3 فیلم سینمایی جدید، اکران خود را در سینماهای کشور آغاز کردند

بمب میلیونر کلمبوس!

در حالی که همواره اعتراضاتی درباره بحث فیلم‌سوزی وجود دارد و چند روز پیش پخش‌کننده «آستیگمات» هم به این مساله واکنش نشان داد و پرسیده بود که «به هر قیمتی باید این تعداد فیلم اکران شوند؟!»، سه فیلم سینمایی دیگر هم به فهرست اکران اضافه شدند و از روز گذشته نمایش خود را در سینماهای کشور آغاز کردند. آنچه مسلم است و پیشتر هم در گزارش‌های سینمایی جام‌جم به آن اشاره کردیم، ترافیک اکران به ویژه در ماه‌های پایانی سال است که این روزها به خوبی شاهد آن هستیم. عموم فیلم‌ها وضع خوبی در اکران ندارند و برای این‌که در کورسوی نمایش باقی بمانند، حتما باید به لحاظ قصه و جذابیت، چیزی در چنته داشته باشند. به نظر می‌آید سه فیلمی که بتازگی روانه پرده سینماها شده‌اند، قابلیت‌ها و ظرفیت‌های خوبی برای تماشا دارند و از این منظر، با اتفاقی تقریبا نادر روبرو هستیم که همه فیلم‌های یک نوبت اکران، به لحاظ عناصر جذب تماشاگر و احتمال فروش، در سطحی برابر قرار داشته باشند. دو فیلم کمدی و یک فیلم عاشقانه، ظاهرا ترکیب مناسبی برای رقابت در گیشه و فروش مناسب است، اما اکران در ایران، سازوکاری نامطمئن و غیرقابل پیش‌بینی دارد. در این گزارش، نگاهی اجمالی داریم به کارنامه قبلی کارگردان‌های این سه فیلم تازه اکران، همچنین از حال و هوای آثار جدید و عناصر احتمالی جذب تماشاگر آنها سخن گفته‌ایم.
کد خبر: ۱۱۹۰۶۹۶

هاتف علیمردانی
به لحاظ کارگردانی، باسابقه ترین فرد در میان این سه فیلمساز، هاتف علیمردانی است. او از سال 88 فعالیت سینمایی خود را به‌عنوان کارگردان آغاز کرده و با احتساب همین کلمبوس، به‌طور مستمر هشت فیلم ساخته است. علیمردانی در همین مدت فیلمسازی سعی کرده ژانرهای مختلفی را تجربه کند؛ دو فیلم اول او یعنی راز دشت تاران و یک فراری از بگبو، تجربه‌هایی در ژانر فانتزی بودند، اما علیمردانی در فیلم سوم، یعنی به‌خاطر پونه تغییر مسیر داد و سراغ قصه‌ای تلخ با موضوع اعتیاد رفت. فیلم‌های بعدی این فیلمساز یعنی مردن به وقت شهریور، کوچه بی نام، هفت ماهگی و آباجان در بستری اجتماعی روایت شد که این آخری قصه اش را با فضای شهری دوران جنگ تحمیلی پیوند زد و به شکلی دراماتیک از آن بهره گرفت. با این حال علیمردانی نشان داد که نمی‌خواهد صرفا به‌عنوان فیلمساز سینمای اجتماعی شناخته شود و دوست دارد، فضاهای دیگری را هم در سینما تجربه کند. گرچه در دو فیلم فانتزی و اول علیمردانی هم مایه‌هایی از کمدی و خنده وجود داشت، اما کلمبوس اولین فیلم این کارگردان در عرصه سینمای کمدی است.
یکی از شاخصه‌‌های مهم فیلم‌های علیمردانی، حضور چهره هاست که این قاعده بیانگر توجه او به گیشه و ارتباط با مخاطبان وسیع‌تر است. فیلم‌های علیمردانی به دلیل ترکیب بازیگران و خط اصلی قصه ها، در وهله اول قابلیت جذب مخاطبان سینما را دارد، اما گاهی به دلیل فیلمنامه ظریف و دقیقتر این رضایت و موفقیت فیلم کامل می‌شود و گاهی هم این اتفاق نمی‌افتد. باتوجه به مواجهه مردم و منتقدان، به عنوان مثال فیلم‌های مردن به وقت شهریور و هفت ماهگی، آثار موفقی نبودند، اما در آنسو به عنوان مثال مردم با اشتیاق بیشتری درباره کوچه بی‌نام و آباجان حرف می‌زنند.
انتظار می‌رود کلمبوس باتوجه به حال و هوایش و قصه‌ای که با کنایه‌های سیاسی بویژه درباره ترامپ است، با اقبال مخاطبان روبه‌رو شود. در این چند وقت اخیر و بعد از گفتار و رفتارهای رئیس‌جمهور آمریکا، تا جایی که اطلاع داریم دست‌کم سه فیلم ایرانی در قالب فضایی کمدی، در قصه‌های خود گریزی به این مسائل زده اند؛ فیلم اکران نشده علی عطشانی به نام اولین تولد، فیلم لس‌آنجلس - تهران ساخته تینا پاکروان که هنوز در برخی سینماها اکران است و درمجموع فیلم موفقی نبود و همین کلمبوس. البته باید فیلم عطشانی را هم دید، اما فعلا به نظر می‌رسد کلمبوس بتواند دست کم رضایت مخاطبان بیشتری را به دنبال داشته باشد.
جالب است باوجودی که فیلم طبق اخبار منتشر شده در رسانه‌ها، در سکوت خبری و زمستان سال گذشته کلید خورد، اما در تیزر آن و طی نماهایی با ماجرای تورقوزآباد و نتانیاهو هم شوخی شده است که مهرماه همین امسال اتفاق افتاد.
فرهاد اصلانی و هانیه توسلی باز هم در فیلمی دیگر با علیمردانی همکاری می‌کنند، اما احتمالا مهم‌ترین نکته در ترکیب بازیگران حضور بازیگران پیشکسوتی چون سعید پورصمیمی و فریده سپاه‌منصور باشد که در سال‌های اخیر کمتر آنها را در آثار سینمایی دیده‌ایم.
شاید جالب باشد که بدانید پیش از این یک فیلم دیگر و سال 2017 هم با نام کلمبوس ساخته شده است؛ اثری آمریکایی، جدی و مستقل ساخته کوگونادا که در چند جشنواره هم تجلیل شد.
پیمان معادی
پیمان معادی را بیشتر به عنوان بازیگر می‌شناسیم؛ او در اولین حضورش در درباره‌الی درخشید و هنوز تداعی صحنه دویدن او در ساحل و «آرش، بابا» گفتنش در یادهاست و تاثیرگذار. برگ برنده دیگر او در بازیگری، باز هم در همکاری با اصغر فرهادی رو شد، نقش سخت نادر در جدایی نادر از سیمین. این بازی‌های خوب و تسلط او به زبان انگلیسی و رفت و آمدهایش به آمریکا و اروپا، راه معادی را به سطح اول سینما و تلویزیون جهان هم باز کرد و این بازیگر در چند فیلم و سریال جهانی، بازی خوبی از خود ارائه داد؛ بویژه در فیلم «کمپ ایکس ری» که نقش اصلی مرد را خوب بازی کرد و در سریال «آن شب» هم باوجود کوتاهی نقش، حضور تاثیرگذاری داشت.
با این حال معادی پیش از بازیگری، مدت‌ها به‌عنوان فیلمنامه‌نویس در سینما فعالیت می‌کرد و فیلم‌هایی چون آواز قو، عطش، کما و کافه ستاره را با فیلمنامه‌هایی از او دیده بودیم.
معادی اما از سال 89 تصمیم گرفت اولین فیلم بلند سینمایی خود را به عنوان کارگردان بسازد. البته طبق آنچه در صفحه ویکی‌پدیای این سینماگر ذکر شده، معادی یک فیلم کوتاه هم در سال 85 ساخته بود. برف روی کاج‌ها به‌عنوان نخستین گام معادی در کارگردانی، فیلم موفقی است و باوجود برخی نقدها، بازخورد بدی میان تماشاگران و منتقدان نداشت. مهم‌ترین موفقیت فیلم به لحاظ اعتباری در سی‌امین جشنواره فیلم فجر اتفاق افتاد و جوایز بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و لوح تقدیر بهترین بازیگر زن بخش نگاه نو (مهناز افشار) را به دست آورد.
معادی چند سال بعد از این فیلم، سال گذشته دوباره با بمب؛ یک عاشقانه پشت دوربین قرار گرفت. گرچه شاید دو فیلمی که تا اینجا معادی کار کرده، جایی در میان فیلم‌های محبوب علاقه‌مندان سینما نداشته باشد، اما معادی نشان داده که به سبب نفس کشیدن در فضای سینما و کارنامه موفق در بازیگری و فیلمنامه‌نویسی، دست‌کم با استانداردهای فیلمسازی آشناست و می‌تواند فیلمی قابل‌تماشا و تحمل بسازد.
بمب؛ یک عاشقانه از بستر دوران جنگ تحمیلی، عاشقانه‌ای خاص خلق می‌کند که شاید به‌طور کامل انتظار و توقع تماشاگر را فراهم نکند، اما لحظات زیبایی را برای او رقم می‌زند و حس خوبی را در مخاطب ایجاد می‌کند. حضور بازیگرانی چون لیلا حاتمی، پیمان معادی و سیامک انصاری، از امتیازات فیلم است. همچنین بازی محمود کلاری، مدیر فیلمبرداری این فیلم و مدیرفیلمبرداری برجسته سینمای ایران در نقش پدر میترا (لیلا حاتمی) هم از نکات جالب این اثر است. به جز اینها باید به موسیقی تاثیرگذار فیلم ساخته النی کاریندرو اشاره کرد که حس عاشقانه و نوستالژی اثر را تشدید می‌کند. این خانم آهنگساز یونانی را بیشتر با ساخت موسیقی فیلم‌های تئوآنگلوپولوس می‌شناسیم.
همه اینها احتمال اقبال خوب مخاطبان را نسبت به دومین فیلم معادی به عنوان کارگردان تقویت می‌کند.

علی رستگار

سینما

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها