طلاق به خاطر فرار همسر از آشپزی!

او که یک سال تمام حتی یک بار هم آشپزی همسرش را ندیده بود، تصمیم گرفت به خاطر همین موضوع به زندگی مشترکش برای همیشه پایان دهد. نادر و همسرش هفته گذشته در مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفتند و دادخواست جدایی خود را ارائه کردند.
مرد جوان درباره ماجرای زندگی‌اش و علت این دادخواست به قاضی چنین گفت: یک سال است که با نگار ازدواج کرده‌ام. ولی در این مدت حتی یک بار هم غذایی را که همسرم درست کرده باشد، نخورده ام. یا بیرون غذا خوردیم یا مادر من یا مادر نگار برایمان غذا آورده اند. حتی وقت‌هایی هم که هیچ غذایی در خانه نداشتیم باز هم نگار یک غذای ساده هم درست نکرد و هر بار به او گفتم حداقل تلاش کن آشپزی یاد بگیری فایده‌ای نداشت. همیشه می‌گوید آشپزی بلد نیست و به همین بهانه از زیر بار مسؤولیت شانه خالی می‌کند.
در این یک سال کلی پول غذا دادم. هر بار مهمان داشتیم، باید از بیرون غذا می‌گرفتم یا کسی به خانه‌مان می‌آمد تا غذا درست کند. از همان روز اول هم به او گفتم روی این مساله حساس هستم. ولی نگار به این موضوع اهمیت نمی‌دهد. بارها سر همین مساله با هم درگیر شدیم ولی فایده‌ای نداشت و نگار هیچ سعی و تلاشی برای آشپزی نکرد. یک سال است که ازدواج کرده‌ام ولی تا به حال حتی یک بار هم دستپخت همسرم را نخورده‌ام. دیگر خسته شده‌ام. طاقت ندارم. حسرت یک غذای گرم در خانه خودم به دلم مانده است. همیشه یا باید مهمان باشیم یا برویم از مادر من یا مادر همسرم غذا بگیریم یا از بیرون غذا تهیه کنیم. از بس غذای بیرون خورده‌ام خسته شدم. من ازدواج کرده‌ام، ولی مثل مجردها زندگی می‌کنم. همیشه باید به دنبال این باشم که چه غذایی بخوریم یا شام و ناهار را از کجا تهیه کنیم. جالب اینجاست که نگار حتی تلاش هم برای غذا پختن نمی‌کند و حتی یک تخم‌مرغ ساده هم درست نمی‌کند. من توقع زیادی ندارم فقط می‌خواهم زندگی‌ام روال عادی خودش را طی کند. من ازدواج کردم که آسایش داشته باشم نه این‌که هر روز جنگ و دعوا کنم. در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی من استعدادی در آشپزی ندارم. نادر هم از همان روز اول این را می‌دانست. ولی یک سال است که زندگی‌مان را به جهنم تبدیل کرده و مرتب می‌خواهد برایش غذا درست کنم. نادر اگر تا این اندازه آشپزی برایش مهم است خب خودش غذا درست کند؛ چرا باید از من توقع داشته باشد که غذا بپزم. من نمی‌توانم و هیچ‌وقت این کار را انجام نمی‌دهم. بارها سر این موضوع با او جر و بحث کردم، ولی نادر با لجبازی بر خواسته‌اش پافشاری می‌کند. آنقدر که هر شب با هم جنگ و دعوا داریم. این مساله‌ای نیست که نتوانیم آن را بین خودمان حل کنیم. ولی نادر موضوع را بزرگ کرده و حتی به دیگران هم این مساله را گفته و آبروی مرا برده است. برای همین دیگر نمی‌خواهم در کنار این مرد زندگی کنم. در پایان قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.

لجبازی نکنید
منصوره نیکوگفتار، روان شناس می‌گوید: لجبازی در زندگی زناشویی بسیار خطرناک است. معمولا در زندگی لجبازی زمانی روی می‌دهد که فرد خود را در حال شکست می‌داند و به هر نحوی حاضر است قدرتش را نشان دهد تا بازنده نباشد. وجود این خصوصیت اخلاقی بین زن و شوهر باعث می‌شود زندگی مشترک به یک صحنه‌ مسابقه تبدیل شود و هرکدام از طرفین درصدد برنده شدن باشند. درحالی‌که زندگی زناشویی عرصه‌ رقابت نیست. اگر زن و شوهر به این روش ادامه دهند، رابطه‌ آنها به بن‌بست می‌رسد. در کل بعضی از شخصیت‌ها لجبازی و گرایش‌های خودشیفتگی و وسواسی دارند. این‌ افراد همیشه سعی دارند حرف، حرف خودشان باشد و اگر طرف مقابل حرفی بزند و آنها بخواهند گوش کنند، احساس حقارت و ضعف می‌کنند. در نتیجه این رفتار مقابله‌ای به یک جنگ تبدیل خواهد شد. به نظر من مهم‌ترین راهکار برخورد با لجبازی همسر، در لحظه اول سکوت کردن است. زیرا اگر در برابر این حالت طرف مقابل هم خشم و عصبانیت از خود نشان دهد، لجبازی همسر بیشتر می‌شود. عامل دیگری که می‌تواند در ایجاد این حالت کمک کند، لحن صحبت کردن و گفت‌و‌گوی دو طرف با هم است. برخی اوقات لحن صحبت زن یا مرد بسیار تند یا با کنایه است. همین مساله باعث می‌شود طرف مقابل لجبازی کردن را در پیش بگیرد؛ بنابراین بهتر است از لجبازی کردن در زندگی زناشویی تا می‌توان فاصله گرفت تا زندگی مشترک را تا حدودی از جنگ و جدل‌های بیهوده دور کرد. زوج ها قبل از شروع زندگی مشترک باید مهارت های لازم برای گرم نگه داشتن فضای خانه را آموزش ببینند. مردان در زندگی انتظاراتی از همسر خود دارند که یکی از این انتظارات آشپزی است. این به معنای این نیست که به زن با نگاه آشپز نگاه کنیم بلکه مرد انتظار دارد وقتی شب به خانه می آید ، همسرش برای او اشپزی کرده باشد و در کنار هم شام بخورند که این باعث افزایش مهر و محبت در زندگی می شود.

سیما فراهانی
تپش