بودجه مستقیم و غیرمستقیم بخش هنری کشور، عدد قابل توجهی را شامل می‌شود که گاهی در مسیرهایی به جز آنچه هدف جمهوری اسلامی است هزینه می‌شود؛ در عین حال گرانی این کالاها هم باعث شده تا استفاده از محصولات هنری برای همه امکان پذیر نباشد، بنابراین با ارائه طرحی تحت عنوان «کارت اعتباری هنر» برای ایجاد عدالت اجتماعی در بخش هنر می‌توان گام‌هایی برداشت.
کد خبر: ۱۱۹۰۲۲۱
پرداخت مستقیم یارانه هنر به مردم، پیشنهادی برای عدالت اجتماعی

به گزارش جام جم آنلاین؛ یکی از نقش‌ها و وظایف اصلی حاکمیت در قبال ملت، ایجاد بستر لازم برای استفاده از محصولات هنری و همچنین ارائه خوراک فرهنگی مناسب به آن‌ها برای رشد سطح فرهنگ عمومی جامعه است. نقشی که دولت‌ها در جمهوری اسلامی با تشکیل نهادهای تخصصی تولید محتواهای هنری فرهنگی و اختصاص بودجه‌های سالانه تا حدی به این وظیفه خود به عنوان حاکمیت جامه عمل پوشانده‌اند.

سازمان سینمایی، حوزه هنری و بسیاری از مراکز، سازمان‌ها و انجمن‌های هنری از جمله همین موارد هستند که توسط بخش‌های مختلف حاکمیت در راستای عینیت بخشیدن به وظایف فرهنگی نظام ایجاد شده‌اند. بودجه‌های مورد نیاز هر یک از این نهادها و مراکز که اتفاقا عدد و رقم‌های کوچکی هم نیستند، به طور طبیعی توسط حاکمیت چه به طور مستقیم توسط نهاد دولت و چه غیرمستقیم توسط سایر نهادهای وابسته به دولت تامین می‌شود.

به عبارت دقیق‌تر این مراکز موظف می‌شوند با پول مردم تولید کننده محصولات هنری مورد نیاز آن‌ها باشند اما در بازار عرضه، مردم مجبورند بار دیگر مبالغی را پرداخت کرده تا بتوانند مصرف‌کننده همین کالاها که بخشی از آن با پول خودشان تهیه شده باشند؛ در این مرحله به دلیل گرانی این کالاها، شاهد شکاف طبقاتی میان مخاطبان محصولات فرهنگی و تبعیض در امکان بهره‌مندی شهروندان از کالاهایی هستیم که با پول همه مردم تولید شده‌اند.

با در نظر داشتن اینکه معمولا بودجه‌های مصرف شده در تولید آثار هنری مورد مناقشه مردم و رسانه‌ها است و مخاطب این کالاها نیز در مقایسه با بودجه مصرف شده بسیار اندک هستند، شاید بهتر باشد فرآیند دخالت مالی دولت در بخش هنر دچار تغییر و تحولاتی شود که مصرف کالاهای هنری به شیوه عادلانه‌تری در کشور اتفاق بی‌افتد.

به طور کلی دولت در سینما، تئاتر و بخشی از هنرهای تجسمی بودجه مستقیمی برای تولید کالاهای هنری صرف می‌کند اما در بخش مهم موسیقی تقریبا هیچ سهمی در هزینه‌های آثار تولید شده ندارد که البته ویژگی مثبتی تلقی می‌شود به شرط آنکه دولت از نقش خود در تولید آثار موسیقی کشور غفلت نکند. اکنون پیشنهاد ما برای توزیع عادلانه پول مردم در اشاعه هنر و فرهنگ این است که دولت بخش بزرگ از رقمی که به طور مستقیم برای آثار هنری فرهنگی هزینه‎ می‌کند را به جای تولیدکنندگان در اختیار خود مردم قرار بدهد تا همه آحاد ملت به طور مساوی از حق مصرف کالاهای هنری بهره‌مند باشند.

تئاتر، کالایی لاکچری یا هنری برای مردم؟

امروز با توجه به گرانی کالاهای هنری، عملا هنر در کشور ما تبدیل به یک کالای لوکس شده است. از سینما که شاید بتوان آن را محبوب‌ترین و مردمی‌ترین بخش تولیدات هنری کشور به لحاظ تعداد مخاطبی که حاضر است برای استفاده از آن هزینه کند، گرفته تا تئاتر و کنسرت‌های موسیقی همگی با افزایش قیمت‌های بسیار زیادی در بلیت همراه بوده‌اند. در تئاتر و موسیقی افزایش قیمت‌ها به اوج خود رسیده و به معنی واقعی، قشر غالب مردم کشور اگر بخواهند هم نمی‌توانند مخاطب این دو محصول هنری کشور باشند.

ارزان‌ترین بلیت تئاتر امروز 20 هزار تومان و گران‌ترین آن در تئاترهای اصطلاحا لاکچری به سقف 250 هزار تومان هم می‌رسد؛ این اعداد در مقایسه با درآمد متوسط مردم جامعه و گرانی‌های هر روزه کالاهای مصرفی عملا دست خانواده ایرانی را از تئاتر کوتاه کرده است. تئاتر اگر به طور عادلانه در اختیار عموم مردم قرار بگیرد قطعا مناقشه قدیمی تئاتر روشنفکری و تئاتر برای مردم را هم سامان می‌بخشد.

امروز گرانی تئاتر و قهر کردن عموم مردم با آن، فضایی را ایجاد کرده که در اغلب نمایش‌نامه‌های روی صحنه محتوای مردمی مناسبی وجود نداشته باشد و تئاتر تبدیل به سرگرمی لوکس قشری خاص از کشور شود.

نقش دولت در موسیقی کشور

در موسیقی هم که به تبع نبود قانون کپی‌رایت فروش کسب سود از طریق فروش آلبوم بی‌معنی است و آنچه باقی می‌ماند گیشه کنسرت‎های گاه و بی‌گاه خواننده‌هایی است که بعضا یک شبه معرفی و معروف می‌شوند. وقتی تنها ممر درآمد تهیه‌کنندگان موسیقی کشور از طریق برگزاری کنسرت است بنابراین طبیعی است که برای کسب سود بیشتر، بلیت را گران‌تر به فروش برسانند.

قیمت بلیت کنسرت‌هایی که در کشور برگزار می‌شود هم مثل قیمت بلیت تئاتر، استفاده از این کالای هنری را تبدیل به اتفاقی لوکس کرده که با توجه به سقف و کف درآمد عموم مردم کشور، امکان بهره‌مندی از آن برای همه فراهم نیست.

جالب است که در موسیقی بر خلاف تئاتر، سینما و حتی هنرهای تجسمی علی رغم آنکه دولت در بودجه سالانه کشور ردیف بودجه معینی برای این بخش در نظر گرفته است اما موسیقی دولتی به معنای آنکه دولت متولی تامین هزینه‌های تولید و ارائه آن باشد نداریم.

در بودجه سال 97 ردیف بودجه موسیقی کشور عدد 97 میلیارد و 800 میلیون تومان را نشان می‌‎دهد که با توجه به دولتی نبودن سرمایه تولید آثار پرطرفدار موسیقی کشور در یک سال اخیر روشن نیست که این رقم درشت برای چه اموری غیر از اعطای مجوز شعر که وظیفه دولت محسوب می‌شود، صرف شده است.

یارانه هنر در جیب مردم به جای تهیه‎کنندگان؛ پیشنهادی منطقی

بررسی ردیف بودجه دولت برای بخش‌های هنری مختلف اعم از سینما، هنرهای نمایشی، هنرهای تجسمی و موسیقی، نشان می‌دهد سالانه فقط در بودجه رسمی و شفاف هنری کشور چیزی بالغ بر 500 میلیارد تومان به تولید این کالاها اختصاص پیدا می‌کند؛ این عدد، بودجه‌های غیر مستقیم که توسط ارگان‌ها، وزارت‌خانه‌ها و سازمان‌های دولتی برای تولید آثار هنری هزینه می‌شود و اتفاقا بخش اصلی و بزرگ مشارکت حاکمیت در تولید آثار هنری است را شامل نمی‌شود؛ این بخش به دلیل عدم اجرای قانون شفاف‌سازی با ابهام بزرگی همراه است و عملا بدون دسترسی به اسناد شفاف نمی‌توان عددی برای آن اعلام کرد.

اکنون با توجه به این اعداد بزرگ و آنچه در خصوص عدم بهره‎مندی آحاد ملت از این تولیدات گفته شد، شاید بد نباشد که با نگاه به دو طرح کارت سوخت و یارانه نقدی که پیش از این در کشور اجرایی شد، طرح نویی برای یارانه هنر ارائه بدهیم.

در دولت نهم، با این توجیه که دولت از حساب همه مردم برای سوخت و نان سوبسید پرداخت می‌کند اما همه از امکان مصرف این کالاها بهره‌مند نیستند پیشنهاد اجرای طرح یارانه نقدی ارائه شد. در حالت پیش از ارائه یارانه نقدی نتیجه به شکلی ترسیم شده بود که افراد هر چه پولدارتر و مصرف‌گراتر باشند بنابراین سهم بیشتری از یارانه دارند و این مسئله با اصل عدالت منافات داشت. دولت در نتیجه تصمیم گرفت یارانه نان و حامل‌های انرژی را در یک طرح ملی و با سیکلی ماهانه به حساب مردم واریز کند.

از جمله ویژگی‌ها و محسنات اصلی این طرح علی رغم همه نقدهایی که به شیوه اجرای آن وارد است عدالت نسبی‌ ایجاد شده در سطح عمومی است؛ با این شیوه، افرادی که هیچ درآمدی حتی به انداره خوردن یک قطعه نان نداشتند هم می‌توانند از حقوقی برابر سایر شهروندان کشور بهره‌مند شوند.

اکنون در حوزه هنر نیز با توجه به تبعیض‌های موجود، می‌توان طرحی مشابه یارانه نقدی البته با تفاوت‌هایی در شیوه اجرا ارائه کرد که اگر مورد استقبال دولت قرار بگیرد می‎توانیم شاهد عدالت عمومی در بهره‌مندی از خوراک هنری و فرهنگی کشور باشیم.

از آنجا که حکومت موظف است برای نیازهای فرهنگی مردم، امکان بهره‌مندی آن‌ها از محصولات هنری را فراهم کند، پس قطعا پرداخت کردن سهمیه هر ایرانی از بودجه فرهنگی هنری کشور به صورت نقدی انتخابی عاقلانه نیست، چرا که در آن صورت اطمینانی از هزینه کرد این بودجه در زمینه فرهنگی وجود ندارد؛ اما اگر چیزی مشابه کارت سوخت به عنوان کارت یارانه هنر در اختیار عموم مردم کشور قرار بگیرد تا به صورت اعتباری شارژ شود بنابراین نه تنها همه مردم از سهمی برابر در مصرف کالاهای هنری برخودارند بلکه تولیدکنندگان آثار نیز این اطمینان را دارند که از میزان قابل قبولی از مخاطب برخوردار هستند، چرا که دولت قبلا سهم آن‌ها را پرداخت کرده است.

بودجه کارت اعتباری هنر از کجا تامین ‌شود؟

اکنون باید به این نکته پرداخت که پول مورد نیاز برای تامین اعتبار این کارت از کدام منابع باید فراهم شود؟ پاسخ قطعی سهم خود مردم از بیت المال است، اما آیا هزینه‌های تولید محصولات هنری کشور تنها از طریق بودجه رسمی دولت است؟!

مجموع بودجه‌ای که دولت در سال 97 برای سازمان سینمایی، موسیقی و هنرهای نمایشی در نظر گرفته است، عددی در حدود 469 میلیارد تومان است اما تمام بیت‌‍‌المالی که برای تولید آثار هنری مصرف می‌شود فقط این نیست. ارگان‌ها، نهادها، ‌سازمان‌ها، بانک‌ها و حتی برخی وزارت‌خانه‌های دیگر به جز ارشاد هم هستند که سالانه به صورت مستمر هزینه‌هایی را برای تولیدات هنری کشور مصرف می‌کنند؛ این اعداد را به دلیل آنکه در پوشش‌های مختلف هزینه می‌شود نمی‌توان به طور شفاف و روشنی مورد بررسی قرار داد اما به طور قطع نهادهای نظارتی و خود دولت می‌توانند با جمع‌بندی از ریز فعالیت‌های صورت گرفته، نه تنها مراکز تولیدکننده بلکه عدد بودجه‌های مصروفه را هم به روشنی به دست بیاورند.

حسن اصلی این کار شفافیتی است که در حوزه سرمایه‌های مصروفه اتفاق می‌افتد و بالاخره دعواهای تولید محصولات وابسته و غیروابسته که سال‌هاست در حوزه هنر اتفاق می‌افتد به پایان می‌رسد. بعد از آن ویژگی دیگر این اقدام روشن شدن عدد اصلی هزینه‌کرد حاکمیت در حوزه هنر است که می‌توان در مورد تقسیم آن بر تعداد شهروندان مخاطب هنر و توزیع کارت اعتباری هنر به صورت دقیق‌تری صحبت کرد.

راهکارهایی برای اشکالات احتمالی کارت اعتباری هنر

این ایده به پرداخت بیشتری احتیاج دارد و قطعا با انتقادات زیادی از سوی منتقدان هم همراه خواهد بود. یکی از اشکالاتی که وارد است موضوع مهم محتوای آثار پس از اجرای این طرح است. مثلا این نکته صریح و روشن است که از منظر سرمایه‌گذاران خصوصی، آثار هنری با محتوای ایدئولوژیک یا دینی به دلیل آنکه جنبه تجاری آن‌ها کمرنگ است با استقبال بسیار کمتری نسبت به سایر آثار مواجه می‌شوند، امروز آثار دارای محتوای ایدئولوژیک با حمایت‌های دولتی تولید می‌شوند؛ بنابراین این احتمال وجود دارد که در صورت خلع ید دولت در بخش تولید، ساخت این آثار با مشکلاتی رو به شود. اما حقیقت امر آن است که اگر بخواهیم شاهد پیشرفت هنر در کشور باشیم، حتی در بخش آثار ایدئولوژیک بهتر است دیگر روی توان حاکمیتی حساب باز نکنیم.

روشن است که ادعای رقابتی نبودن سینما، تئاتر و موسیقی طی این سال‌ها ادعای غلطی است و سینمای ایدئولوژیک هم تنها با هزینه‌های حاکمیت به حیات خود ادامه نداده است. اما اگر رقابت را از آنچه امروز هست آزادتر کنیم و اجازه بدهیم هنر ایدئولوژیک هم برای ادامه کار خود تنها روی سرمایه‎های خصوصی و به تبع آن بالابردن هرچه بیشتر کیفیت آثار تولید شده تمرکز کند، قطعا با پیشرفت‌های چشمگیری رو به رو خواهیم شد و به علاوه آن امکان بهره‌مندی عموم مردم از این امکانات را فراهم کرده‌ایم.

در مورد تامین هزینه‌های مورد نیاز ساخت آثار ایدئولوژیک هم با توجه به اهمیتی که قشر مذهبی جامعه برای آن قائل هستند قطعا با روش‌هایی مشابه روش‌های جشنواره عمار که با نذرهای فرهنگی مردم آثاری را می‎سازند، بخشی از نگرانی‌ها برطرف خواهد شد.

نکته دیگر آن است که تکلیف فیلم‎سازان جوان و تازه کاری که تهیه‌کنندگان خصوصی به سختی به آن‌ها اعتماد می‌کنند چه می‌شود؟! پاسخ این است که با توجه به رشد چشمگیر تعداد فیلم‌سازان جوان در حدود 10 سال اخیر، شاید بتوان راهی برای حمایت از استعدادهای جوان اندیشید. مثلا این امکان در قالب ایجاد مرکزی برای حمایت از فیلم‌سازان جوان فراهم باشد که تا سقف دو فیلم اول، بتوانند با حمایت‌های حاکمیتی آثار بلند خود را بسازند و بعد از آن با توجه به کیفیت آثارشان، مثل سایر فیلم‌سازان وارد چرخه بخش خصوصی شوند.

یکی دیگر از اشکالات وارده به این طرح ممکن است به ورود تهیه‌کنندگانی با پول‌های مشکوک برگردد. لازم است بگوییم که اتفاقا از جمله محسنات اصلی طرح کارت اعتباری هنر، جلوگیری از هدررفت بودجه‌های کلان دولتی برای تولید آثار ضعیف و غیرقابل دفاع است که به مدد عدم شفافیت مالی ساخته شده‌اند. قوانین نظارتی و الزام‌آوری که شفاف‌سازی را مهم‌ترین وظیفه خود بداند برای اجرای این طرح لازم است تا اجرای این طرح مسیر را برای ورود بیشتر پول‌‌های کثیف به سینما باز نکرده و این صنعت را تبدیل به مامن امن پول‌های کثیف نکند.

جام جم آنلاین/ فاطمه سادات بکائی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها