جام جم آنلاین گزارش میدهد
پناه به فضای مجازی
در دنیا به نسل Y معروف شدهاند! همین نسل جدید را میگویم که در دنیای کامپیوترها، اینترنت، رشد سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات بزرگ شدهاند و هرکدام نسبتی عمیق با این فضا دارند. نسلی که البته برخلاف خیلیها، به نظر من به فضای مجازی پناه بردهاند! دنیا را به شکل لایک و دنبالکننده میبینند و خیلی جدی در آن زندگی میکنند.
دنیای واقعی برایشان جالب نیست. یک دنیای خیالی برای خودشان میسازند. اتفاقا به دنیای مجازی مراجعه میکنند و اصرار دارند که آن فضا برایشان واقعیتر است. البته که بیرحمانه است اگر فقط نسل جدید را این گونه بدانیم وقتی خیلی از ما و حتی بزرگترها هم درگیر غرق شدن در فضای مجازی هستیم و شاید کمتر وقت صحبت کردن با یکدیگر را داشته باشیم. اما نکته این گزارش اعتیاد مجازی نیست! بلکه مشخصا میخواهیم درباره این صحبت کنیم که چه بلایی سرمان میآید وقتی دیگر فضای مجازی هم حالمان را خوب نمیکند؟ همان جهانی که گاهی از جهان واقعی به آن پناه میبردیم و ماجرا از همین جا شروع شد که تعریف نوع بدخیم پناه بردن، میشود اعتیاد...
عصر خبرهای بد!
خوشبختانه یا بدبختانهاش را هنوز نمیدانیم اما ما در روزهایی، زندگی میکنیم که دنیا به اندازه یک اتم کوچک شده است. در عصر بمباران اطلاعات، عصری که دیگر هیچ خبری از دید هیچکس پنهان نمیماند و از مهمترین اخبار تا کماهمیتترین آن، در کسری از ثانیه
به دنیا مخابره میشود. اتفاقی که به سبب بروز و ظهور شبکههای مختلف اجتماعی افتاد و حالا هر شخص برای خودش رسانهای دارد تا کارهایش را ارائه دهد. به سبب همین اتفاق، افراد روز به روز بیشتر با شبکههای مجازی انس گرفتند و کار به جایی رسید که تا چند وقت قبل اگر شخصی در فیسبوک عضو نبود، از دنیا و اتفاقهایش بیخبر بود و در جهان واقعیاش هم، خبری جز اتفاقهای روزمره نبود! و ماجرا از همین جا شروع شد که عضویت در فیسبوک، مساوی شد با آشنایی با دنیای جدید که مجازی است اما دوستانی واقعی و رابطهای دوطرفه دارد.
حالمان خوب نیست
در دنیا شاید هزاران چیز باشد که هریک به نحوی روی
بهتر شدن حال ما اثر مثبت داشته باشد، از فوتبال گرفته تا غذا خوردن و دیدن رنگ و لعاب غذاها و نوشیدنیها در فضای مجازی، از ورزش کردن تا خرید کردن، از موسیقی تا کتاب خواندن و هزار و یک کار دیگر. تا چند وقت پیش شاید اگر از دنیا خسته میشدیم، فضای مجازی دنیای بهتری بود که میتوانستیم به آن پناه ببریم. با دوستی صحبت کنیم، مدل لباسهای جدید را ببینیم، مجازی خرید کنیم تا شاید کمی اتفاق خوب ببینیم و حالمان بهتر شود هرچند اصل این کار هم درست نباشد! این روزها اما انگار از آن حال خوب هم خبری نیست، حتی اگر چیزی تغییر نکرده باشد! مصداق میخواهید؟ مرورگر اخبار گوشیتان را سرچ کنید. از مرگ کودکی هشت ساله در استادیوم به خاطر بیمسؤولیتی برخی آقایان که کسی هم آن را گردن نگرفت تا سیل و واژگونی قطار و آلودگی و ... مهمترین اخبار روز است! صبح یک روز تلخ را در نظر بگیرید، مثلا روز زلزله سرپل ذهاب، یا سیل در شیراز. صبح مردم با یک روحیه در جامعه ظاهر شدند، اما بعد از آن، روحیهشان عوض شد و ماجرا از همینجا شروع شد که در نظرمان هیچچیز حالمان را خوب نمیکرد، حتی همین فضای مجازی که به آن پناه برده بودیم.
اما حالا تکلیف چیست؟
2 راهکار داریم!
خانوادههای ایرانی، سالیان سال شادیها، غمها، دلواپسیها، دلتنگیها، خاطرهبازیها و باهم بودنها را در خانواده خود لمس میکردند، در کوچهها که قدم برمیداشتی سروصدای بازی بچهها و فریادهای خوشی از
سر گلزدنشان در گل کوچک را میشنیدی، سفر کردنهای دستهجمعیشان بیشتر بود و تمامی وقایع در بستری به نام خانواده اتفاق میافتاد و محیط خانه محکوم به شلوغی بود، اما روایت آن روزهای خانواده ایرانی روایتی بس متفاوت از حال روز این روزهای آن است که امروزه یا در خانوادهها صحبتی
از آن نمیشود یا صحبت از هزینه آب، برق، تلفن یا هزینه تحصیل فرزندان است. حتی در مهمانیها و دیدارهای فامیلی و خانوادگی بعد از احوالپرسی ابتدایی، نوبت به رمز وایفای میرسد تا پناه ببریم به دنیای ساختگی خودمان که آن هم تلخ شده است! راهکار اولمان اما این است که دوباره درصد حضور در دنیای واقعی مان را بیشتر از درصد حضور در دنیای مجازی کنیم. به کتاب و دوست و رفیق و قدم زدن در خیابان پناه ببریم و وقت بیشتری را با خانواده بگذرانیم. راهکاری که یقینا مفیدتر از راهکار دوم خواهد بود.
شرایط حضور در فضای مجازی
در کنار راهکار اول، شاید بد نباشد اگر شرایط حضورمان در فضای مجازی را هم کمی دچار تغییر کنیم.
1. نکته اول این است که زمان حضورمان در شبکههای اجتماعی را کمتر کنیم. حتی روزی پنج دقیقه.
2. در اینستاگرام و تلگرام، صفحاتی را فالو کنید که مطمئن هستید حالتان از محتوای آن بهتر میشود. صفحاتی مانند معرفی کتاب، معرفی موسیقی خوب، شعرخوانی و ...
3. رودربایستی را کنار بگذارید و صفحات افرادی که حالتان را بد میکنند
آنفالو کنید. لزومی ندارد وقتی با عقاید یک نفر موافق نیستید، او را در فهرست خود داشته باشید. قرار نیست در فضای مجازی هم دعوا داشته باشیم!
4. در کنار لایکهایی که میکنیم، پیامهایی که میگذاریم و ... کمی هم به خیابان سر بزنیم. به کافهها، به کتابفروشیها، به خوردن یک ساندویچ با دوستی که حالش خوب نیست...
5. در کنار لایک، شاید کارهایی در جهان باشد که هنوز بیشتر حالمان را خوب میکند. اینکه وقتی با حرفی موافق هستیم، از آن بنویسیم و رسانه باشیم. وقتی کار مفیدی در هر زمینهای از دست ما بر میآید، به سراغ آن برویم وفقط به لایک کردن اکتفا نکنیم. روزی چند بار این جمله را گوشه ذهنمان بنویسیم. «زندگی هنوز خوشگلیهاشو داره، صبح یه پرنده پشت پنجره اتاقم بود و میخوند، چند درجه زیباتر شدم، روزم رو ساخت، قهوه خوردم حالم خوب شد، به یک کودک کار کمک کردم، حالم عالی شد...»
یگانه عصاری
رسانه
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان