالا میبرد.همین الان شخصی که برای رستوران من گوشت میآورد و 120 هزار تومان هزینه میگیرد از این به بعد همان بار را با 130 هزار تومان هزینه تحویل میدهد.از طرف دیگر کارگران رستورانم هم برای گذران زندگی حقوق بیشتری تقاضا میکنند، چون حقوق فعلی خرج رفت و آمد و زندگیاش را تامین نمیکند. در چنین شرایطی اداره رستوران برای من سخت است و ترجیح میدهم در رستورانم را ببندم.
# آبدارچی
من سه بچه دارم. با حقوق کارگری قبل از این هم نمیتوانستم خوب و باکیفیت زندگی کنم چه رسد به الان که بنزین سه برابر شده و همه چیز قطعا گران میشود. من ده سال در نانوایی کار میکردم و میدیدم که بازرسها میآیند و اگر تخلفی میبینند، رشوهای میگیرند و میروند. برای همین وقتی مسؤولان میگویند نظارت میکنند و نمیگذارند قیمتها بالا برود، خیالم راحت نمیشود. زندگی کارگرهایی مثل من در یک خورد و خوراک معمولی و مختصر خلاصه شده و تنها چیزی که از مسؤولان میخواهیم این است که صدای مردم را بشنوند و هوای آنها را داشته باشند.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر