یادآوری زیبایی و آرامش معماری ایرانی در گفت‌وگو با جواد قارآیی

کجاست اون کوچه چی شد اون خونه؟

ما در مسیر مدرن شدن، خیلی چیزها را از دست دادیم،برخی از داشته‌هایمان کاملا از بین رفته و آنچه مانده آنقدر پررنگ و قدرتمند نیست که ما را با این سوال رو‌به‌رو کند که چرا گذشته خود را حفظ نکردیم یا با تغییر و حرکت به سوی مدرنیته آن داشته‌ها را با حفظ ماهیت اصلی تغییر ندادیم که هم به روز باشند و هم ریشه در گذشته خوبمان داشته باشند.
کد خبر: ۱۲۳۲۷۰۰

به نظرم تنها چیزی که از گذشته به جای مانده و حسرت عمیقی در ما ایجاد می‌کند، معماری است. نوع ساختمان‌سازی و حتی مصالحی که در معماری سنتی از آنها استفاده می‌شد و به مرور کنار گذاشته شد.معماری ایرانی با آن آجرهای خوش‌رنگ، گچبری‌های دلنشین، کاشی‌‌های رنگارنگ، اتاق‌های تو در تو و نورگیر، پنجره‌های چوبی و شیشه‌های رنگی و...جمعیت زیاد شده و انسان معاصر مجبور به آپارتمان‌سازی شده اما آیا همین آپارتمان‌ها را نمی‌شد به سبک معماری ایرانی ساخت؟ شیشه‌های رنگی و پنجره‌های زیبای با اضلاع و اشکال هندسی آرام‌بخش چه مشکلی برای آپارتمان‌ها به‌وجود می‌آورد که به سمت یکسان‌سازی همه اجزای ساختمان‌‌ها و شهرها رفتیم و الان همه جای ایران از شهر بگیر تا روستا از شهرستان بگیر تا کلان‌شهرها، همه جا یک شکل و یک مدل است و تنها صفت بارزی که دارد، این است که خُلقمان را تنگ می‌کند و حوصله‌مان را سر می‌برد.یکی از نماد‌های معماری‌ به جای مانده از تاریخ‌ که حسرت را در دلمان زنده می‌کند، بازارهای قدیمی است، با سقف‌های گنبدی شکل و نورگیرهایی که در هر زمان از روز نور را از سمتی خاص به داخل می‌تاباند و حس و حال خاصی به آدمی می‌دهد.نور یکی از مهم‌ترین نکاتی بود که معماران گذشته ایران به آن توجه داشتند، زاویه نور، رنگ نور و اشکالی که از تابش نور در اندرونی‌‌ها پدید می‌آمد.بازارهای سنتی ایران و حس خوبی که به آدم‌ها می‌دهد این امید را زنده می‌‌کند که شاید روزی روزگاری مردم ایران بار دیگر به معماری سنتی برگردند و خانه‌های خود را اصیل بسازند.
زیبایی، آرامش به همراه دارد
با جواد قارآیی، کارگردان مستند ایرانگرد هم‌صحبت شدم تا نظر او را درباره بازارهای ایرانی و آرامش معماری ایرانی بپرسم؛ او که تقریبا همه ایران را گشته و درباره میراث ایران با کارشناسان و مورخان زیادی صحبت کرده.
قارآیی می‌گوید: مکان زیستن برای ایرانی‌های قدیم اهمیت ویژه‌ای داشت.آنها بر این باور بودند در هر مکانی که انسان در آن زیست می‌کند،‌باید زیبا باشد.به همین دلیل در مکان‌های مختلف از جمله خانه و دکان و بازار از نشانه‌های زیبا‌شناسانه استفاده می‌کردند و همه می‌دانیم هر جا زیبایی باشد، آرامش هم وجود دارد.معماری ایرانی پر است از زیبایی برای همین آرام بخش است.بازار برای ایرانی‌ها اهمیت خاصی داشته است.تجار از نقاط مختلف برای داد و ستد به بازار می‌آیند و این موضوع برای ایرانی‌های قدیم اهمیت ویژه‌ای داشته است چون در محیط زیبا و آرام، بهتر می‌توان خرید و فروش کرد.از طرفی بازاریان بیشتر وقت خود را در حجره و دکان و محیط بازار سپری می‌کردند از صبح تا شب به همین دلیل بازار را چنان زیبا می‌ساختند که از حضور در محل کسب خود لذت ببرند.بازار محل رفت و آمد مردم عادی هم است، آنهایی که برای خرید مایحتاج روزانه خود به بازار می‌آمدند.دکان‌دارهای قدیم بر این باور بودند که هر چقدر خریداران آرامش بیشتری داشته باشند، خرید بهتر و بیشتری خواهند داشت، به‌همین دلیل تا جایی که می‌توانستند بازارها را زیبا می‌ساختند تا مردم بیشتر در این مکان بمانند.همه این‌ها باعث شده تا همین حالا هم که ما به بازارهای قدیمی می‌رویم دوست نداریم از آنجا خارج شویم.توریست‌ها و گردشگرهای خارجی هم که می‌آیند اولین و بهترین مقصدشان برای گردش، بازارهای ایرانی قدیم است چون همه نشانه‌های اصالت ایرانی را دارد و آرامشی که آنها در این مکان‌ها تجربه می‌کنند، منحصر به فرد است.
سرمایه‌هایی که از دست رفت
از قارآیی می‌پرسم، چرا ایرانی‌ها از این همه زیبایی و‌آرامش چشم پوشیدند و خود را اسیر معماری بی‌هویتی کردند که آنها را افسرده و بی‌روح می‌کند؟
این مستندساز می‌گوید:حدود 200 سال قبل ایرانی‌ها وارد مسیر تجددگرایی شدند با این اندیشه که هر چه ما داریم بد است و هر چه غربی‌ها دارند خوب است.ایرانی‌ها به این فکر نکردند که در این مسیر آنچه خوب است را حفظ کنند و آن چیزهایی را عوض کنند که خوب نیست و باعث آزار و اذیت است.تجددگرایی ایرانی‌ها به صورت تمام و کامل بزرگترین اشتباهی بود که انجام دادند و ما اکنون تاوان‌ اشتباهات آنها را می‌دهیم.معماری و نوع پوشش به‌خصوص رنگ‌آمیزی و اصالت هر منطقه که بنا به هر منطقه و اقلیم ویژگی‌های منحصر به‌فردی داشت بزرگترین سرمایه ایرانی‌ها بود که متاسفانه از دست رفت.
قارآیی معتقد است اما نباید زیاد ناامید شویم، مردم و مسؤولان کشور از همین الان می‌توانند برای سال‌های آینده برنامه‌ریزی کنند.معماری که ساخته شده و ما الان از آنها استفاده می‌کنیم، 50 تا 60 سال دوام دارد، بعد از آن می‌توان به معماری اصیل و زیبای خودمان برگردیم و به جای این خانه‌ها،‌خانه‌هایی بسازیم که مبتنی بر معماری ایرانی است.به نظرم این کار را در روستاها بیشتر می‌توانیم انجام دهیم.باید روستاییان را تشویق کنیم که با مصالح محکم و سبک خانه‌هایی اصیل منطقه خودشان را بسازند.
به نظرم خانه‌های بوم‌گردی می‌تواند مشوق خوبی برای بازگشت به معماری اصیل ایرانی باشد.مردم با استراحت در این خانه‌ها، آرامش و زیبایی معماری ایرانی را به‌یاد می‌آورند و تلاش می‌‌کنند بخشی از آن را حتی در آپارتمان‌های خود اجرایی کنند یا اگر تصمیم دارند خانه جدیدی بسازند آن را بر مبنای معماری اصیل ایرانی بسازند.نباید ناامید شد، باید مردم را با اصالت‌‌های خودشان آشنا کرد و امتیازات آنها را برایشان ملموس کرد، وقتی مردم از نزدیک با آن همه زیبایی و آرامش آشنا شوند امکان ندارد از آن روی برگردانند.

طاهره آشیانی
روزنامه‌نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها