مطالعات اخیر محققان نشان می‌دهد بسیاری از افرادی که به اختلال کم‌توجهی- بیش‌فعالی مبتلا هستند ذهن خلاقی دارند

ذهن زیبای آشفته

انسان‌ها عادت دارند افرادی را که نسبت به خودشان متفاوتند طرد کنند یا حتی در اندیشه تقابل با آنها بربیایند. این تفاوت می‌تواند از تفاوت ظاهری در شکل بدن و لباس پوشیدن و زبان و... شروع شود و حتی شیوه فکر کردن و زندگی کردن و تعاملات اجتماعی را هم دربر بگیرد. ما اساسا دوست داریم همه دنیا را در مسیر فکر و مطابق سلیقه خود ببینیم، در حالی که نگاه به طبیعت نشان می‌دهد همین تفاوت‌هاست که جنبه‌های غیرقابل پیش‌بینی زندگی ما را می‌سازند. گاهی افرادی که از نظر ما بیمارند یا دچار اختلالی هستند، توانایی‌هایی دارند که در صورت یافتن مجالی برای ظهور، چه بسا دنیای ما را زیر و رو کنند. اختلال کم‌توجهی- بیش‌فعالی (ADHD) معمولا با مشکلی که در فرد به‌وجود می‌آورد، توصیف می‌شود. این اختلال، نوعی اختلال عصبی است که با علائمی چون حواس‌پرتی و کم‌دقتی، رفتارهای تکانشی (منظور رفتارهایی که انگیزه آنی دارند و بدون فکر قبلی انجام داده می‌شوند) و بیش‌فعالی مشخص می‌شود. این مشکل از دوران کودکی شروع شده و تا بزرگسالی ادامه دارد و روی موفقیت‌های تحصیلی، عملکرد شغلی و روابط اجتماعی افراد مبتلا، اثر منفی می‌گذارد. اما اختلال کم‌توجهی- بیش‌فعالی مزیتی هم دارد که غالبا از دیدها پنهان مانده و آن توانایی تفکر خلاق است. بررسی‌ها نشان می‌دهد بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال درباره تمام مسائل اطراف خود به شکلی کاملا خلاق فکر می‌کنند!
کد خبر: ۱۲۱۵۷۷۵

از ویژگی‌های شناخت خلاق می‌توان به سه جنبه تفکر واگرا، توسعه مفهومی و غلبه بر محدودیت‌های ناشی از دانش و آگاهی اشاره کرد. تفکر واگرا، نوعی روش تفکر است که با استفاده از آن ضمن بررسی تعداد زیادی از راه‌حل‌های ممکن، می‌توان ایده‌های خلاق ارائه کرد. این نوع تفکر، بخش مهم تفکر خلاق به حساب می‌آید.
جنبه مثبت یک اختلال
محققان در گذشته ثابت کرده بودند که افراد مبتلا به اختلال کم‌توجهی - بیش‌فعالی در روش تفکر واگرا به طور خاصی خوب هستند. در واقع آنها می‌توانند روش‌های خلاقانه جالبی برای استفاده از وسایل روزمره ابداع کنند یا به وسیله‌ای مانند تلفن همراه، ویژگی‌های جدیدی بیفزایند.
همچنین در تحقیقی که اخیرا روی دانشجویان مبتلا به اختلال کم‌توجهی - بیش‌فعالی انجام شد، این دانشجویان توانستند در مسائلی که حل آنها نیاز به توسعه مفهومی و توانایی غلبه بر محدودیت‌های ناشی از دانش و آگاهی داشت، نمراتی بالاتر از همکلاسی‌هایشان که این اختلال را نداشتند، به دست آورند.
با توجه به نتایج دو تحقیق مورد اشاره می‌توان گفت، افراد مبتلا به اختلال کم‌توجهی- بیش‌فعالی تمام سه‌گانه‌های شناخت خلاق را دارند.
معمولا آگاهی داشتن در مورد برخی مسائل می‌تواند همچون مانعی سر راه خلاقیت قرار گیرد. برای مثال وقتی برای انجام دادن کاری، مدل و نمونه‌ای از آن کار را که در گذشته انجام شده بررسی می‌کنیم، در فضای آن مدل گرفتار و محدود می‌شویم. اتفاقی که طراحان به آن «تثبیت» می‌گویند. در این حالت نمی‌توانیم نوآوری خاصی از خود بروز دهیم.
در جریان تحقیقی در مورد خلاقیت، محققان از داوطلبان خواستند کاری را خلاقانه انجام دهند. اما پیش از آن، نمونه‌هایی از آن کارها، مثلا نوعی اسباب‌بازی نو را به داوطلبان نشان دادند. در پایان تحقیق، بیشتر کارهای ابتکاری داوطلبان، نشانه‌هایی از ویژگی‌های کارهای نمونه در خود داشتند و نوآوری بسیار کمی در آنها مشاهده شد. نتایج این بررسی و تحقیقاتی که اخیرا انجام شده، نشان می‌دهد توانایی غلبه بر تاثیر اطلاعاتی که به‌تازگی به شما داده شده هم برای تفکر خلاق ضروری است.
در ضمن دانش و آگاهی ما از دنیا می‌تواند توانایی ما را در تصور کردن دنیا به شکلی دیگر از کار بیندازد. مثلا اگر کسی از شما بخواهد حیوانی یا میوه‌ای که به سیاره‌ای دیگر تعلق داشته باشد بسازید، به احتمال زیاد ابتدا به حیوان یا میوه‌ای خاص فکر می‌کنید که روی سیاره زمین دیده‌اید. سپس آن را تا حدی تغییر داده و شبیه نسخه «بیگانه» می‌کنید. در واقع این روشی است که بیشتر مردم انجام می‌دهند.
تحقیقات نشان می‌دهد، وقتی مردم موجودات بیگانه را براساس نمونه‌های خاص زمینی ابداع می‌کنند، این موجودات به اندازه موجوداتی که براساس نمونه‌های آشنا ساخته نشده‌اند، ابتکاری نیستند.
اثر 3 جنبه شناخت خلاق
اگر بخواهیم با وجود آگاهی از نمونه‌های موجود، همچنان خلاق بمانیم و موجوداتی ابتکاری بسازیم، باید به توانایی توسعه مفهومی، یکی از سه جنبه شناخت خلاق، مجهز باشیم. به معنای دیگر باید بتوانیم از مرزهای مفاهیم عبور کنیم.
مثلا یک گیره کاغذ را که برای کنار هم نگه‌داشتن کاغذها ساخته شده‌اند در نظر بگیرید. با استفاده از توانایی توسعه مفهومی می‌توانیم فراسوی تعریف این گیره کاغذ پیش رفته و آن را به شکلی دیگر، مثلا همچون اهرمی برای باز کردن در باتری ساعت مچی، تصور کنیم.
در خلق یک حیوان بیگانه، فرد ممکن است بدن آن حیوان را مانند آنچه روی زمین می‌بیند از دو طرف متقارن تصور کند. اما در توسعه مفهومی، این حیوان ممکن است شکلی نامتقارن داشته و به این ترتیب با نوع زمینی آن بسیار تفاوت داشته باشد. شواهد نشان داده است که اختلال کم‌توجهی-بیش‌فعالی می‌تواند فرد مبتلا را از اثرات محدودکننده دانش و آگاهی قبلی، دور نگه دارد.
در یک تحقیق از دو گروه نوجوان که افراد یکی از این گروه‌ها به اختلال کم‌توجهی- بیش‌فعالی مبتلا بودند، خواسته شد نوعی اسباب‌بازی ابتکاری بسازند. البته پیش از شروع کار به آنها نمونه‌هایی از چند اسباب‌بازی را نشان دادند که ویژگی‌های خاص یکسانی داشتند (مانند یک توپ)، سپس از آنها خواستند تا اسباب‌بازی‌هایی کاملا متفاوت با اسباب‌بازی‌های فعلی بسازند. اسباب‌بازی‌های ساخته شده نوجوانان مبتلا به اختلال کم‌توجهی- بیش‌فعالی، نسبت به گروه دیگر، خلاقانه‌تر و کمتر حاوی ویژگی نمونه‌های ارائه شده بود. البته در این تحقیق در مورد توسعه مفهومی بین دو گروه از نوجوانان، تفاوت خاصی مشاهده نشد.
اما در تحقیقی دیگر روی دانشجویان دانشکده‌ای، افراد مبتلا به اختلال کم‌توجهی- بیش‌فعالی فعالیت معنایی بیشتری نسبت به دانشجویان دیگر نشان دادند. در این بررسی، افراد مبتلا به این اختلال، بیش از دیگران به تفکر واگرا پرداختند و در عین حال توانستد روی اثر محدودکننده ناشی از دانش و آگاهی غلبه کنند. در واقع همان‌طور که گفته شد، این افراد دارای جنبه دیگر تفکر خلاق، یعنی توسعه مفهومی هستند.
یک آزمایش پیچیده‌تر
در تحقیقی دیگر، محققان از دانشجویان دانشکده‌ای که برخی از آنها به اختلال کم‌توجهی- بیش‌فعالی مبتلا بودند، خواستند که دو وظیفه را انجام دهند: اول این‌که آنها باید تصور می‌کردند که در یک آژانس تبلیغاتی هستند و سپس محصولاتی جدید را نامگذاری و در سه گروه (ماکارونی، عناصر هسته‌ای و مسکن‌ها) طبقه‌بندی کنند. محققان برای هر گروه از محصولات شش نمونه هم مثال زدند که آخر نامشان یکسان بود. مثلا برای گروه مسکن‌ها نمونه‌هایی چون میدول، تیلنول و پانادول آوردند. سپس از داوطلبان خواستند برای هر محصول بدون استفاده از ویژگی‌های نمونه‌های نام برده شده، نام جدیدی انتخاب کنند. همچنین برای بررسی جنبه توسعه مفهومی، از شرکت‌کنندگان آزمایش خواستند، میوه‌ای را که ممکن است در سیاره دیگر باشد و با میو‌ه‌های زمین بسیار تفاوت داشته باشد ترسیم و توصیف کنند. در واقع این میوه‌ها باید تا جایی که امکان داشت، خلاقانه بوده و شبیه هیچ میوه دیگری روی زمین نباشند.
همانطور که انتظار می‌رفت، دانشجویان مبتلا به اختلال کم‌توجهی- بیش‌فعالی، در مقایسه با دانشجویان بدون این اختلال، کمتر گرفتار محدودیت ناشی از مثال‌های موجود در مورد وظایف شدند. در واقع اسامی ابداعی آنها، پایان یکسانی نداشت و میو‌ه‌هایشان شبیه میوه‌‌های زمین نبود. در حالی که میوه‌های ابداعی گروه دیگر، ویژگی‌هایی شبیه میوه‌های روی زمین مانند دانه و ساقه داشتند. اما دانشجویان مبتلا به اختلال کم‌توجهی- بیش‌فعالی، میوه‌های عجیب و غریبی مانند آنتن، زبان، نی و چکش تصور کرده بودند. این دانشجویان همچنین با نقض مرزهای قراردادی میوه‌ها، جنبه توسعه مفهومی را هم نشان داده بودند. مثلا میوه‌ها را از نوع سمی تصور کرده بودند یا به آنها ویژگی‌های اشیای بی‌جان مانند برخی از ابزارها را داده بودند. این نوع نتایج معمولا در بررسی افراد نابغه‌ای که اختلال کم‌توجهی-بیش‌فعالی ندارند هم مشاهده می‌شود.
در نگاه اول، نبود تطابق و توسعه مفهومی ممکن است چندان جالب به نظر نرسد، اما در زمینه نوآوری‌های خلاق، یک تغییر کوچک هم می‌تواند موفقیتی محسوب شود. مثلا یک سوزن را در نظر بگیرید؛ تولید سوزن به اجدادمان در دوره دنیسووا (Denosoyan) برمی‌گردد که حداقل ۵۰ هزار سال قبل زندگی می‌کردند. اما اوایل قرن ۱۸۰۰ میلادی، مخترعی به نام بالتازار کرمز (Balthasar Krems) طراحی سوزن را سر و ته کرد و اولین سوزن که نوک آن به عنوان چشم سوزن محسوب می‌شود و نخ از آنجا باید عبور کند را ساخت و این ابتکار، راه را برای ساخت چرخ خیاطی باز کرد.

علت وجود خلاقیت در افراد مبتلا به کم‌توجهی-بیش‌فعالی
اختلال کم‌توجهی- بیش‌فعالی می‌تواند برای افراد مبتلا در مورد وظایفی که به توجه کافی و تمرکز نیاز دارد، مانند مدرسه، جایی‌که کودکان باید ثابت، یک جا نشسته و به مطالب ارائه‌ شده توجه کنند، مشکلاتی به وجود آورد. اما همین حواسپرتی و کم‌دقتی و ذهن آشفته وقتی صحبت از خلاقیت و تفکر ابتکاری است، مزیت محسوب می‌شود. آنها گرفتار محدودیت‌های ناشی از مدل‌های قدیمی یا استانداردهای رایج نمی‌شوند و بدون این‌که در این فضای محدود‌کننده زندانی شوند، می‌توانند دست به خلق طرح‌های ابتکاری بزنند. سبک خلاقانه و تفکر ابتکاری افراد مبتلا به اختلال کم‌توجهی - بیش‌فعالی، آنها را مناسب کارهای خلاق و ابتکاری کرده است.


برگرفته از: Scientific American

مترجم: نادیا زکالوند

دانش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها