صحنه‌سازی برای قتل پسر

چند سال قبل در تماس یکی از بیمارستان‌های مشهد در جریان مرگ پسر 15 ساله‌ای قرار گرفتم. نخست سراغ خانواده پسر نوجوان که شایان نام داشت رفتیم و مادرش به ما گفت: آبگرمکن خانه‌مان خراب است و چند بار به صاحبخانه این موضوع را گفتم، اما او پشت گوش انداخت. برای همین شایان مجبور شد روز گذشته با آب سرد حمام کند. این باعث سرماخوردگی‌اش شد و برای این‌که حالش بهتر شود به او قرص سرماخوردگی دادم. با خوردن قرص شایان خوابید و زمانی که برادرم سراغش رفت متوجه شدیم او مرده است. تصور می‌کنم پسرم سکته کرده است.
اظهارات ضد و نقیض
درحالی که زن جوان انگیزه مرگ پسرش را سکته بر اثر مصرف قرص سرماخوردگی اعلام کرده بود، در ادامه تحقیقات، اظهارات دیگری را مطرح کرد. او در ادامه بررسی‌ها درباره مرگ پسرش گفت: حقیقت این است که پسرم خودکشی کرده و من سعی داشتم با اظهارات دروغین، وانمود کنم سکته کرده و دیگران از این خودکشی با خبر نشوند. می‌خواستم آبروی خودم و پسرم را حفظ کنم. من چند سال قبل از همسرم جدا شدم و خودکشی پسرم برایم خیلی بد می‌شد، برای همین دروغ گفتم.
تناقض‌گویی‌های زن جوان و خودکشی پسر 15 ساله، شک من را بیشتر برانگیخت. سؤالی که در همان تحقیقات اولیه برای بازپرس جنایی مطرح شد این بود که چرا یک پسر 15 ساله باید دست به خودکشی بزند؟ به این ترتیب فرضیه جنایت برایم مطرح شد.
مدارکی برای جنایت
درحالی که زن جوان اصرار داشت پسرش خودکشی کرده، تحقیقات ادامه یافت و در بررسی‌ها مشخص شد که صبح روز حادثه مادر شایان با اورژانس تماس گرفته و اعلام کرده حال پسرش بد است. زمانی که امدادگران وارد خانه شده و با حال بد شایان مواجه شدند، اعلام می‌کنند که شایان باید به بیمارستان انتقال داده شود، اما زن جوان از انتقال پسرش به بیمارستان خودداری کرده و مدعی شده که خودش او را به بیمارستان می‌برد.
از طرفی مشخص شد زن جوان روز حادثه چند بار با خواهرش تماس گرفته و از دست پسرش شکایت کرده و پیگیر این مطلب بوده که چند قرص باعث مرگ می‌شود.
اطلاعاتی که در تحقیقات به‌دست آوردیم حدس ما را برای جنایت پررنگ کرد و بار دیگر از زن جوان تحقیق کردیم.
سدی بر سر راه
او نیز به ناچار به قتل پسرش اعتراف کرد و گفت: وقتی شایان به دنیا آمد از همسرم جدا شدم. شایان پسر آرامی بود و برای آن‌که کمک خرج من باشد در یک نانوایی مشغول به کار شد، اما من او را سد راهم برای ازدواج مجدد می‌دیدم، برای همین تصمیم گرفتم پسرم را از سر راه بردارم. حس می‌کردم بودن او باعث شده نتوانم کارهایی را که دوست دارم انجام دهم. روز قبل از این‌که شایان بمیرد ، به حمام رفت و سرما خورد. سرماخوردگی او بهترین زمان برای اجرای نقشه من بود.
مادر شایان گفت: شروع کردم به دادن ترامادول به شایان. او تصور می‌کرد، قرص‌هایی که به او می‌دهم قرص سرماخوردگی است. صبح وقتی وضعیت جسمی او را دیدم؛ دلم سوخت و برای همین با اورژانس تماس گرفتم، اما زمانی که امدادگران آمدند و می‌خواستند او را با خود به بیمارستان ببرند با خودم گفتم اگر شایان زنده بماند هرگز روی خوشی را نمی‌بینم و همین مساله باعث شد در نقشه خود برای قتل او مصمم شوم. به همین دلیل به امدادگران اورژانس گفتم خودم او را به بیمارستان می‌برم. بعد از رفتن آنها، دوباره به شایان قرص دادم، حدود هشت قرص به پسرم دادم. نزدیکی‌های ظهر بود که برادرم به خانه ما آمد و سراغ شایان را گرفت. گفتم سرما خورده و حالش بد است و زمانی که سراغ پسرم رفت، متوجه شد او مرده است.
متخصصان پزشکی قانونی نیز اعلام کردند شایان حدود 30 قرص ترامادول خورده و مرگ او نیز به خاطر مسمومیت بر اثر مصرف این دارو بوده است.
قصاص برای زن جوان
به‌دنبال اعتراف زن جوان به قتل پسرش، دستور شناسایی پدر شایان را دادم. مرد میانسال خیلی زود شناسایی و زمانی که از حقیقت باخبر شد خواهان قصاص همسر سابقش شد و به این ترتیب مادر سنگدل به اتهام قتل پسرش در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار گرفت.