در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
نظرات خوشبینانه
ایده ایجاد اختلاف میان ترامپ و تندروهایی مانند بولتون که این روزها از سوی برخی چهرههای سیاسی دنبال میشود با این رویکرد مطرح میشود که با توجه به افراطیگری این گروه جنگطلب، فضای سیاست آمریکا بهویژه از سوی دموکراتها و برخی جمهوریخواهان مخالف رویکردهای ترامپی، دوقطبی شده و در چنین شرایطی می توان از این اختلاف و شکاف به نفع ایران استفاده کرد. برخی حامیان این ایده نیز بر این باورند که ترامپ نگاه ایدئولوژیک به ایران ندارد و برابر با تجربه پیشینی که از کسبوکار تجاری خود دارد به فکر منافع و سود و زیان است و از این رو، نهایت خواست او از اعمال فشار بر ایران، تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران در برخی عرصههای منطقهای و داخلی است و اگر تنزل مواضعی از سوی ایران صورت گیرد ترامپ حاضر به مذاکره و گفتوگو با مقامات ایرانی است.
گروهی که بر این دیدگاه پافشاری میکنند براین باورند که سفر اخیر محمدجواد ظریف به آمریکا و گفتوگو با رسانههای آمریکایی کاری درخشان در عرصه سیاسی است و به اندازه خود توانسته است اهداف سفر و رویکرد جدید وزارت خارجه را تامین کند؛ این تحلیلگران به برخی مواضع ظریف از جمله این بخش از سخنانش در گفتوگو با سی.بی.اس اشاره میکنند: تیم بولتون، بنیامین نتانیاهو، بن سلمان و بن زاید نشان دادهاند که علاقهمند هستند آمریکا را به یک درگیری بکشانند. باور ندارم رئیسجمهور ترامپ این را بخواهد. من معتقدم رئیسجمهور ترامپ در مسیر وعده انتخاباتی خود در نکشاندن آمریکا به جنگی دیگر حرکت میکند.
برخی تحلیلگران و ناظران سیاسی، بیان چنین سخنانی را ناشی از موضع و سیاست جدیدی از سوی دستگاه دیپلماسی کشور برای ایجاد اختلاف و شکاف میان ترامپ و جریان جنگطلب آمریکایی میدانند و برآنند طرح چنین مباحثی بهویژه ارائه پیشنهادهایی از سوی ظریف مبنی بر تبادل زندانیان دو کشور ایران و آمریکا را نشانههایی از ابراز تمایل ایران برای باز شدن باب گفتوگو و مذاکره با دونالد ترامپ تعبیر کنند.
ترامپ و بولتون، سر و ته یک کرباس
البته نباید از نظر دور داشت اگر این برداشتها و تحلیلهای ذهنی با واقعیتهای موجود سیاسی میان طبقه حاکمه آمریکا و سیاستمداران کاخ سفید تطابق داشت شاید ارائه این راهکار جدید میتوانست زمینه را برای تاثیرگذاری ایران بر ایجاد فضای دوقطبی در سپهر سیاسی آمریکا مهیا کند، اما بازخوانی مجموعه گفتهها و عملکرد دونالد ترامپ در قبل و بعد از انتخابات ریاستجمهوری بهویژه در چند ماهه اخیر نشان میدهد اساسا تندروی سیاسی یکی از رویکردهای جدی وی در عرصههای داخلی و خارجی است و به گمان وی اتخاذ چنین رویهای در عرصه سیاست خارجی میتواند زمینه را برای دستیابی به اهداف ایالات متحده در سیاستهای راهبردی جهان فراهم کند.
از سوی دیگر برخی معتقدند چندان نباید به نظریه ایجاد اختلاف میان جریانهای سیاسی آمریکا، تقابل کنگره با کاخ سفید و تشدید چالش میان جمهوریخواهان و دموکراتها امیدوار بود، چون اساسا در فضای سیاسی شکل گرفته در آمریکا
به جز تعداد انگشتشماری از شخصیتهای سیاسی، کسی دیگر را نمیتوان یافت که خواهان تنشزدایی با ایران باشد. مقابله با ایران و جلوگیری از افزایش اقتدار جمهوری اسلامی در عرصههای منطقهای و بینالمللی به صورت خواست عمومی سیاستمداران آمریکایی درآمده و آنان جز تغییر نظام در ایران یا حداقل تضعیف جایگاه جمهوری اسلامی به چیز دیگری قانع نیستند.
نکته دیگر اینکه اساسا مشخص نیست براساس چه تحلیلی میتوان به وجود تفاوتهایی میان نیات و رویکردهای ترامپ با حلقه مشاوران جنگ طلب او اشاره کرده و شواهد و نشانههای چنین دیدگاهی کدامند؟ دونالد ترامپ از زمانی که زمام امور در کاخ سفید را به دست گرفت تا کنون بارها شخصیتهای کلیدی کابینه خود را عوض کرده است و حتی دست به تغییر وزیر خارجه خود زد و نتیجه این تغییرات در تیم سیاست خارجی رئیسجمهور آمریکا افزایش فشارها بر ایران، خروج از برجام، تشدید تحریمها، معرفی سپاه بهعنوان گروهی تروریستی، تمدید نکردن معافیتهای برخی کشورها از خرید نفت و در نهایت تلاش برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران است. سیاست تغییر پیاپی کارگزاران دولت که از سوی ترامپ دنبال میشود نشان میدهد که وی کاملا در پی اعمال سیاستهای تندروانه خود با تصور تحکیم جایگاه آمریکا در عرصه سیاست خارجی و بینالمللی است و در این روند هیچ عامل بازدارندهای را تحمل نمیکند و تمایل دارد به شیوه و روش دلخواه خود و اتخاذ رویهای تند کارها را پیش ببرد. بر همه اینها باید این مساله را افزود که جان بولتون در عرصه بینالمللی چهرهای مشهور به جنگطلبی است و طبیعتا انتخاب او از سوی دونالد ترامپ به عنوان مشاور امنیت ملی آمریکا، بر اساس سوابق او صورت گرفته و اکنون نمیتوان ترامپ و بولتون را تافتههایی جدابافته دانست. همین مسائل باعث شده حتی چهرهای چون صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران نیز ایجاد اختلاف در بدنه حاکمیتی آمریکا را غیرمحتمل بداند و در گفتوگویی با جامجم تاکید کند که بعید است بتوان میان ارکان سیاست آمریکا شکاف ایجاد کرد.
ترامپ؛ حلقه وصل تیم «ب»
محمدجواد ظریف در مواضع اخیرش چهار شخصیت سیاسی شامل جان بولتون، بنیامین نتانیاهو، محمدبن سلمان و محمدبن زاید را عضو گروه «ب» دانسته که درصدد تشدید دشمنی با ایران هستند.
جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا و از نزدیکان دونالد ترامپ محسوب میشود و به سیاستمداری جنگ طلب و دیپلماتی ضد ایرانی شهره است. تغییر رژیمهای سیاسی مخالف آمریکا از جمله اولویتهای سیاسی وی به شمار میرود. او مواضع شدید ایرانستیزانه دارد و بارها از تغییر نظام جمهوری اسلامی ایران سخن رانده است. رویه سیاسی او نشان داده که اهل بدهبستانهای مالی نیز هست و به طور معمول برای حضور و سخنرانی در جلسات گروههای ضدانقلاب پول کلانی میگیرد و علیه جمهوری اسلامی ایران حرف میزند.
البته نوع سیاستورزی او در برخی محافل سیاسی آمریکا نیز با مخالفتهای زیادی مواجه شده و برخی بر این باورند که این تندرویها در نهایت ایالات متحده آمریکا را به ورطه جنگ جدیدی خواهد کشاند.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی «ب» دوم این گروه است. دیدگاهی بسیار رادیکالی و تند علیه ایران دارد و همواره از هرگونه توافق ایران با دیگر کشورها ابراز نگرانی میکند. یکی از اصلیترین سیاستهای او در عرصه بینالمللی تحریک مقامات سایر دولتمردان غربی و شرقی برای اعمال فشار علیه ایران است. او از مشوقان اصلی ترامپ برای خروج از برجام و اعمال تحریم علیه جمهوری اسلامی و معرفی سپاه به عنوان گروه تروریستی بوده است. اخیرا در عرصه سیاسی، کارزار انتخاباتی سختی را در مقابل رقبایش با حمایتهای آشکار ترامپ از سر گذراند و امید دارد که در دوره جدید فعالیتش به عنوان نخست وزیر، روند ایرانهراسی و ایرانستیزی را تکمیل کند.
«ب» سوم، بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی است که از زمان به دست گرفتن قدرت در این کشور طرحهای متعددی را علیه ایران در منطقه به اجرا گذاشت. او به ماجراجویی شهره است و در عین حال که در عرصه رسانهای تلاش دارد خود را به عنوان چهرهای نوگرا و موافق تحولات اجتماعی بویژه در فضای داخلی عربستان معرفی کند اما گاهی چنان خامی و ناپختگی از خود نشان میدهد که تا مدتها حکومت آلسعود را با مشکل مواجه می کند.
دزدیدن سعد حریری، نخست وزیر لبنان، حمله به یمن برای تصرف سرزمینی، قتل خاشقچی و رویداد اخیر گردن زنی تعدادی از شیعیان منتقد سیاستهای بن سلمان و ... از جمله اقداماتی است که عربستان سعودی را در محافل سیاسی و بینالمللی با مشکلات فراوانی روبهرو کرده است. وی با تکیه بر دلارهای نفتی به هر هزینهکرد سیاسی و حیثیتی تن در میدهد تا جایگاه ایران در منطقه را حتی به اندازه اندکی تضعیف کند. به تازگی هم با توجه به تلاش آمریکا برای تحریم صادرات نفت ایران، بن سلمان وعده داده که برای تحقق نیات ترامپ و دستیارانش میزان تولید و صادرات نفت عربستان را به میزان قابل توجهی افزایش دهد تا از این جهت قیمت این محصول در بازار جهانی بالا نرود.
ضلع چهارم «ب» بن زاید آل نهیان، رئیس امارات و حاکم ابوظبی است. اماراتی ها که در عرصه سیاست جهان زیر سایه عربستان قرار دارند به اتکای منابع نفتی و دلاری خود تلاش می کنند خودی نشان دهند. همپیمانی آنها با سعودیها البته در بخشهایی به ضرر آنها نیز تمام شده، گرفتار شدن در باتلاق یمن، یکی از نمونههای ناکامی سیاست همراهی است. اماراتیها تامین کننده اصلی هزینههای داعش و سایر گروههای تکفیری و تروریستی در منطقه هستند. این رویه البته ماجرای عراق و سوریه و داشتن دست برتر ایران در این دو کشور باعث ناکامی بسیاری از طرحها و نقشههای اماراتیها شده و طبعا مسائلی از این دست، ناخشنودی حکام این شیخ نشین را در پی داشته است؛ از این رو، تلاش جدید آنها همراهی با جنگطلبان آمریکایی علیه جمهوری اسلامی ایران است. این چهار چهره، افراد مشهور به مواضع افراطی هستند و میتوان گفت دونالد ترامپ، حلقه وصلی میان این چهار نفر بوده و از زمان روی کار آمدن باعث شده تا مواضع افراطی این افراد، همافزایی داشته باشد.
در برنامه اقدام آمریکا علیه ایران اختلافی وجود ندارد
سعدا... زارعی
کارشناس مسائل بینالملل
همیشه صحبت از وجود اختلافاتی میان کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا، کاخ سفید و سیا و... دیگر نهادهای آمریکایی وجود داشته است اما آنچه برای ما اهمیت دارد نتیجه چنین اختلافاتی است. آیا در مواجهه با ایران نیز چنین اختلافات احتمالی وجود دارد یا صرفا در مورد موضوعات داخلی خودشان شاهد اینگونه اختلافنظرها هستیم.
واقعیت این است که در عمل چنین اختلافاتی برای ایران هیچ اثری ندارد، زیرا این کشور در مورد جمهوری اسلامی ایران و آنچه مربوط به منطقه میشود تصمیم و برنامه اقدام دارد که مورد پشتیبانی کامل آنهاست. اختلاف میان آنها دستاوردی برای ما نداشته و صرفا لفظی است و در برنامه و هدفگذاریشان نمودی ندارد. ممکن است که برخی در آمریکا انتقادهایی نسبت به بن سلمان داشته باشند اما صرفا لفاظی است.
اختلاف ترامپ و تیم «ب» واقعگرایانه نیست
نوذر شفیعی
استاد دانشگاه
در صورتی که هدف ما ایجاد چند دستگی و جلوه دادن چند صدایی در هیات حاکمه آمریکا باشد به لحاظ تاکتیکی هدف خوبی است و میتواند حداقل در داخل آمریکا حتی در طیف حاکمان کاخ سفید، القای چنددستگی کند اما از منظر راهبردی و واقعبینانه بعید به نظر میرسد بتوان ترامپ را از آنچه تیم(ب) خوانده میشود تفکیک کرد، چرا که آنها همدیگر را تکمیل میکنند. به این معنی که ترامپ به عنوان یک تاجر از منفعتهای ناشی از جنجالآفرینیهای نتانیاهو و دیگران بهرهمند میشود. به همین دلیل نمیتوان این مجموعهها را از هم جدا دانست.
گاهی از منظر آرمانگرایانه امکان تقسیم اجزای یک دولت به بخش خوش خیم و بدخیم برداشتی است که یک سیاستمدار در چارچوب برنامههای مذاکراتی، سیاسی و تبلیغاتی خود دارد.
به امید ایجاد اختلاف بین ترامپ و هیات حاکمه، کشور معطل نماند
امیرعلی ابوالفتح
کارشناس مسائل بینالملل
به طور طبیعی قابل درک است که بین رئیسجمهور آمریکا و برخی اعضای تیمش اختلافاتی باشد و این اختلافات در دوره ریاستجمهوری ترامپ بیشتر بوده است. اما در عین حال باید در نظر بگیریم که یکبار با ترامپ به عنوان شخص حقیقی با دیدگاهها و مواضع خاصش مواجه هستیم و یکبار با ترامپ به عنوان شخص حقوقی و رئیسجمهور آمریکا.
در مورد برخورد با ایران، ترامپ حقیقی براساس اظهار نظرهایش در پی رسیدن به توافق و پرهیز از هرگونه جنگ است، اما در عین حال ترامپ رئیسجمهور آمریکاست و از مشاورانش مشورت میگیرد و به این ترتیب افراد متناسب با جایگاهی که دارند میتوانند بر وی تاثیرگذار باشند. گرچه مواضع ترامپ حقیقی مبتنی بر جنگ نیست اما چون ترکیب تیم اطرافش از جمله جان بولتون مواضع تندی نسبت به ایران دارند میتوانند بر ترامپ تاثیر بگذارند. نمیتوان کتمان کرد که دیدگاه ترامپ با افرادی مانند بولتون متفاوت است اما در عین حال رئیسجمهور آمریکا تابع شرایط و تحت تاثیر دستگاه هیات حاکمه دولتش است. دستگاه دیپلماسی کشورمان باید به این اختلافات توجه کرده و از این اختلافات تا سر حد امکان در دیپلماسی رسمی و عمومی استفاده کند اما باید توجه کرد که این موضوع نباید به هیچ عنوان موجب توقف کشور یا فعالیتها شود. نباید به امید بروز چنین اختلافاتی کشور را معطل نگه داشت بلکه باید در جهتهای مختلف کشور را پیش برد. باید از تمام ظرفیتها و مسیرهای قابل تصور استفاده کنیم و نباید به طور قطع به ایجاد اختلاف یا گسترش آن دل بست.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر