جام جم آنلاین گزارش میدهد
شما در سریال پناه آخر، نقش امیرعلی را بازی میکنید که سرشار از کینه و گرفتن انتقام است و بعد از 30 سال به ایران برمیگردد تا بتواند انتقام بگیرد. این در حالی است که این میزان کینه و بدگمانی نسبت به آدمهایی که هرگز در زندگیاش ندیده برای مخاطب قابل باور نیست. فکر نمیکنید به شخصیتپردازی امیرعلی ایرادهایی وارد است؟
اجازه بدهید من سؤال شما را با یک سؤال جواب بدهم. از چه جهت میگویید این فرد برای مخاطب قابل باور نیست تا من هم پاسخ سؤال شما را بدهم!
امیرعلی در یکی از دیالوگهایش میگوید مهندس یک شرکت بزرگ ماشینسازی است. از سوی دیگر او هرگز خانواده عمویش را ندیده و از دو سالگی خارج از ایران زندگی میکند. از فرد تحصیلکردهای همچون امیرعلی بعید است تا این میزان ذهنش تکبعدی فکر کند و بدون آنکه شناختی داشته باشد با گارد با بقیه حرف بزند.
این سؤال شما سلیقهای است. من به نظر شما احترام میگذارم، اما با آن موافق نیستم. یک فرد تحصیلکرده هم میتواند 30 سال دور از همه اقوام باشد و فقط به حرفهای پدرش استناد کند. ضمن اینکه شما این سؤال را باید از نویسنده بپرسید، نه از من.
مسلما شخصیتپردازی دست شما به عنوان بازیگر نیست و کار نویسنده است، اما وقتی قرار است شما نقشی را خلق کنید باید مجهولات آن را بدانید و از خودتان بپرسید و پاسخ قانعکنندهای برایش پیدا کنید تا بتوانید نقش را بازی کنید.
بله. با این حرف شما موافقم. ولی به این هم اعتقاد دارم که کینه امیرعلی برای مخاطب مملوس است و برایش ایجاد سؤال نمیکند. او سالها بدون آنکه مادری بالای سرش باشد، در دیار غربت بزرگ شده است. حتی در دیالوگهایش میگوید زمانی شرایط زندگی به گونهای بود که باید سرویس بهداشتی میشسته و کار خوب نداشته است.
او با سختی درس میخواند و بزرگ میشود و به جایگاه اجتماعی دست پیدا میکند. همیشه پای صحبتهای پدرش نشسته و او برایش تعریف کرده چطور با سختی مهاجرت کرده است. به همین دلیل امیرعلی قدردان پدرش است. پدرها قهرمان زندگی بچههایشان هستند و حالا با این وضعیت پدر امیرعلی نهتنها قهرمان است، بلکه ابرقهرمان است. باید به امیرعلی حق بدهید که روی پدرش و حرفهایی که او یک عمر زده، تعصب داشته باشد.
حال که پدرش فوت شده، انگار کوهی که پشت او بوده را از دست داده است. به همین دلیل تصمیم میگیرد با یک چمدان به ایران برگردد و از راه قانون انتقام خودش را بگیرد تا روح پدرش هم به آرامش برسد. وقتی امیرعلی از طریق قانون میخواهد وارد عمل شود، نشان میدهد که او تحصیلکرده است و همین جاست که کینه امیرعلی معنا پیدا میکند. ضمن اینکه او به گونهای رفتار نمیکند که غیر قانونی باشد.
اتفاقا همین موارد در شخصیت امیرعلی تضاد ایجاد کرده و مخاطب را سردرگم! جالب است که او برخورد محکمی با عمویش (بیژن امکانیان) میکند، اما در مقابل زن عمویش (افسر اسدی) یکدفعه مهربان میشود و حتی در دیالوگهایش خطاب به زنعمویش میگوید پدرش همیشه از او تعریف کرده است. از سوی دیگر تحصیلکرده است و میخواهد قانونی عمل کند، اما بعد این همه در کینه غوطهور شده است؟
بعد از صحبت با کارگردان و نویسنده به این نتیجه رسیدم که شخصیت امیرعلی را رنگآمیزی متفاوتی کنیم که برای مخاطب ملموس شود. من این مواردی که شما به آن اشاره کردهاید را ایراد نمیبینم. امیرعلی با تعاریف پدرش به ایران آمده و با هر فردی بنا به تعریفی که پدرش از آن شخصیت ارائه کرده، حرف میزند. به عنوان مثال همیشه از زنعمویش تعریف کرده و حالا امیرعلی هم با او برخورد خوبی دارد. اگر دیده باشید در سکانس هتل وقتی بهروز به سراغ امیرعلی میآید و بهروز به او میگوید روی کمکش حساب باز کند، امیرعلی قاطع به او میگوید که من نیازی ندارم و حتی در ادامه حرف بهروز که میگوید من دوستت هستم، او هم میگوید من نیاز به دوست ندارم. یا در صحنهای که خانمی سراغ امیرعلی میآید که پیش حاجمرتضی کار میکند و خطاب به امیرعلی میگوید که همیشه پدر امیرعلی را نفرین میکند، او صدایش را بالا نمیبرد و میگوید هرکس حق دارد حرف بزند، حتی به دروغ؛ اما زمان نشان میدهد که چه کسی دروغگوست. به همین دلیل میگویم صحبت شما درباره شخصیتپردازی امیرعلی سلیقهای است!
یعنی میگویید فنی نیست؟
من به نظر شما احترام میگذارم، اما به نظرم امیرعلی همانی است که باید باشد.
شنیدهایم در ابتدا نقش بهروز به شما پیشنهاد شده بود، اما امیرعلی را قبول کردید. چطور این انتخاب را تغییر دادید؟
وقتی فیلمنامه سریال پناه آخر به من پیشنهاد شد، کارگردان نقش بهروز را برایم در نظر گرفته بود، اما من به او گفتم که نقشهایی مثل بهروز را بازی کردهام، اما جای نقش امیرعلی در کارنامهام خالی است. من شخصیت امیرعلی را خیلی دوست داشتم و برایم نادر و جذاب بود که آدمی با این حجم کینه بعد از سالها به ایران برگردد و همچنان به دنبال انتقام است. همچنین احساس کردم که برای من عباس غزالی که مخاطب
مرا میشناسد به مرحلهای رسیدهام که میدانند امیرعلی از من خیلی دور است. البته بهروز هم دور بود، اما امیرعلی خیلی بیشتر دور بود. همین برایم چالش بیشتری به همراه داشت و امیرعلی را قبول کردم؛ چون محوریتر هم بود و فرصتی فراهم شد که بتوانم جای خالی چنین نقشی را در کارنامهام پر کنم.
نگران نبودید شخصیتی را که خیلی از شما دور است، بازی کنید؟
از چه لحاظ؟!
از این لحاظ که خوب در بیاورید یا نه؟
نه نگران نبودم، چون کار بازیگر یعنی خلق شخصیتهای متفاوت و هر چقدر شخصیت از او دور باشد، چالش آن برایش بیشتر میشود. امیرعلی خیلی رفتار خشکی دارد و در کارهایش جدی است. مسلما سخت بود چنین نقشی را بازی کنم، اما خیلی از دیالوگهای امیرعلی را با صلاحدید کارگردان و صحبت با نویسنده تغییر دادم. در واقع خیلی از دیالوگها را مثل فیلمنامه نگفتم.
البته مابهازایی برای این شخصیت نداشتم و از اندوختههایم استفاده کردم. به عنوان نمونه سعی کردم امیرعلی خیلی رک حرف بزند. وقتی دخترعمویش از او درباره شرایط شهروندان آلمان میپرسد، میگوید اطلاعی ندارم یا خیلی راحت خطاب به زنعمویش میگوید که من میخواهم تنها با شما صحبت کنم. تعامل خوب کارگردان باعث شد نقش امیرعلی را به قول معروف مال خودم کنم و در راستای بهتر شدن شخصیت پیشنهادهایم را بدهم. در مجموع تقابلهای شخصیت امیرعلی را دوست داشتم.
شما درباره چالشهای شخصیت امیرعلی گفتید. یعنی به نظرتان شخصیت بهروز که امین زندگانی آن را بازی کرده، چالش نداشت و نقش تکبعدی بود؟
نه، اصلا منظورم این نبود و هر نقشی چالشهایی دارد و نقش بهروز هم کشمکشهای خودش را به همراه داشت، اما من جای امیرعلی را در کارنامهام خالی میدیدم و برایم اهمیت داشت از خودم خارج شوم و به این نقش برسم و همین حس خوبی به من میداد.
از نتیجه بازیتان در این سریال راضی هستید؟ بازتابها چطور بود؟
خوشبختانه در فضای مجازی پیامهای مثبت از مردم دریافت کردم که برایم خیلی لذتبخش است. مخاطب برایم خیلی مهم است و در انتخاب کارهایم به غیر معیارهای فنی که در نظر دارم همیشه به مخاطب هم فکر میکنم. جالب بود که مردم پیام گذاشته اند که عباس غزالی تر و تمیز با موی این مدلی را خیلی دوست دارند. خدا را شکر میکنم که در هر سریالی بازی میکنم، آبرومند است و برایم قابل دفاع.
یعنی هیچکس برایتان پیام منفی نگذاشت؟
من نقدپذیر هستم. به نظرات سلیقهای احترام میگذارم و گوش میدهم و نکات فنی را با جان و دل میپذیرم. موردی که باید درباره سریال پناه آخر بگویم این است که بر خلاف تصور مردم داستان این سریال بر اساس کلیشههای رایج جلو نمیرود و اتفاقا برخلاف حدس و گمان مردم است.
فاطمه عودباشی
رسانه
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان