کتاب «عبد صالح خدا» شامل روایت‌هایی مستند از زبان رهبر انقلاب درباره امام‌خمینی (ره) است

پهنــاور مثـل اقیانــوس

«جای یک کار هنری درباره امام خالی است. حیف نیست جوانان امام را نشناسند؟»(ص13) این جملات در ابتدای کتاب «عبد صالح خدا» حکایت از لزوم یک زندگینامه در باره امام دارد و ما هرچه گشتیم در خاطرات و سخنان این یار دیرین جز سخن هنرمندانه درباره خمینی کبیر ندیدیم و نیافتیم. پیرمردی هشتاد و چند ساله عارف که دل جوانان را چنان مجذوب خود کرده بود که هرآن منتظر اشاره او بودند؛ حالا حیف نیست که نسل جوان پس از او از این دایره گسترده علم بی‌بهره بمانند؟ «امام جزء نمونه‌های نادری است که ما خوشبختانه آن را به چشم خود دیدیم؛ یک واقعیت و یک شخص که در زندگی خودش، حالت نمادین و افسانه‌گون پیدا کرد.»(ص23)
کد خبر: ۱۲۱۰۸۰۶

هر جامعه در اعصار مختلف به یک راهنما و رهبر نیاز دارد. هرچه رهبر بصیرتر؛ جامعه بیدارتر و مقتدرتر. «موسسه صهبا» به شیوه همیشگی خود اثری را منتشر کرده که مرتبط با رهبر ایران است؛ اما این بار دو رهبر در یک کتاب.
«عبد صالح خدا» مجموعه‌ای از خاطرات و گزیده‌ای از بیانات حضرت آیت‌ا... سیدعلی خامنه‌ای است که در وصف امام خمینی گردآوری شده است. این کتاب از زبان یک بلدِ راه روایت می‌شود، از زبان یک یار و یک جانشین. این زندگینامه سراسر سادگی و شیرینی معرفت‌تان را به امام افزایش می‌دهد، افزون بر این‌که از زبان یک رهبر جامعه اسلامی بیان شده است. کسی که از نزدیک خمینی کبیر را درک کرده و تربیت یافته اوست. این شناخت عمیق و صحیح از شخصیت طراز اول انقلاب می‌تواند به درک هدف انقلاب کمک شایانی کند. تشریح شخصیت امام خمینی در قالب خاطره با ذکر تاریخ روایات، مخاطب را مجذوب روح بزرگ آن مرد اسطوره‌ای می‌کند. همو که در عرصه مبارزه علیه طاغوت شجاعانه ایستادگی کرد و باعث سرافرازی ملت ایران شد؛ او که پس از گذشت 30 سال از رحلتش همچنان نظر جوانان را به خود معطوف می‌کند و جایگاهش را در قلب ایرانیان حفظ کرده است.
آیت ا... خامنه‌ای با بیان خصلت‌ها و ویژگی‌های بارز امام این نکته را هم قید می‌کنند که امام معصوم نبوده و در عین حال یک انسان بوده که توانست ریشه ظلم را بخشکاند و ترس را مهمان همیشگی آمریکا کند. او از اولین دیدارش با «حاج آقا» می‌گوید؛ آن زمانی که مسیر چند صد کیلومتری مشهد - قم را طی کرده تا در جلسات درس استادان قم شرکت کند. گزیده گویی و کثرت مطالعه را از خصلت‌های این شخصیت وارسته می‌دانند. بیان جزئیات در تک تک وقایع و روایت‌ها دقت بالای حضرت آقا را می‌رساند و بر جذابیت کتاب می‌افزاید؛ آنجا که بیان می‌کند: «من گاهی آن نزدیک نشسته بودم، می‌دیدم که حاج آقا مصطفی می‌خواهد اشکال کند؛ هنگامی که می‌خواست اشکال کند، یک‌جور مخصوصی می‌نشست روی پا؛ چون عقب هم می‌نشست با صدای بلند شروع می‌کرد اشکال کردن؛ خیلی منظره باشکوه و هیجان انگیزی بود».(ص31)
در میان خاطراتشان از فیلسوف، ادیب، استاد اخلاقی سخن می‌گویند که تا زمان حیات استادش (آیت‌ا... بروجردی) روی منبر ننشست و پس از ایشان هم در نهایت وقار گریزی به سخن آیت‌ا... نائینی زدند: «این همان منبری است که شیخ مرتضی انصاری روی آن نشسته، بزرگان روی آن نشسته‌اند؛ حالا کار به جایی رسیده که ما می‌نشینیم، نوبت به ما رسیده و ما هم امروز بایستی گریه کنیم که حال نوبت به ما رسیده...»(ص33). همین فرد در بین علمای بنام و حتی گمنام از لحاظ سابقه تقوایی بسیار موجه و زبانزد بود، به‌خصوص این‌که، پس از ارتحال آیت‌ا... بروجردی رغبت و رضایتی برای قبول مرجعیت نداشتند. اما مردم بر این امر فائق آمدند و شد آنچه باید می‌شد. مردِ غیور ایران در این برهه تاریخی وارد میدان مبارزات شد و راه استاد خود را پیش گرفت. چنانچه حضرت آقا بیان می‌کنند: ایشان هم آگاهی سیاسی دارند و هم گستاخی سیاسی! هستند افرادی که گستاخی سیاسی دارند اما به دلیل ناآگاهی سیاسی کار را خراب می‌کنند.
از حادثه فیضیه و دستگیری علما می‌گوید تا تبعید امام. به‌تشریح موشکافانه شخصیت امام می‌پردازد و بیان می‌کند: «به مرور این مساله برای من روشن شد و آن چیزی که این مساله را روشن کرد، مشاهده شخص امام بود و حرف زدن این مرد و تصمیم گیری‌اش و تشخیص‌هایش. دیدم حکمت معنایش چیست؛ همین است؛ یعنی انسان، یک رابطه از جهان طبیعت را درک می‌کند، هیچ استدلال ظاهری هم برای او وجود ندارد؛ اما آن دل بیدار و روشن و بصیر و آن روح معنویت در درون انسان می‌فهمید که این طوری است.»(ص132)
امام خمینی که هیچ حادثه‌ای قادر به تسلیم یا شکست وی نبود به پشتوانه مردم غیور و فهیم ایران ایستادگی مثال زدنی را در طول تاریخ رقم زد، آن‌چنانی که اکنون می‌بینیم به تأسی از این انقلاب؛ دیگر کشورها علیه دولت شان قیام می‌کنند و در پی برقراری حکومتی شبیه جمهوری اسلامی ایران هستند. روایت حمله نمونه قوی است از این‌که این مرد بزرگ ذره‌ای تزلزل به خود راه نمی‌دهد حتی در زمان محاصره اقتصادی و بعد از آن. گویی جهان همه به امر اویند و برای گرفتن فرمان تعلل می‌کنند.
همین شخصیت مقتدر در آن واحد از عطوفتی باور نکردنی برخوردار بود: «هنگام جنگ، بچه‌های مدرسه در نماز جمعه تهران قلک‌های خود را شکسته بودند و پول‌هایشان را برای جنگ هدیه کرده بودند. (بچه‌ها) آمدند همین‌طور دانه دانه قلک‌ها را شکستند و پول‌هایش را ریختند جلوی ما، این را تلویزیون پخش کرد. کوهی از پول درست شده بود، امام در بیمارستان با مشاهده این صحنه از تلویزیون متاثر شدند و به من که در خدمتشان بودم، گفتند: دیدی این بچه‌ها چه کردند؟ در آن لحظه مشاهده کردم که چشم هایشان پر از اشک شده و گریه می‌کنند.»(ص148)
این زاهد و عارف بزرگ از مردم برای موفقیت خودِ مردم کمک گرفت. قاعدتا او باید بزرگ‌ترین الگو برای سران و حکام عصر حاضر قرار بگیرد تا همه به سمت پیروزی در مقابل دشمنان حرکت کنند. در وصف او همین بس که او وصف ناشدنی است: «هرچه انسان به این اقیانوس پهناور در ابعاد گوناگون نگاه می‌کند، می‌بیند واقعا توصیف ناشدنی است. انسان وقتی اقیانوس را از نزدیک می‌بیند، یک طور است؛ ولی در اعماق اقیانوس، عوالم دریگر را مشاهده می‌کند.»(ص166)
گردآورنده این اثر درانتهای این کتاب پرده از برخی گزارشات ساواک من باب فعالیت‌های ایشان برمی‌دارد و با آوردن اسناد و تصاویر مرتبط به فعالیت‌های روح‌ا... موسوی خمینی سرنوشت این کتاب را مُهر و موم می‌کند.
خواندن این حجم اطلاعات از زبان یک یارِ دیرینه حلاوتی وصف ناپذیر دارد، اگر قدر بدانیم.

زینب آزاد

روزنامه‌نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها