چرا «هفتِ» فریدون جیرانی را باید موفق‌ترین برنامه سینمایی تلویزیون در سال‌های اخیر بدانیم؟

مـردم ایــران ، سـلام!

«هفت» قرار بود یک «نودِ» سینمایی باشد. یک برنامه ترکیبی و تخصصی با همان جذابیت‌های «نود»؛ صریح باشد، تقابل ایجاد کند، هوای مخاطب عمومی را داشته باشد، نقد و داوری کند و موثر باشد. فریدون جیرانی رازهای این جذابیت را می‌دانست. تجربه سال‌ها درام‌نویسی و شناخت مخاطبان سینما می‌گفت هفت باید مخاطب عمومی را راضی کند. باید مردم را در تیراژ میلیونی با سینما آشتی بدهد. می‌گفت در هفت نه باید به ابتذال رسید، نه کاملا تخصصی بود. می‌گفت دنیا دیگر شبیه سال‌های اجرای هنر هفتم، سینما یک و سینما ماورا در دهه‌های 60 و 70 نیست. جیرانی تصمیم گرفت هفت، عامه‌پسند باشد، ولی «تعادل» را حفظ کند. یک درام حساب‌شده که خودش دانای کل آن بود. فریدون جیرانی تاریخ ناطق سینمای ایران و عاشق سینماست. فیلمنامه‌نویس، کارگردان و روزنامه‌نگار کهنه‌کار و معتبری که هنوز سودای فیلمسازی و برنامه‌سازی و روزنامه‌نگاری در سر دارد. تجربه‌ها و روحیه‌هایی که در هفت جریان داشت، انتخاب خوبی برای راه‌اندازی یک برنامه تلویزیونی جدید درباره سینما بود.
کد خبر: ۱۲۱۹۶۶۵

آقای ضد قهرمان
جیرانی از همان ابتدا یک منتقد ثابت انتخاب کرد که یک ضدقهرمان همیشگی بود؛ مسعود فراستی. شخصیتی که درام جیرانی را جذاب‌تر می‌کرد، چون همیشه کشمکش به‌وجود می‌آورد.
فراستی با مواضع و گفتار خاص خودش همیشه دوستان و دشمنانی دارد که درباره او واکنش نشان می‌دهند. حضور فراستی عنصر جسارت را به هفت اضافه کرده بود. جسارتی که گاهی از مدار انصاف و عدالت خارج می‌شد و ـ مثل همین دوره فعلی ـ به جنجال می‌رسید و گاهی با فشارهای بیرونی به اعتبار هفت ضربه می‌زد. علاقه و تسلط جیرانی بر تاریخ سینمای ایران از دلایل دیگر جذابیت اولین دوره هفت بود.
او به‌خوبی می‌دانست جزئیاتی مانند آمارهای فروش، اطلاعات تولید، گفت‌وگو با چهره‌های فراموش‌شده و ارجاع به خاطرات دهه‌های گذشته برای مخاطبان هفت جذاب و شنیدنی و از برگ برنده‌های اوست.
مردی از میان کارگردان‌ها
هفت به دلایل مختلف موجه و غیرموجه هیچ‌وقت به موفقیت نود نرسید، اما فریدون جیرانی همیشه سعی کرد درامی جذاب را طراحی کند. مقایسه برخی جزئیات هفت و نود می‌تواند موضوع را شفاف‌تر کند. عادل فردوسی‌پور ارتباط ارگانیک و مستقیم و خارج از برنامه با اهالی فوتبال نداشت چون پیش از این بازیکن و مربی و داور نبوده.
جیرانی اما به خاطر سابقه مفصل سینمایی‌اش، با همه اهالی سینما مراوده داشت و خودآگاه و ناخودآگاه او را در معذوریت‌هایی برای مواجهه با هم‌صنفی‌هایش قرار می‌داد.
مخاطب نود محدود به سن و قشر خاصی نبود و غیرفوتبالی‌ها را هم عاشق فوتبال کرده بود چون فوتبال و حواشی‌اش همه‌فهم است و نمایش حاشیه‌ها برای غیرفوتبالی‌ها هم جذاب بود.
جیرانی هم سعی کرده بود برای جذب مخاطب بیشتر، وجه مطبوعاتی هفت را پررنگ کند، اما ظرفیت جذب مخاطبان فوتبالی با میزان طرفداران سینمای ایران قابل مقایسه نیست.
نود به دلایل مختلف راحت‌تر می‌توانست اهالی فوتبال را از دم تیغ بگذراند چون خط‌قرمزهای فوتبال کمتر با مسائل سیاسی مماس می‌شد.
جیرانی اما در هفت با معادلات پیچیده‌ای طرف بود؛ از نسبت مستقیم وضعیت سینمای ایران با رویکردهای دولت‌ها و دیگران تا مواضع دور و نزدیک اهالی سینما نسبت به تلویزیون.
مساله‌ای که جیرانی به کمک اعتبارش سعی
در نزدیکی آنها و حل حواشی‌اش داشت اما به هر حال قابل چشم‌پوشی نیست و خودش هم همیشه بر آن تاکید می‌کرد: «ما به عنوان سینماگر و هفت به‌عنوان یک برنامه سینمایی در عرصه‌ای کار می‌کنیم که وابستگی‌های ایدئولوژیک دارد، اما آیا شنیده‌اید فوتبال، پاس ایدئولوژیک،‌ داور ایدئولوژیک یا مثلا شوت ایدئولوژیک داشته باشد؟ خیر. این فرق مهم برنامه هفت با نود بود، اما کمتر کسی به آن توجه می‌کند».
این مسائل باعث می‌شد جیرانی نتواند به مسائل ساختاری سینمای ایران بپردازد و محافظه‌کار و کمی حرف‌گوش‌کن باشد تا بتواند به سلامت از گردنه‌ها عبور کند تا بتواند از جنجال فاصله بگیرد و به تحلیل برسد. رویکردی که همیشه شدت و ضعف داشت، اما پس از آزمون و خطاهایی در دوره ابتدایی برنامه، نسبتا به تعادل رسید.
راه رفتن روی طناب
هفت می‌توانست یک برنامه کاملا عبوس باشد. مجله‌ای که به سبک بعضی برنامه‌های مشابه قدیمی، روشنفکرانه، تئوریک و به قول مسعود فراستی «نقدِ فیلمی» باشد.
اما جیرانی در پایه‌گذاری یک برنامه سینمایی جدید سعی کرد تعادل ایجاد کند. سعی کرد هفت فقط به نقد و گفت‌وگو محدود نشود و با «کات»هایی میان این بخش‌ها، ‌قسمت‌هایی کوتاه و متنوع بسازد و مخاطب عام را راضی نگه دارد.
یک جُنگ سینمایی که می‌خواست در فرم و محتوا با حفظ اصول تن به قواعد خواسته‌ها و محبوبیت عمومی بدهد. راهبرد سخت و پیچیده‌ای که خود جیرانی می‌گوید یکی از دلایل کناره‌گیری‌اش از هفت بود؛ «مشکل اصلی ما این بود که بین
دو تفکر مانده بودیم و نمی‌خواستیم به یک سمت گرایش پیدا کنیم؛ دو تفکری که انتظار داشتند به نفع آنها موضعگیری روشن داشته باشیم، و همین هم گاهی به ما لطمه می‌زد. یک تفکر که هفت را به شکل یک روزنامه زرد می‌خواست تا مسائل سینما به سرعت میان مردم برود و تفکر دیگری که می‌خواست هفت خیلی تخصصی‌تر از اینها باشد؛ در حالی که ما ترجیح داده بودیم در میانه این دو
بایستیم».
هفتِ جیرانی فقط دو سال - از اردیبهشت 89 تا خرداد 91 - روی آنتن دوام آورد، اما با در نظر گرفتن شرایط ناهموار همیشگی مباحث فرهنگی و محدودیت‌ها، باید لقب «موفق‌ترین دوره هفت» را به آن داد چون با حضور جیرانی، جذاب‌تر از هفتِ منفعل محمود گبرلو و دوران پرجنجال صدارت بهروز افخمی پیش رفت؛ موثرتر، کم‌حاشیه‌تر و عامه‌پسندتر.

علی سیف‌اللهی
روزنامه‌نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها