سحرگاه مرگ برای آزارگران زنان خانه‌دار

تحقیقات پلیسی در این پرونده از دو سال قبل و همزمان با شکایت زنی در پلیس آگاهی شیراز در دستور کار پلیس قرار گرفت. زن جوان به ماموران گفت: ساعت 11 شب صدایی از داخل حیاط شنیدم. به موضوع مشکوک شدم و به داخل حیاط رفتم. در آنجا با پسر جوانی رو‌به‌رو شدم. پسر جوان با چاقو مرا تهدید کرد اگر در برابرش مقاومت کنم مرا به قتل می‌رساند. او از من خواست هرچه طلا در خانه‌ دارم، به او بدهم. برای حفظ جان خودم و پسرم در برابرش مقاومت نکردم. سارق خشن با چاقو ضربه‌ای به سرم زد که نقش بر زمین شدم. مرا به اتاق خواب برد و مجبور شدم هرچه پول و طلا دارم به او بدهم، اما این پایان ماجرا نبود و به سمتم حمله‌ور شد و قصد آزارم را داشت که در برابرش مقاومت کردم. در این لحظه پسرم صدای موتوری را از مقابل در شنید و فریاد زد «بابا اومد» سارق آزارگر با شنیدن این حرف ترسید و فرار کرد.
پس از این شکایت ماموران تحقیقات را آغاز کرده و با بررسی محل سرقت دریافتند او هیچ سرنخی از خود باقی نگذاشته و به صورت حرفه‌ای عمل کرده است.
در ادامه موضوع در کلانتری‌های دیگر بررسی و مشخص شد، متهمان دو پسر هستند که به خانه‌های دیگر هم دستبرد زده‌اند. اغلب خانه ها در یک محله قرار داشتند. با شناسایی مالباختگان، آنها به پلیس آگاهی احضار شده و پس از صحبت با آنها مشخص شد، تعدادی از زنان پس از سرقت طلاهایشان از سوی دو پسر سارق مورد تجاوز هم قرار گرفته‌اند. ماموران با کمک شاکیان که اغلب در یک محله زندگی می‌کردند، از متجاوزان چهره‌نگاری کرده و یکی از سارقان را شناسایی کردند. خانه این متهم زیر نظر گرفته شد و ماموران زمانی که وارد خانه شدند، خبری از پسر جوان نبود. در ادامه مشخص شد، برادر او در سال 94 سابقه دستگیری به اتهام تجاوز به عنف را دارد. وی به عنوان مظنون دستگیر شد و در تحقیقات گفت: بعد از آزادی از زندان دور خلاف را خط کشیدم و دیگر جرمی نکردم. مدتی است برادرم با پسری به نام میلاد که به نظرم سارق است، رفت و آمد دارد. اگر مرتکب جرمی شده باشد با همدستی میلاد این کار را کرده است. با کشف این سرنخ دستگیری میلاد در دستور کار پلیس قرار گرفت و ماموران خیلی زود او را شناسایی و دستگیر کردند. پسر جوان در بازجویی‌ها به سرقت و آزار زنان اعتراف کرد.
پس از این اعترافات، مخفیگاه همدست میلاد هم شناسایی و او در خواب دستگیر شد. پسر جوان پس از انتقال به پلیس آگاهی در بازجویی‌ها گفت: چندی قبل دوستم نقشه سرقت را با من درمیان گذاشت و خواست با او در این سرقت‌ها همراه شوم. می‌دانستیم اغلب ساکنان آن محله‌ در شیراز کارگر ند و مردان تا شب سرکار هستند. به همین خاطر به آنجا رفته و با تهدید چاقو طلاهای زنان را سرقت می‌کردیم. در چند فقره از سرقت‌ها دچار وسوسه شده و با تهدید چاقو، زنان را مورد آزار و اذیت قرار دادیم. وقتی فهمیدم پلیس در تعقیبم است، زندگی مخفیانه‌ای را شروع کردم‌. شب حادثه در بزم شبانه مشروب خوردم و از حالت عادی خارج شدم. نمی‌دانم چه زمانی خوابم برد اما وقتی بیدار شدم، پلیس را بالای سر خودم دیدم.
پس از این اعترافات، همدست او هم شناسایی و دستگیر شد. متهمان پس از محاکمه در دادگاه کیفری استان فارس پای میز محاکمه قرار گرفتند. در جلسه محاکمه که به صورت غیرعلنی برگزار شد، شاکیان به تشریح شکایت خود پرداختند و دو پسر جوان همراه وکلای خود از اتهاماتشان دفاع کردند. پس از رسیدگی به پرونده، دفاعیات آنها از سوی قضات رد شد و با توجه به اقرار‌های قبلی خود، اظهارات شکات و دلایل موجود در پرونده به اعدام محکوم شدند . دو پسر متجاوز این بار به حکم دادگاه اعتراض کردند که این حکم در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد.