بررسی دستاوردهای تغییر رفتار ایران در مذاکرات در گفت‌وگو با مهدی محمدی

خطای استراتژیک «ورود زودهنگام به مذاکره »

همزمان با برداشته شدن گام‌های ایران در کاهش تعهدات برجامی، اروپایی‌ها که فرصت یکساله ایران را از دست داده‌اند ظاهرا به تکاپوی بیشتری افتاده‌اند تا برجام را از سراشیبی که گرفتار شده نجات دهند. البته این تکاپوی اروپایی‌ها تاکنون صرفا در افزایش تعداد جلسات و موضعگیری‌ها درباره برجام نمود داشته و هنوز هیچ اقدام عملی یا پیشنهادی که برای ایران نتیجه ملموس داشته باشد ارائه نکرده‌اند. اروپایی‌ها توقع دارند همین میزان تلاشی که در حال انجام آن هستند و هیچ نفعی برای ایران در‌بر‌نداشته باعث توقف گام‌های تعلیقی از سوی ایران شود و در جلسات کمیسیون مشترک که یکی از آنها چند روز قبل برگزار شد از موضع بالا نسبت به کاهش تعهدات برجامی ایران انتقاد می‌کنند، اما رئیس‌جمهوری اسلامی ایران رسما و به‌صراحت اعلام کرده در صورت ادامه این روند، گام سوم نیز از سوی ایران برداشته خواهد شد؛ گامی که به گفته سخنگوی وزارت خارجه کشورمان نسبت به دو گام دیگر قاطع‌تر و مبهوت‌کننده‌تر خواهد بود. کارشناسان و تحلیلگران مسائل بین‌الملل هم معتقدند اقدامات انجام شده از سوی اروپا تا این لحظه به هیچ‌وجه نباید اراده مسؤولان را در برداشتن گام‌های بعدی در مسیر کاهش تعهدات برجامی متزلزل کند و این مسیر باید تا زمان تحقق مطالبات ایران ادامه یابد. جام‌جم در همین زمینه با مهدی محمدی، کارشناس مسائل بین‌الملل گفت‌وگو کرده است. او با تاکید بر این‌که کاهش تعهدات برجامی از سوی ایران باعث تغییر محاسبات در جبهه مقابل شده می‌گوید: امید به اینستکس و اروپا بدترین راهبردی است که اکنون می‌تواند در پیش گرفته شود.
کد خبر: ۱۲۲۰۶۹۲

تغییر راهبرد ایران در برخورد با غرب که از سه ماه گذشته آغاز شد، مجموعه‌ای از دستاوردها را برای ما به ارمغان آورد. به نظر شما مهم‌ترین و راهبردی‌ترین آورده این تغییر استراتژی چیست؟
البته این راهبرد از مدت‌ها قبل در دستور کار بوده، ولی از حدود سه ماه قبل ثمرات آن نمایان‌تر شده است. به نظر من مهم‌ترین دستاوردها را می‌توان به این شرح برشمرد: 1-تحمیل هزینه به دشمن و از بین بردن این محاسبه در ذهن دشمن که می‌تواند بدون هزینه روند افزایش فشار به ایران را ادامه بدهد. 2- وادار کردن دشمن به تغییر محاسبات در نحوه تعامل با ایران به‌ویژه در حوزه تحریم‌ها که اثرات این تغییر محاسبه را در پیشنهادها و تحرکات اروپایی‌ها می‌توان مشاهده کرد. 3- ایجاد حس غرور و عزت ملی و تولید وحدت بی‌سابقه بر سر این موضوع که مقاومت نه‌تنها لازم است، بلکه تنها روشی است که می‌تواند مشکلات را هم حل کند.
به نظر می‌رسد ورود ایران به فاز مقاومت (هم در بحث هسته‌ای و هم در بحث منطقه‌ای) علاوه‌بر اثرات سیاسی و دیپلماتیک، با استقبال افکار عمومی نیز همراه شده است. این همراهی اجتماعی را چطور ارزیابی و تحلیل می‌کنید؟
نظرسنجی‌هایی که به تازگی انجام شده نشان‌دهنده این است که هم از اعتبار تفکر سازش و برجام در ذهن مردم به‌شدت کاسته شده و هم این‌که اساسا مردم دیگر سیاست خارجی مبتنی بر مذاکره و سازش را یک راه‌حل برای مسائل اصلی کشور نمی‌دانند. براساس نظرسنجی‌ها مردم به این نتیجه رسیده‌اند که برجام توافقی نبوده که قرار باشد مشکلات مردم را حل کند و این توافق حتی به گونه‌ای نوشته نشده است که بتواند طرف مقابل را به پایبندی به تعهداتش وادار کند. امروز افکار عمومی کاملا متوجه این موضوعات شده است. علاوه‌بر این پروژه دشمن برای مقصر تراشی از جریان انقلابی و معرفی برنامه موشکی و منطقه‌ای به عنوان ریشه مشکلات و فشارها نیز شکست خورده است. ضمن این‌که مردم می‌بینند کسانی که تا دیروز سخنگویان و تئوریسین‌های اصلی تفکر سازش بوده‌اند خودشان هم دیگر اعتباری برای این تفکر قائل نیستند و به‌صراحت می‌گویند که این افکار در ایران اعتبار خود را از دست داده است. همه این موارد به ایجاد یک اجماع ملی بی‌سابقه پشت‌سر تفکر مقاومت منجر شده است. البته باید توجه داشت که طبیعتا دشمن در حال تلاش است تا از فراگیر‌شدن این تفکر و اجماع عمومی جلوگیری کند.
آفت‌ها و آسیب‌های احتمالی که ممکن است در این مسیر مشکل و وقفه ایجاد کند چیست؟
اولین آفت این است که به نحوی این اجماع شکسته شود. یعنی دوباره اختلاف‌ها و بگومگوهایی در این باره شکل بگیرد که باید مقاومت یا سازش کرد. امروز دولت مواضع خوبی در این باره دارد ولی بخش‌هایی از جریان اصلاحات همان حرف‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی و منافقین را در این باره تکرار می‌کنند. دلیل این مساله هم فقط این است که این افراد تصور می‌کنند اگر تفکر مقاومت فراگیر شود طبعا آنها دیگر جایی در سیاست داخلی نخواهند داشت. آفت دوم ورود با عجله و زودهنگام به مذاکرات است. باید توجه کنیم درست است که روند تغییر محاسبات از سمت دشمن آغاز شده ولی هنوز زمان مذاکرات واقعی فرا نرسیده است و روند فعلی باید در میان مدت ادامه پیدا کند تا تغییر محاسبات به میزان و در جهتی که ایران می‌خواهد رخ بدهد. نکته دیگر هم این که دولت به روند فعلی رها شدگی اقتصادی ادامه بدهد و راه‌حلی برای مشکلات فعلی که برخی از آنها به روشنی قابل حل است پیدا نکند. امید به اینستکس و اروپا بدترین راهبردی است که اکنون می‌تواند در پیش گرفته شود. حتی اگر قرار باشد اروپا تحرک جدی‌تری هم کند لازمه آن این است که ایران با شدت بیشتری به روند کاهش تعهدات هسته‌ای و اقدامات دیگر خود ادامه بدهد.
اخیرا آقای ظریف ایده تصویب پروتکل الحاقی در‌ازای لغو تحریم‌ها در کنگره را مطرح کردند. آیا این ایده کمکی به راهبرد ایران کرده یا آن‌را مختل می‌کند؟
این ایده شانسی برای اجرا شدن ندارد. اساسا دولت ترامپ در پی یک مذاکره معنادار و واقعی نیست. کاری که ما باید بکنیم این نیست که دنبال یک راه‌حل با دولت آمریکا بگردیم و این مساله ربطی به ترامپ و غیر ترامپ هم ندارد. اقدامی که ما باید انجام دهیم این است که صرفا آمریکایی‌ها را کنترل و مدیریت کرده و راه‌حل را در جای دیگری جست وجو کنیم. لذا من آینده‌ای برای این ایده نمی‌بینم و صرفا در بهترین حالت، ارزش تبلیغاتی دارد.
ایران اعلام کرده در صورت ادامه روند فعلی، گام سوم را که موعد آن اواسط شهریور است برخواهد داشت. از نظر شما گام سوم کاهش تعهدات باید چه مختصاتی داشته باشد تا گام اول و دوم را تکمیل کند؟
گام سوم باید بسیار بلند باشد. برجام آینده‌ای ندارد و حفظ تعهدات کلیدی، منطق خود را از دست داده است. گام سوم می‌تواند در زمینه تحقیق و توسعه، کاهش بازرسی‌ها و آغاز غنی‌سازی ۲۰ درصد در سایت فردو‌ باشد.

مریم شریف‌زاده

گروه سیاسی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها