در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
یکروز که از فقر و تنگدستی طاقتش طاق شده بود به کلیسای سنخوزه رفت و شمعی برداشت و به پدر روحانی گفت: ای پدر ما که در آسمانهایی، واقعا شرمندهام، اما بندهنوازی را از فرماندار ایالتی یاد بگیر. این غلامان بنده اویند و وضعشان اینطور، ما بنده شماییم و وضعمان اینطور. پوففف. شمعی روشن کرد و در محل مربوط گذاشت و رفت تا به ادامه زندگی فلاکتبار خود بپردازد.
چندی بعد، فرماندار ایالتی بر اثر برخی سوءتفاهمات سیاسی و امنیتی برکنار و متواری شد و مأموران دادگاههای فدرال، غلامان و ملازمان فرماندار را دستگیر کردند و مورد شکنجه قرار دادند تا هرآنچه در مورد فرماندار، روابط و تعاملات او و محل اختفای او میدانند بر زبان بیاورند. غلامان و ملازمان فرماندار سختترین شکنجههای روحی و جسمی را تحمل کردند، اما سخنی نگفتند. تنی چند از آنان نیز زیر شکنجه جان باختند. جان بلاک که اخبار مربوط را در کانالهای خبری میخواند و دنبال میکرد، شبی پس از آنکه به خواب رفت، در خواب پدر روحانی را دید. پدر روحانی در خواب به جان بلاک گفت: دیدی اینها چه غلامان و بردههای وفاداری هستند؟ شما هیچوقت در برابر پدر خود اینطور بودهای که حالا توقع داری پدر تو با تو آنطور رفتار کند که ارباب اینها با اینها میکرد؟ جان بلاک که شرمنده و سرافکنده شده بود گفت: بلی درست میفرمایید، ولی آیا درست است شما خودتان را با فرماندار مقایسه میکنید؟ توقع ما از شما بهعنوان پدر روحانی بیشتر از این حرفهاست. در این هنگام پدر روحانی نقاب از چهره برگرفت و جان بلاک متوجه شد او پدر روحانی نیست، بلکه شیطان است که در قالب پدر روحانی به خواب او آمده است. پس با هر زحمت و مشقتی بود از خواب بیدار شد و در بیداری از پدر که در آسمانها بود پوزش طلبید و از اینکه در کلیسا چنان سخنانی بر زبان رانده بود، عذرخواهی کرد و به ادامه زندگی فلاکتبار خود مشغول شد.
امید مهدینژاد
طنزنویس
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان