در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
به گزارش خبرنگار جنایی جامجم، روز 21 مرداد امسال وقوع قتل مردی بنا در برج در حال احداث از سوی ماموران کلانتری شهرک قدس تهران به بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی پایتخت گزارش شد. آنها با حضور در محل با جسد کارگر 30 ساله افغان روبهرو شدند که بر اثر اصابت ضربههای میله آهنی به سرش به قتل رسیده بود و به نظر میرسید وی شب قبل کشته شده باشد. همچنین پلیس در بررسی محل حادثه میله آهنی را که وسیله قتل متهم فراری بود، کشف کرد. در ادامه تحقیقات معلوم شد از زمانی که این مرد به قتل رسیده دیگر هموطن او که جوشکار 24 سالهای بوده ناپدید شده و نیز مشخص شد آنها چند روز پیش با هم دعوا و درگیری داشتهاند. با فرار مرموز این جوان، او به عنوان تنها مظنون در این پرونده تحت تعقیب پلیس پایتخت قرار گرفت. با گذشت پنج روز از این جنایت یکی از اقوام مقتول با پلیس تماس گرفت و خبر داد متهم فراری را در سه راهی آدران دیده و زمانی که تعقیبش کرده متوجه شده وی به یک کارگاه صنعتی در همان حوالی رفت و آمد میکند. ماموران موضوع را بررسی کردند و معلوم شد ماجرا صحت دارد و شامگاه جمعه 25 مرداد امسال با ورود به مخفیگاه متهم فراری او بازداشت شد. متهم دیروز به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و در جریان تحقیقات قضایی اعتراف کرد در پی دعوا و کینهای که از هموطنش به دل داشته، او را با سه ضربه میله آهنی به قتل رسانده است. متهم به پلیس آگاهی بازگشت تا بهزودی صحنه جنایت را بازسازی کند.
جزئیات جنایت شبانه
اسد 24 ساله مجرد بوده و در فاریاب افغانستان کشاورزی و جوشکاری میکرد. او بعد از بیکار شدن، برای یافتن کار به تهران آمد و جوشکاری ساختمان میکرد. او دیروز بعد از جلسه بازپرسی در گفتوگو با جامجم این جنایت را تشریح کرد.
چند وقت است به ایران آمدی؟
پنج ماه پیش، دو میلیون تومان به یک قاچاقچی انسان دادم و غیرقانونی به تهران آمدم.
چقدر حقوق میگرفتی؟
روزی 150 هزار تومان.
مقتول هم غیرقانونی آمده بود؟
ابتدا به صورت قانونی آمده بود، اما دو ماه قبل اقامتش تمام شد و غیرقانونی مانده بود.
با هم اختلاف داشتید؟
اوایل رابطهمان خوب بود، اما یکی از مهندسان ساختمان از کارم میان بقیه تعریف میکرد و از کار فرهاد ایراد میگرفت. همین باعث حسادت او شد. بعد از آن پشت سرم بدگویی میکرد.
از شب جنایت بگو.
آن شب او زودتر خوابید. ساعت 11 شب بالای سرش رفتم و بیدارش کردم و دعوایمان شد. کنترل اعصابم را از دست دادم و با برداشتن میله آهنی سه ضربه به سرش زدم و او کف اتاق افتاد و از ترس فرار کردم.
بعد از فرار کجا رفتی؟
کمی پول داشتم و شبانه از آنجا فرار کردم. دو روز سرگردان خیابانها بودم و از طریق دوستم فهمیدم فرهاد فوت شده است. میترسیدم پلیس دستگیرم کند که سراغ دوست دیگرم رفتم و در اتاق نگهبانی کارگاه ذوب میلگرد در سه راهی آدران ماندم و قرار شد با کارفرمایش حرف بزند که در آنجا مشغول به کار شوم که دستگیر شدم.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: