در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
آن پیکرها حالا شده اند عکس و چسبیده اند روی دیوار، شده اند یک اسم و فامیل و قاب شده اند در تابلویی فلزی و کوبیده شده اند ابتدا و انتهای هرکوچه. داستان ما زمینی ها اما الحق که برایشان مهم نیست، داستانی که توی گوشی ها و لپ تاپ ها، توی خبرها و تحلیل ها وعکس ها نشان می دهد عده ای سهوا یا عمدا - خدا می داند- کلمه "شهید" را از ابتدای نامشان پاک کرده اند و برخی شهدا را کرده اند آدمی معمولی، بی لقب، فارغ از جنگ، بی خیال وطن و رشادت.
در جوادیه اما این ماجرا برای خیلی ها مهم است، حتی برای مرد افغان میوه فروش که دارد زباله های ماشین سه چرخش را می اندازد توی سطل زباله و با زنی که پیاز می خواهد چانه می زند. مرد می گوید اگر افغانستان هم بود و اسم شهید حذف می شد مردم ساکت نمی ماندند و می رود که پیاز بفروشد.
نانوایی لواشی ساعت 3 بعد ازظهرهنوز بازاست و نان های نازکِ خال خال روی منبر و شاطر با پیش بند سفید ِخمیری دارد خستگی در می کند. مغازه اش نبش کوچه شهید شعبانیان است؛ همان که گفته بودند واژه شهیدش را از تابلو حذف کرده اند و بعد که موضوع رسانه ای شده، هول هولی کلمه شهید را دوباره روی تابلو چسبانده اند. شاطر اما چیزی ندیده، نه کنده شدن شهید را و نه چسبیدن دوباره را، فقط می گوید کسی جرات این کار را ندارد و اشک می دود توی چشمهایش که این شهدا همه رفقای قدیماند، بچه محل های جوادیه.
در بیست متری جوادیه مغازهها سرظهر تکوتوک بازند، قنادیِ نبش کوچه شهیدنصراللهی هم. صاحب مغازه می بردمان نبش یک کوچه، کنار مسجدی با سردری کوچک. تابلوی سرمه ای رنگ کوچه غُر است که رویش نوشته است شهید بهمن محرمی، توی پرانتز هم 135؛ انگار تابلو را به زور از جا درآورده اند و با سنگ کوبیده اند. محلی ها می گویند نام کوچه 135 است، از قدیم هم بوده، اما دیشب بعد از بلوای تابلوی شهدا، شبانه، تنگ غروب و اذان مغرب عده ای آمدند، 135 را کندند و جایش نام شهید را نوشتند. خوب که دقت کنی جای برچسب 135 روی تابلو جامانده و یک 135 محو را می شود دید؛ شاید برای همین با چیزی آن را کوبیده اند که 135 کمتر و سخت تر دیده شود.
شهید دارائی و داستانش
در بقالی نبش خیابان اکبری بچه ها دارند یخمک می خرند و مغازه دار آستین بالا میزند که وضو بگیرد؛ او هنوز سیاهپوش محرم است مثل بیشترکوچه ها و خیابانهای جوادیه که هنوز عَلَم ها درآنها سرپایند و پارچههای سیاه عزا از در و دیوارها آویزان. مغازه دار پشتدر پشت اهل همین محل است، انگشت تیز می کند سمت زمین که از وقتی چشم بازکرده ام در بالا خانه همین مغازه بودهام. او اکبری را می شناخته و می گوید پیرمردی بوده که کوچه به نامش شده و شده کوچه اکبری. با این که اکبری شهید نبوده و از معدود کوچههای محله جوادیه است که به نام شهیدی نشده ولی مغازه دار می گوید داستان هتک حرمت شهدا از چند کوچه بالاترشروع میشود، از کوچه شهید دارائی .
کوچه شهید دارائی سیاهپوش است و سیاهی را ازحسینیه چهارده معصومش میگیرد که از سال 47 به این سو یکسره محفل عزاداران حسینی بوده است. پشت پارچههایمشکی محرم زنگ خانه شهید هادیان است، همرزم، هم محلی و رفیق محمدرضا دارائی. جوانی کلید می اندازد و در را باز می کند و می گوید مادرشهید مشغول نماز است. می ایستیم به انتظار و زل می زنیم به چهره شهید هادیان 21 ساله که سال 65 در فاو پرپرشد.
مادرشهید پیرزنی خوشروست، ازآن مادرهای سر و زبان دار و محترم. چادر دور صورتش سفت می کند و می رود به یک ماه پیش که گفتند چند تابلو درمنطقه یک تهران از نام شهید پاک شده و بلافاصله همین اتفاق درجوادیه نیز رخ داد. او که مطمئن شد گوشی تلفن را برداشت و زنگ زد به شهرداری، گفت که کوچه شهید دارائی را کرده اند کوچه دارائی، گفت که رفیق شفیق پسرش را که دیگر پدر و مادری برای دلسوزی و پیگیری ندارد، کردهاند یک آدم معمولی و بندش به دفاع مقدس و آن همه رشادت را پاره کرده اند. صدای مادر می رود بالا، سوز دلش است که می شنویم ما. شهرداری روز قبل تاسوعا به مادر گفته بود محال است تابلو دستکاری شده باشد اما او اصرارکرده بود و شهرداری بازهم انکار تا رسید به غائله این روزهای تابلوی شهدا در رسانه ها که فاش می گفت و روایت می کرد و جای انکار نبود. مادر تابلوی سرکوچه را نشان می دهد و می گوید آن تابلوی پرچمی که رویش نوشته شهید دارائی را دو شب پیش آوردند و بعد اشک می دود توی چشم هایش و زیر تابش خورشید برق معصومانه ای می زند وقتی که می گوید آخر کلمه شهید با کسی چه کار دارد، نکند عده ای می خواهند شهدا را یکی یکی محو کنند؟
هرج و مرج تابلوها
تابلوهای کوچه ها وخیابان های جوادیه هرکدام ساز خودشان را می زنند. فارغ از واژه شهید که از روی برخی تابلوها حذف شده و حالا دوباره به آنها اضافه شده، هرتابلو نام هرشهید را به دلخواه خود روایت می کند. روی تابلوی کوچه شهید محمدرضا دارائی به انگلیسی نوشته اند دارابی و روی تابلوی دیواری کوچه نیز نوشته اند دارابی. مردم محل می گویند تناقض اسم این کوچه مردم را گمراه می کند و عده ای که با خیابان دارابی درهمین نزدیکی ها کار دارند می آیند سروقت کوچه دارائی. کوچه شهید شفاهی هم که دو تابلو دارد روی دیوار به نام شهید شفایی معرفی شده و اهل محل می گویند شهید، شفاهی بوده نه شفایی. برای کوچه شهید نصراللهی اسم کوچک ننوشته اند و شهید چهره برقی، شهید اسلامی و شهید سلیمانی نیز اسم کوچک ندارند. بن بست شهید ابراهیم خلیل زارع مجتهدی نیز تابلوی پرچمی ندارد و برای شهدا حاتمی، تقوی ومظاهری هم معادل انگلیسی ننوشته اند.
کوچه شهید یوسف گزیان اما در جوادیه وضعش ازهمه بدتر است چون به انگلیسی آن را گریان معرفی کرده اند، روی تابلوی دیواری کوچه نوشته اند گَزیان و روی تابلوی پرچمی سرکوچه، گریان را بعدها با اضافه کردن یک نقطه کرده اند گُزیان. هرج و مرج تابلوها درجوادیه سرسام آور است، دربقیه محلات تهران هم باید اینگونه باشد چون که مشت نمونه خروار است و فقط حوصله ای می خواهد و دقتی برای کاوش. این هرج و مرج و بی نظمی درتابلوها درست به اندازه حذف کردن واژه شهید ناخوش است؛ چه در تهران و شیراز و برخی شهرهای غربی کشور لقب آسمانی شهید را از کنار نام شهدا حذف کنند و چه اسم و فامیلش را کم و کاست بنویسند و هویت شهید مورد نظر را دستکاری کنند.
* تیتر بخشی از سروده حامد حجتی برای شهیدان است
فرهنگسازی با نامگذاری
میثم مهدیار/ جامعهشناس
المانهای شهری، فرهنگ شهری را میسازند. ما معمولا در سطح شهر، مجسمهها، نمادها و نامهایی را میبینیم که برای بار اول برایمان جالب و هیجانانگیز است اما به دلیل رفتوآمد هر روزه در شهر، دیگر برایمان عادی و شاید تکراری میشود؛ اما این تکراری بودن و جذاب نبودن، به معنای بیاهمیتی نیست. اتفاقا تاثیرگذاری از جایی آغاز میشود که تکرار رخ میدهد و دقیقا از همان لحظه فرهنگ شروع به شکلگیری میکند. موضوع مهم این است که یکی از رازهای حفظ هویتهای فرهنگی یک ملت، همین نامگذاریهای کوچه و خیابانهاست. نقشبستن نام قهرمانها، شهدا، اسطورهها و بزرگان بر کوچهها و خیابانها ممکن است در نگاه اول خیلی مهم نباشد اما در دفعات بعدی باعث پیدا کردن خاطرههایی از آن آدمها شده که موجب تاثیرگذاری بر مخاطب میشود. طبیعتا وقتی نامی مدام در خاطر ما تکرار میشود، آن خاطره، آن نام و آن یادآوریها در انباشت تاریخی ما رسوب میکند و در حافظه تاریخیمان ماندگار میشود و همینها به مرور زمان، شخصیت ما را شکل و به هویتهایمان جهت میدهد.
محله وحدت، کوچه شهید
محمدمسیح یاراحمدی/ کارشناس شهرسازی
از شهرداری انتظار میرود که نهتنها در حفظ نام شهدا بر کوچهها و خیابانها صیانت کند، بلکه دادههای بیشتری درباره آن شهید به مردم بدهد؛ مثلا چه خوب میشود اگر زیر تابلوی نام آن کوچه و خیابان که به نام شهیدی است، تابلوی دیگری هم باشد که تاریخ تولد و شهادت، این شخص که بود و چه کرد و کجا شهید شد هم نوشته شود تا مردم بیشتر با شهید آن محل آشنا شوند و او را بشناسند.
نکته جالب ماجرا اینکه تجربه نشان داده چنین نامگذاریهایی باعث دلبستگی بیشتر مردم به محل میشود و بین اهالی اتحاد ایجاد میکند؛ معضلی که ما امروز با آن روبهرو هستیم و میبینیم که مردم چندان دلبستگی محلی ندارند.
البته که اجارهنشینی و جابهجایی زیاد هم میتواند علت این معضل باشد و طبیعتا نرخ مهاجرت بالا میرود و دلبستگی به محل وجود نخواهد داشت، اما به وضوح میبینیم که چنین فعالیتهایی، علاوه بر حفظ و یادآوری فرهنگ شهادت و جوانمردی در میان مردم، باعث بالا بردن نرخ مشارکت مردم در حفظ محله و شهر میشود و همانطور که آدمها به خانهشان احساس تعلق دارند، به محلهشان هم چنین احساسی پیدا میکنند. در نهایت محله شکوفا میشود و رشد بیشتری پیدا میکند. موضوعی که نمونهاش را در محلات اصیل و قدیمی میبینیم.
سکوت منطقه و پاسخ شهرداری
جوادیه پشت میدان بهمن، کشتارگاه سابق را خیلی ها به دل و جگر و قلوه های کباب شدهاش می شناسند اما جوادیه حالا مترادف است با ماجرای دستکاری تابلوی کوچه ها که درست پشت همین میدان انجام شده، تکه ای ازمنطقه 16 تهران، پایین شهر و محله ای محروم، جایی که مرد بقال می گوید مخلص های جنگ همین جا قد کشیدند.
روابط عمومی شهرداری منطقه 16 با وجود پیگیری های ما درباره این اقدام سکوت کرد، سکوت به مثابه یک استراتژی شاید، راهی برای بدتر نشدن اوضاع و جمع وجور شدن ماجرا به مدد گذشت زمان. مدیرکل روابط عمومی شهرداری تهران اما دیروز پاسخگوی سوالات ما بود، مردی که چندبار درطول مصاحبه ابرازتعجب کرد ازاین که چرا شهرداری تهران با وجود خدماتی که به خانواده شهدا و ایثارگران ارائه می دهد و برای ترویج و تعمیق فرهنگ ایثار و شهادت تلاش می کند، متهم به رفتار
ضد ارزشی می شود.
غلامحسین محمدی البته گفت که نمی خواهد منکر خطاهای رخ داده در تابلوها باشد ولی تاکید کرد که تعداد این خطاها به تعداد انگشتان دو دست نیز نمی رسد. او حتی گفت مرداد ماه گذشته که همین بحث درباره منطقه یک تهران مطرح شد، معلوم شد که از490 معبر فقط چهارتابلو دچار اشکال بوده. محمدی معتقد است با این تفاسیر عده ای می خواهند درکنار کسانی که واقعا دغدغه های بهحق دارند، از اوضاع پیش آمده سوء استفاده کنند و با اغراض سیاسی به این بحث دامن بزنند و به اهداف خود برسند؛ اشاره او به اتفاقات مشابهی است که تاکنون در برخی از شهرهای کشور رخ داده است.
مدیرکل روابط عمومی شهرداری تهران با وجود این توضیحات البته برای این که چرا تابلوی کوچه ها و خیابان ها از یک قاعده مشخص پیروی نمی کنند و هرکدام ساز خودشان را می زنند و دراین میان نام شهدا نیز دستخوش این نابسامانی می شود، پاسخ قانع کننده ای نداشت.
مریم خباز
جامعه
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد