در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
انقلاب اسلامی ایران با وجود کارشکنیها و فشارهای دشمنان چهلمین سال تولد خود را جشن گرفت و به تعبیر رهبر انقلاب وارد دومین گام بزرگ خود شد. به نظر شما مهمترین شاخصه انقلاب که باعث مانایی و ماندگاری آن شد چیست؟
مهمترین شاخصه انقلاب حقانیت تاریخی است که خودش را در جاذبه ایدئولوژیک انقلاب و در قالب رهبری توانمند و هوشمند نشان میدهد. ترکیب این سه عامل موجب این شده که انقلاب در قالب یک جریان فراگیر مردمی استمرار پیدا کند و فرایند این روند باعث مانایی آن شده است. بررسیها نشان میدهد که هیچ انقلابی مثل انقلاب اسلامی ایران مانا نبوده و حقایق حاکی از آن است که انقلابهای روسیه، چین و فرانسه، سالها قبل از 40 سالگی خود روند تغییر نگاه بینشی را شروع کردند و در نهایت استحاله شدند. بنابراین هیچ انقلابی بهجز انقلاب اسلامی ایران را نمیتوان به عنوان شاهد و نمونه مثال زد که در 40 سالگی، همچنان وجه اصلی حرکتش در بدنه اجتماعی نیروهای حمایتی انقلاب و در کادر اصلی رهبری انقلاب و هرم فوقانی قدرت، همچنان پایبندی به آرمانگرایی انقلابی باشد. حتی میتوان گفت در بدنه اجتماعی و پایگاه مردمی شور و هیجان انقلابی جاری است و چه بسا میتوان گفت این شور از یک شعور کیفی توانمندتری نسبت به اوایل انقلاب بهرهمند است. این مساله حتی مورد اشاره رهبر معظم انقلاب نیز بوده است و به این مطلب توجه دادند که بسیاری از جوانان انقلابی امروز نسبت به جوانان سالهای 57 و 58 از نظر دریافت و ادراک انقلابی از جایگاه بالاتری برخوردارند. همین راهپیمایی 22 بهمن جریان سیال و پرشور حرکت انقلابی را بوضوح نشان میداد و حتی باید آن را فراتر از مانایی تفسیر کرد و مبین حرکتی فزاینده دانست و به این نتیجه رسید که انقلاب به لحاظ کیفی به توانمندی خود افزوده است. به عبارت دیگر کادر انقلابی و پایگاه مردمی به لحاظ بینشی نیرومندتر از اوایل انقلاب هستند.
از دیروز وارد دوران پساچهلسالگی شدیم. تحلیل شما از مختصات و شرایط کشور و انقلاب در دوره بعد از چهل سالگی چیست؟
درباره رهاورد و پیشرفتهای انقلاب سخنان بسیاری گفته شده است. انقلاب موفق شده شعارهای اصلی خود مبنی بر استقلال و آزادی و سطوحی از عدالت اجتماعی را عملی کند. استقلال به صورت تام و تمام محقق شده و در عرصه تاریخ ایران بهویژه 200 سال اخیر بینظیر است. در بحث آزادی هم باید گفت اگر به شعارهای انقلاب توجه شود میتوان دریافت که درک مردم ما از آزادی، فحشا و فساد نبود بلکه مردم خواهان آزادی بیان و اندیشه بودند. این نوع از آزادی کاملا در انقلاب ایران رخ داده و نهادینه شده و جریان آزادی اندیشه در روند تاریخ ایران بینظیر است. همچنین انقلاب اسلامی، مردمسالاری تمامعیاری را بر سرکار آورد که باز هم بینظیر است. در بحث مختصات و شرایط کشور باید گفت از نظر منطقهای و جهانی حتی به اعتراف معاندان، کشوری مقتدر، دولتی نیرومند و دارای جاذبه ایدئولوژیک و عمق استراتژیک و در موقعیت خاص اقتدار ژئوپلتیک قرار داریم. به همین خاطر است که در حوادث سوریه، یمن، عراق و لبنان نمیتوانند حضور و نقش ایران را نادیده بگیرند. روح آرمانگرایی انقلاب هم زمینه را برای رویش امثال شهید حججیها فراهم کرده است. اما در داخل ما یک مساله جدی داریم. به این معنا که یک جناح استحالهطلب نولیبرال و ارتجاع شبه مدرن وجود دارد که در دو عرصه اقتصاد و فرهنگ خانه کرده و متاسفانه نقشآفرینی تاثیرگذاری در این حوزهها دارد و میتواند به عنوان یک خطر برای آینده انقلاب تلقی شود. از این رو جریان انقلاب در صفآرایی در مقابل این جناح ارتجاع شبه مدرن قرار دارد. علت ضعف ما در مقوله عدالت اجتماعی هم به این مساله بر میگردد که متاسفانه از سال 68 به بعد سمتگیریها و سیاستگذاریها و برنامهریزیهای کلان اقتصادی و فرهنگی کشور در کنترل مدیرانی قرار گرفت که نسخههای نولیبرالی داشتند. به همین خاطر است که بحث عدالت اجتماعی به اندازه آرمانهای دیگر موفق نبوده است. بنابراین شرایط امروز شرایط تقابل میان جریان انقلابی و جناح ارتجاع شبهمدرن است.
امتیازات، فرصتها و همچنین نگرانیها و تهدیدات قابل پیشبینی این دوره کدامند؟
فرصتها و امتیازات زیادی داریم. طی 40 سال توانستیم زیرساختهای تحول بزرگ صنعتی را در کشور شکل دهیم. همچنین نهادسازیهای کلان آموزشی و فرهنگی و بازتوزیع ثروت در میان اقشاری از جامعه صورت گرفت و بر اثر فرآیند انقلاب در عرصه اقتصاد فاصله میان روستا و شهر کم شد. محور فاصلهگذاری شمالی و جنوبی در شهر تهران تغییر کرد و بسیاری از حوزههای مبتنی بر فاصله طبقاتی عوض شد و ظرفیتهای زیادی رخ داد. الان یک توانمندی علمی فوقالعاده و نیروی جوان تحصیلکردهای داریم که در سراسر منطقه بینظیر است. همچنین ظرفیتهای زیادی برای جهش انقلابی در حوزه عمل و توانمندیهای تکنیکال اقتصادی داریم. از سوی دیگر از امنیت و استقلال تمامعیار و فضای مردمسالارانه برخورداریم. بنابراین ما آمادهایم که وارد فرآیند پیشرفت و عدالت شویم اما تهدیدات قابل پیشبینی هم پیش روی ماست که در دو حوزه اقتصاد و فرهنگ قابل طرحاند. در حوزه فرهنگ با جریان جنگ نرم مواجهایم که از اواسط دهه 60 حرکتش را آغاز کرد و در سالهای اخیر این جریان متاسفانه بسیار نیرومند شده است. حتی در اهرمهای کلان سیاستگذاری و عرصههای مدیریتی فرهنگ هم نفوذ کرده است. در برخی دستگاههای فرهنگی متاسفانه شاهدیم که مدیران، بصیرت و هوشیاری لازم را برای مقابله با جنگ نرم ندارند. بنابراین این حوزه را باید جدی گرفت. البته ظرفیتهای انقلاب برای به عقب راندن جریان جنگ نرم زیاد است که اگر هوشمندانه از این ظرفیتها استفاده کنیم میتوان در این رویارویی پیروز شد. اما متاسفانه در برخی از دستگاههای فرهنگی مدیرانی وجود دارند که نگاه نولیبرالی دارند و مانع از فعال شدن جریان انقلابی در حوزه فرهنگ میشوند. شاید به همین جهت بود که سال گذشته حضرت امام خامنهای مساله آتش به اختیار را در حوزه فرهنگ مطرح کردند. در حوزه اقتصاد هم با این مساله روبهرو هستیم. در این حوزه ریلگذاریهای اساسی و روندهای کلان که از سال 68 به بعد بر مبنای نسخه نولیبرالی از سوی احزابی چون کارگزاران و مشارکت و ... در دولتهای سازندگی و اصلاحات و... صورت گرفت باعث شد این مدیران تکنوکرات که از روحیه انقلابی دور هستند و باید آنها را اشرافی، رانتخوار، نجومی بگیر و بیاعتنا به دغدغههای مردم نامید زمینه را برای عملکرد نه چندان موفق در عرصه عدالت اجتماعی فراهم کنند. اگر این مدیریت نولیبرال رانتخوار به عقب رانده نشود و نسخههای انقلابی و مدیران انقلابی در حوزه های اقتصادی و فرهنگی حاکم نشوند ممکن است با خطر استحاله روبهرو شویم.
چشم انداز شما از ایران 20 سال بعد چیست؟
اگر تحولات اساسی در عرصه اقتصاد و فرهنگ روی دهد و جریان نولیبرال به عقب رانده شود و مدیریتهای انقلابی جایگزین شود چشمانداز انقلاب بسیار روشن خواهد بود. انقلاب برای اجرای این اصلاحات ساختاری بسیار توانمند است. ما رویش های عظیمی داشتیم که بهرهگیری از آن باعث خواهد شد انقلاب از گردنههای بزرگی عبور کند. با توجه به تحولاتی که در کشور در حال رخ دادن است و روند فزاینده زیرساختها و جهشهای علمی و تلاش در جهت کور کردن جریان نئولبیرال باعث خواهد شد انقلاب وارد فاز تمدنسازی شود. دوام و بقای انقلاب و نیرومند و پرجاذبه بودن آن بعد از 40 سال دلیل حقانیت حرکت مردم ایران است و این حقانیت نشانه این است که این انقلاب شأن و رسالت تمدنسازانه دارد.
اصلاحات ضروری در پسا 40 سالگی
در دو حوزه ساخت اقتصادی و فرهنگی ما نیازمند انجام اصلاحات ساختاری هستیم. اولا باید نسخه اقتصاد مقاومتی را تمامعیار اجرا کرد تا بنیه اقتصادی کشور توانمند شود و این عدم توازن اقتصادی بین بخش مولد و بخش غیر مولد از بین برود. چون تمام مفاد اقتصاد مقاومتی در واقع عدم توازن ساختاری را هدف گرفته است. اقتصاد شبه مدرن ایران بر پایه عدم توازن ساختاری بنا شده و اجرای نسخه اقتصاد مقاومتی آن را با تحول بنیادین مواجه خواهد کرد. بنابراین ما نیازمند جایگزینی الگوی اقتصاد عدالتمحور اسلامی و ایرانی به جای اقتصاد شبه مدرن هستیم. این مهم خطر حضور مدیران نولیبرال در عرصه اقتصاد را از بین خواهد برد. این رویه در فرهنگ هم باید اتفاق بیفتد و باید ساخت فرهنگ شبه مدرنیستی ایران را دگرگون کنیم تا جریان جنگ نرم کور و به عقب رانده شود و سبک زندگی جدیدی متناسب با آرمان گرایی اسلامی و ایرانی جایگزین سبک زندگی شبه مدرن شود.
فتاح غلامی
سیاسی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد