جام جم آنلاین گزارش میدهد
آمارها چندان واضح و روشن نیست، حتی این که فعلا چه تعداد ایرانی در دانشگاههای خارجی درس میخوانند محل بحث است. یکبارگفته شده بود این آمار حدود 70 هزار نفر است و باز هم گفته شده بود اگر دانشجویانی که در دانشگاههای تاییدنشده درس میخوانند اضافه شوند این رقم به صدهزار نفر میرسد.
وضعیت آمار دانشجویان پزشکی، اما بهتر است و آخرین اطلاعرسانی مربوط میشود به مهر امسال که قائممقام معاون آموزشی وزیر بهداشت گفت، این افراد حدود ده هزار نفرند که 7000 نفرشان در دانشگاههای تاییدشده درس میخوانند که میشود 3000 دانشجوی تایید نشده.
وقتی پای ارز و دلار وسط میآید اما چندان تفاوتی میان تاییدشدهها و تاییدنشدهها نیست و فرقی نمیکند آن دانشگاه خارجی کجای عالم واقع شده چون دانشجوی ایرانی اگر بورسیه یا بچهپولدار نباشد قیمت دلار میشود همه دغدغهاش. این دغدغه تا به امروز خیلی از دانشجویان ایرانی دانشگاههای خارجی را راهی کشور کرده و خیلیهای دیگر عنقریب است که به کشور برگردند، عدهای هم ماندهاند دو به شک که بالاخره بمانند یا نه که بعید است با این وضعیت دلار و نرخهای جهشیاش دو به شک ماندنشان چندان طولانی شود.
خواهر یکی از این دانشجویانِ دودل که در دانشگاه مریلند دکتری میخواند به ما میگوید، دیگر توان تهیه دلار با نرخ آزاد را ندارند و از پس ارسال چهار، 5000دلار برای هر ترم برنمیآیند و بعید نیست همین روزها یا همین ماهها دانشجویشان به کشور برگردد. مادر دختری نیز که برای تحصیل به مرکز اروپا رفته، مردد است ولی به ما میگوید، فعلا خانوادگی دارند مقاومت میکنند تا ببینند آینده چه میشود. همین زن اما میگوید آنهایی که دیگر توانی برای مقاومت و پولی برای خرید ارز با نرخ آزاد ندارند دستهدسته برمیگردند به این امید که بتوانند در یکی از دانشگاههای کشور پذیرش بگیرند و لااقل بیمدرک نمانند.
جایابی دانشجویان برگشتی
ماجرای پذیرش خارجرفتهها در دانشگاههای داخلی اما ماجرای آسانی نیست و سختتر از آنی است که به نظر میرسد. رئیس سازمان امور دانشجویان وزارت علوم با ما حرف نزد تا چند و چون این پذیرش را از او جویا شویم و او لااقل آمار بدهد که بعد از بحران ارزی چند نفر و در چه رشتههایی پذیرش شدهاند. با این حال از گفتههای حمید اکبری قائممقام معاون آموزشی وزیربهداشت میتوان دریافت که روند پذیرش خارجرفتهها در دانشگاههای وطنی دستکم برای متقاضیان رشتههای علوم پزشکی، سخت و شاید حتی نشدنی است. طبق گفتههای او تا مهر امسال 1600 دانشجو، متقاضی انتقال به دانشگاههای علوم پزشکی داخل بودهاند که از این تعداد ۷۰۰ نفر واجد شرایط انتقال تشخیص داده شدهاند و تا یازدهم مهر گذشته فقط 92 نفر موفق به دریافت پذیرش شدند.
این92 نفر شاید گویای شانس متقاضیان برای پذیرش باشد، شانسی که واقعا اندک است به اندکی یک شانزدهم هرچیز. اکبری اما گفته است که این شانسِ اندک علت دارد و برمیگردد به فراوانی دانشجویان ایرانی که برای تحصیل در رشتههای پزشکی به خارج کشور میروند و ظرفیت محدود دانشگاههای داخلی.
با وجود این توضیحات ولی به نظر میرسد مسائل دیگری نیز در رابطه با دانشجویان خارج کشور وجود دارد، مواردی که برمیگردد به برخی نگاههای خاص نسبت به کیفیت تحصیل در بیشتر دانشگاههای خارجی و اصلا برخی انگیزهها که سبب خروج دانشجویان از کشور میشود.
این نگاه خاص در گفتوگوی ما با حمایت میرزاده، سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس کاملا مشهود بود، کسی که معتقد است کیفیت آموزشی دانشگاههای ایرانی از بسیاری از خارجیها بالاتر است و وضعیت تحصیلی بسیاری از دانشجویان داخلی از خارجرفتهها بهتر است. او میگوید سفرهای زیادی به کشورهای مختلف داشته و وضعیت دانشجویان ایرانی را از نزدیک رصد کرده بنابراین مصر است بر این که بگوید خیلی از این دانشجویان با استدلالهای واهی به خارج کشور رفتهاند و این استدلالها به اندازهای است که حتی برخی خانوادهها برای داشتن آیندهای روشن، فرزندانشان را برای گرفتن دیپلم به خارج از کشور میفرستند.
میرزاده میگوید قبول کنید عدهای از افرادی که برای تحصیل به دانشگاههای خارجی رفتهاند کسانی هستند که به دلیل ضعف تحصیلی موفق به ورود به دانشگاههای داخلی نشدهاند پس آیا درست است اینها هم ارز دولتی که باید صرف موادغذایی و دارو شود بگیرند و هم بعد از ترک دانشگاههای خارجی بدون چون و چرا در دانشگاههای ایرانی پذیرش شوند؟ و میپرسد آیا دور از انصاف نیست برای اینها در دانشگاههای برتر کشور جایابی شود و بچههای این سرزمین که درس خوانده و زحمت کشیدهاند فقط به این علت که پول نداشته و در داخل ماندهاند بمانند پشت کنکور دانشگاه؟
شک نداریم بخشی از دانشجویان خارجرفته مشمول این تردیدها میشوند ولی اینکه بخواهیم همه را به یک چوب برانیم قطعا دور از واقعیت است. تحصیل در دانشگاههای خارجی جرم نیست و تا قبل از بحرانهای ارزی نیز همواره بیسرو صدا انجام میشد ولی حالا که دلار کیمیاست، نمیشود روی مشکلات این عده چشم بست.
پذیرش به شرط پول
سعید ابتدای سال 2016 میلادی به اکراین رفت و اول سال 2018 به ایران برگشت. خودش میگوید رفت و برگشتش طوری نبود که به گرانیهای دلار بخورد، اما خیلی خوب میدید ایرانیهای دانشگاههای اکراین چطور به خاطر نوسانات دلار چمدانهایشان را میبندند و به کشور برمیگردند. او حالا در ایران درس میخواند اما داستان پذیرش آدمهایی مثل او در دانشگاههای ایرانی شنیدنی است، پذیرشی که اصلا آسان و بیخرج نیست.
چرا برای تحصیل به خارج از کشور رفتی؟
دلایلش متعدد است، اول برای این که ورود به دانشگاههای خارج آسانتر است، دوم این که فکر میکردم تحصیل در آنجا ارزانتر از ایران است که اشتباه میکردم و سوم این که پذیرش در دانشگاهی که انتخاب کردم نیاز به مدرک زبان نداشت.
خرج تحصیل یک دانشجوی دندانپزشکی در اکراین چقدر بود؟
هشت تا 12 هزار دلار برای هر سال. هزینه زندگیام هم در ماه حدود 450 یورو بود.
اوضاع مالی خانواده خوب است؟
بله خدا را شکر. خانواده ام پزشک هستند.
پس چرا برگشتی ایران؟
سختیهای آنجا باعث شد برگردم. آنجا هیچ حمایت و پشتوانهای وجود نداشت. روی کاغذ به ما گفته بودند بیمه خدمات درمانی هستیم و هر ترم 200 یورو از ما بابت بیمه میگرفتند اما وقتی بیمارشدم هیچ پشتوانهای بهجز خدا نداشتم. ما بیمه یک شرکت ایتالیایی بودیم ولی از هیچ یک از بچهها هنگام بیماری و سختی حمایت نمیکرد.
شما مشکل مالی نداشتی، اما حتما ایرانیهایی را دیدهای که وضعیت دلار باعث بازگشتشان شد.
بله این افراد زیاد بودند. دانشگاه ما وقتی دید خیلی از دانشجویان درحال بازگشت هستند، بورسیهای را تعریف کرد تا انگیزهای برای ماندن باشد؛ ولی شرایطش آنقدر سخت بود که فقط به عده معدودی رسید.
بعد از بازگشت به ایران در دانشگاههای داخلی پذیرش شدی؟
بله من برای دانشگاه جندی شاپور اهواز اقدام کردم چون خانواده ام عضو هیات علمی آنجا هستند. من که آشنا بودم بهسختی پذیرش شدم و دیگران سختتر از من پذیرش میشوند.
بابت تحصیل در این دانشگاه پول هم میدهی؟
بله من ورودی دو سال پیش هستم و سالی 15 میلیون تومان شهریه میدهم. ورودیهای بعد از من 42 میلیون میدهند و گفته میشود ورودیهای بعد از آنها باید سالی 58 میلیون تومان بدهند.
همه دانشگاههای معتبر همین وضع را دارند؟
بله، تازه اوضاعشان از این هم سختتر است چون دانشگاه شهید بهشتی علاوه بر شهریه، 300 میلیون تومان هم به عنوان پیشپرداخت میگیرد که میگویند کمک به دانشگاه است. دانشگاه رشت هم 200 میلیون تومان پیش میگیرد.
فقط بخاطر آیندهام!
فرنوش یکی از دانشجویان ایرانی است که با وجود افزایش سه برابری قیمت دلار هنوز به پشتوانه حمایتهای خانوادهاش میتواند در مجارستان بماند و تحصیل کند. او داروسازی میخواند و سال دوم است و از همه چیز بجز وضعیت دلار راضی است. حرفهایی که او در گفتوگو با ما زد شاید آیینه تمام نمای انگیزههایی باشد که در این شرایط سخت هنوز جمعیتی پرتعداد از ایرانیها را در اطراف جهان در تحصیل نگه داشته است.
در مجارستان دانشجوی ایرانی زیاد است؟
بله، خیلی زیاد. دانشجویان خارجی هم زیاد هستند تقریبا از همه جای جهان.
شنیدهایم ایرانیها در حال بازگشت به کشور هستند.
بله، تعدادشان روز به روز هم بیشتر میشود.
فقط دانشجویان ایرانی برمیگردند؟
تا جایی که من میدانم بهجز چند دانشجوی اسرائیلی که بهخاطر ضعف تحصیلی اخراج شدند فقط دانشجویان ایرانی هستند که بهخاطر مشکلات اقتصادی در حال بازگشت هستند. کسانی هم که ماندهاند دو به شک هستند و امیدوارند اتفاقاتی رخ دهد و مجبور به برگشت نشوند.
یک دانشجوی داروسازی مثل شما در طول سال چقدر هزینه تحصیل میدهد؟
شهریه دانشگاه من سالی 8000 دلار است که میشود ترمی 4000 دلار. این سوای هزینههای محل زندگی و خورد و خوراک و رفت و آمد است که برای من میشود ماهی 750 یورو یا 800 دلار.
این هزینه سنگین است و جورکردنش کار هرخانوادهای نیست. فکر میکنید درسخواندن در مجارستان ارزش این همه هزینه کردن را دارد؟
به نظرم دارد، چون دانشگاه من جزو دانشگاههای معتبر است و از این به بعد درهرکشور اروپایی که بخواهم درس بخوانم، هیچ مشکلی ندارم.
ویزای شینگن و مُهری هم که در پاسپورت من میخورد پشتوانهای است برای سفرهای من در آینده. من از کیفیت آموزشی و امکانات آزمایشگاهی دانشگاهمان هم خیلی راضیام. فکر میکنم همه اینها برای ماندنم کافی باشد.
مریم خباز
جامعه
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان