«فقط شما صد نفر مردمید؟!» در ادامه هم اشاره کرد به چند هزار خودرویی که توی ترافیک گیر افتاده بودند و گفت: «اینها مردم نیستند؟!» عاقله‌مرد مثل دیگران، پشت ترافیک بزرگراه شهید محلاتی در جنوب‌شرق تهران گیر افتاده ولی ترجیح داده بود از ماشینش پیاده شده و با جماعتی که نقطه غائله را بسته بودند رو در رو حرف بزند.
کد خبر: ۱۲۳۷۹۸۱

ظاهرا ماجرا ارتباطی به وظایف یک خبرنگار فرهنگی نداشت ولی برای این‌که تحلیل و برداشتم از اتفاقاتی که دارد می‌افتد، نه مبتنی بر دیده‌ها و شنیده‌های دست چندم رسانه‌ای که از کف میدان باشد، زده بودم به دل ماجرا و حالا چراغ خاموش میان جمعی از اغتشاشگران تقاطع اتوبان‌های محلاتی و امام علی(ع) ایستاده و شاهد مکالمه چند نفر از مردم با تعدادی جوان نقاب‌زده بود که گارد ریل‌ها را کنده و ایستگاه‌های اتوبوس را تخریب و همه را جمع کرده وسط اتوبان و آتش زده بودندشان.
عاقله‌مرد موقع خطاب قرار دادن جوانان نقاب‌زده، عصبیتی در رفتارش دیده نمی‌شود. همین هم باعث شده بود که طرف مقابل حرفی برای گفتن نداشته باشد. معدل سنی چندانی هم نداشتند. از نوجوان‌های پانزده شانزده ساله تا جوانانی در نهایت 30 ساله! مشخص بود کم‌سن و سال‌ترها از روی هیجان تین‌ایجری و تجربه آنارشیستی قاطی ماجرا شده‌اند.
مشخص بود آرامش عاقله‌مرد، جماعت نقاب‌زده را برده گوشه رینگ! عاقبت یکی‌شان هیجانی پرید توی بحث که بالاخره باید از یک جایی شروع کرد.
عاقله‌مرد این مرتبه آرام‌تر از مرتبه قبل جلوی جوان در آمد که: «این طوری؟» و همزمان اشاره کرد به تل آتشی که وسط بزرگراه شعله گرفته بود و گفت: «حداقل یه کوره‌راه باز کنید مردم اینجوری اسیر و ابیر نشن!» و بدون این‌که منتظر موافقت یا مخالفت جمع بماند، خودش رفت سمتی که شعله‌های کمتری بود شروع کرد به باز کردن باریک‌راهی برای عبور و مرور. ماشین‌ها یکی یکی شروع کردند به رد شدن و همزمان با نگاه‌هایی که ته‌شان، نگرانی و دلهره موج می‌زد ما-من هم قاطی جماعت نقاب‌زده بودم بدون این‌که نقاب زده باشم-را نگاه می‌کردند!
نقاب نداشتم و بین آن جوانان و نوجوانان هیستریک، رفتار متفاوت‌تری داشتیم. چیزی که مستعد مشکوک شدن بود و ظن. همین هم شد که برگشتم سمت موتور و محمد-دبیر گروه حوادث روزنامه-که ترجیح داده بود همانجا بایستد.
تا مرا دید گفت: «آتیش کن بریم! الانه که یگان ویژه از راه برسه!» سوئیچ موتور را باز کرده و استارت زدم. تماس گرفته بود دفتر فرمانده انتظامی تهران بزرگ و شرح ماوقع کرده بود.

محمدصادق علیزاده

دبیر فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها