جام‌جم زمزمه های جبران ناکارآمدی صندوق های بازنشستگی با بالا بردن سن بازنشستگان را بررسی می کند

معمای افزایش‌ سن‌ بازنشستگی

هول و هراس شاغلان تمام شدنی نیست، یک بحث است که همیشه گوشت تن‌شان را آب می‌کند و گرد ناامیدی را می‌پاشد روی دلشان؛‌ افزایـــــــــش ســـــــن بازنشستگی.
کد خبر: ۱۱۷۲۸۶۷

یک اشاره کافی است و پچپچها کفایت میکند که آنها هول برشان دارد که بازنشستگی با همه امیدی که به آن بستهاند یک قدم از آنها دورتر میشود و دوباره کار و کار. مدتی است دوباره زمزمههایی از تلاش برای بالابردن سن بازنشستگی یا افزایش سنوات خدمتی شنیده میشود که دلهرهآور است. یک منبع آگاه به ما گفت در این رابطه طرحی به مجمع تشخیص مصلحت نظام فرستاده شده تا بلکه این مجمع راهی برای نجات صندوقهای بازنشستگی پیدا کند. عدهای میگویند دولت پشت ماجراست به این دلیل که صندوقهای بازنشستگی را که به مردم حقوق بازنشستگی میدهد عمدتا دولت تغذیه میکند و ظاهرا دولت نمیخواهد یا نمیتواند فشار مضاعفی را تحمل کند. همین بحثهاست که دلهره به جان مردم میاندازد و شاغلان بخصوص آنهایی که تا بازنشستگی فاصله زیادی ندارند را میترساند. این ترس و دلهرهها با گفتههای مشاور رئیسجمهور و سرپرست وزارت تعاون پر رنگتر میشود، آنها در مراسم اکران مستند «بمب ساعتی» از تصمیم سخت دولت سخن به میان آوردهاند. تصمیمیکه رابطه مستقیمی با سن بازنشستگی دارد.

بازنشسته شدن رویای بسیاری از شاغلان است، نمیدانم شاید به علت دلچسب نبودن فضاهای کاری یا کافی نبودن حقوق و مزایا، شاید هم بازنشستگی برای عدهای پایان زندگی کسالت بار کارمندی و سرآغاز دنبال کردن آرزوهایی است که کار مانع از رسیدن به آنهاست. هرچه هست آمارها چیزهای خوبی روایت نمیکنند، یک نمونهاش این که سن بازنشستگی در کشورمان به 50 سال رسیده. حقیقت دیگر آن که احمد میدری، معاون وزیرکار میگوید که ایرانیها بهطور متوسط 22سال کار میکنند و 27 سال حقوق بازنشستگی میگیرند. حقیقت دیگر آن که صمدا... فیروزی، قائممقام صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان و روستاییان به ما گفت که در میان 150 کشور عضو اتحادیه تامین اجتماعی، ایران شاغلانش را در جوانترین سن ممکن بازنشسته میکند.

این حقایق اما یکسوی ماجراست. سوی پرزور سناریوی بازنشستگی، مردمند که کاری به این حرفها ندارند و فقط میدانند میخواهند طبق قانون بازنشسته شوند و این قوانین دم به دم تغییرنکند و مدام دلشوره بالا رفتن سن بازنشستگی را به جانشان نریزد. با این که حتی احمد میدری گفته است در ژاپن مردم در67 سالگی بازنشسته میشوند و بعد از آن به طور میانگین تا 27 سال حقوق بازنشستگی میگیرند، اما مردم به اتفاق معتقدند که نباید ایران و ژاپن را با هم مقایسه کرد.

شاید همین مقاومتهای افکارعمومی است که تا به حال جلوی تلاشها برای دستکاری اساسی در قوانین مربوط به بازنشستگی را سدکرده مثل وقتی که بعد از کلی جار و جنجال  بر سر گنجاندن تبصره افزایش سن بازنشستگی در برنامه ششم توسعه این تلاشها عقیم ماند و سرانجام تبصرههای 33 و 24 لایحه برنامه ششم حذف شد. این دو تبصره سعی داشت از یکسو سن بازنشستگی را برای مشمولان صندوق تامین اجتماعی افزایش دهد و از سوی دیگر سنوات خدمتی مشاغل سخت و زیان آور را از 20 سال به 25 سال برساند که خوشبختانه یا متاسفانه به نتیجه نرسید.

فشار افکارعمومی بسیار قدرتمند است و نارضایتیهای اجتماعی هر دولت و حکومتی را محتاط میکند. شاید علت دست به عصا بودن تصمیمگیران کشور ما نیز همین باشد آنچنان که سلمان خدادادی، رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس نیز به ما میگوید بالارفتن سن بازنشستگی گرچه به نفع صندوقهای بیمهای و حاکمیت است، ولی چون بیشتر مردم را ناراضی میکند همیشه عدهای جلوی تحقق آن را میگیرند.

تب تند صندوقهای بازنشستگی

حال صندوقهای بازنشستگی کشور مثل حال تهران است که برایش پیشبینی زلزلهای قدرتمند کردهاند و گفتهاند شاید دیر و زود داشته باشد، ولی سوخت و سوز در کارش نیست. بحران چشم در چشم اغلب صندوقهای بازنشستگی انداخته و دور نیست زمانی که مثل یک سونامی آنها را غرق در مشکلات کند و به تعبیری صندوق و مردم را یکجا ببلعد. شخص مطلعی که برای نگارش این گزارش به ما اطلاعات میداد حتی گفت چیزی به آن روز نمانده که بحران صندوقهای بیمهای مثل بحران موسسات مالی و اعتباری همچون یک دمل سرباز کند و به کوچهها و خیابانها بکشد.

در نزدیک بودن این بحران نه رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس شک دارد و نه قائم مقام صندوق بیمهای کشاورزان و روستاییان، منتها گویی صندوقها دارند آبرو داری میکنند و دولت به عنوان عمود این خیمه دارد همه زورش را خرج میکند تا لااقل بحران به تعویق بیفتد. حتما تزریق 4000 میلیارد تومان به صندوقهای بازنشستگی کشوری و لشکری توسط دولت در سالهای 95 و 96 نیز حکمتش همین بوده است.

با این حال اما صمدا... فیروزی میگوید از 21 صندوق و شبه صندوق موجود در کشور همگی در تامین منابع مالی مشکل دارند و خدادادی راحتترش را میگوید که ورشکستهاند.

فیروزی علت این وضع را زود بازنشسته شدن افراد از یک سو و بالا رفتن سن امید به زندگی افراد از سوی دیگر میداند که باعث شده بازنشستهها زمان درازتری حقوق دریافت کنند درحالی که سالهای کمتری حق بیمه پرداختهاند. حتی منبع مطلع ما گفت که درآمدها و هزینههای صندوقهای بازنشستگی بجز یکی از آنها (بیمه نفت) به نقطه سر به سر رسیده و چیزی نمانده با موج بازنشستگیهای تازه زیربار بدهکاری کمر خم کنند.

فهمیدن اوضاع وخیم صندوقها اصلا کار سختی نیست. همین که این روزها درخواستهای بازنشسته شدن تا مدتها حتی بررسی نمیشود یا بیمههای بازنشستهها هر سال کم جانتر از قبل میشود و ما بازنشستهای را سراغ داریم که هیچ مرکز درمانی آن بیمه خاص و صندوق بازنشستگیاش را قبول نمیکند تا چشمش را جراحی کند شاهدی است بر وخامت اوضاع.

فعالیتهای ناکام اقتصادی

تقصیر مردم است یا دولت یا صندوقها؟ مسلما تقصیر مردم نیست که اوضاع صندوقها اینچنین خراب است، ولی دولت و صندوقها هرکدام به سهم خود مقصرند حتی فیروزی میگوید صندوقها باید حساب و کتاب تعهداتشان را داشته باشند و به اندازه توانشان تعهد بدهند که انگار این کار را نکردهاند. او البته نیمنگاهی به قوانین هم دارد که به راه افتادن سیل بازنشستگی کمک کرده مثل قانون مشاغل سخت و زیانآور یا بازنشستگی پیش از موعد، اما ما به او که یک کارشناس خبره بیمه است گفتیم اگر صندوقهای بازنشستگی میتوانستند درآمدهای خود را افزایش دهند و روی دیوارهای بهتری یادگاری بنویسند اوضاعشان این همه بد نمیشد.

فیروزی این تحلیل را قبول کرد و درباره فعالیتهای اقتصادی صندوقهای بازنشستگی گفت که سبد فعالیتهای اقتصادی صندوقها درمجموع به گونهای نیست که توقعات و نیازها را برآورده کند. منظور از سبد فعالیتهای اقتصادی، هم آن دسته از اموال و داراییهایی است که دولت بابت بدهیهایش به صندوقها به آنها تحمیل میکند و اغلب زیانده هستند و هم آن دسته از فعالیتهای اقتصادی که صندوقها خود آگاهانه در آن سرمایهگذاری کردهاند و به گفته فیروزی معمولا سودآوری دارند. اما تا جایی که ما میدانیم تصمیمات غلط سرمایهگذاری و اقتصادی صندوقها نیز قابل توجه است مثلا وقتی آنها به حوزه صنایع لبنی ورود کردند و چون همه چیز حساب شده نبود کمکم مقابل برندهای مشهور این حوزه کم آوردند و زیان ده شدند. با این حال این بحثها چیزی از اصل ماجرا که حال بد صندوقهای بیمهای است کم نمیکند، همین طور از لزوم تجدید ساختار صندوقها و بازنگری در قوانینی که موجب زمین خوردن آنها شده است. البته رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس به ما گفت که هیچ طرح یا لایحهای که این اهداف را دنبال کند فعلا در مجلس وجود ندارد و حتی هیچ بحثی در این رابطه میان نمایندگان خانه ملت رد و بدل نمیشود. اما با این حال زمزمههایی که هست و فشارهایی که صندوقهای بازنشستگی وارد میکنند شاید سکون فعلی را به هم بزند و ساختار بازنشستگی را دستکاری کند.

اما هر اتفاقی که بیفتد مهم رعایت حال مردم است، مردمی که اغلب از قشر ضعیف که جوانیشان را به کار و فشار اقتصادی میگذرانند، نقدا به صندوقها حق بیمه میدهند و انتظار دارند در روزهای مبادای زندگی و روزگار خستگیشان بیمهها دستشان را بگیرند. مردم عادی مگر چه میخواهند بجز یک زندگی معمولی و بدون دغدغه.

بمب ساعتی و تصمیم سخت

سرنخ افزایش سن بازنشستگی را که دنبال کنید به گفتههای مشاور رئیسجمهور و سرپرست وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی میرسید. زمانی که آنها در مراسم اکران یک مستند شرکت کردند. حسامالدین آشنا، مشاور رئیسجمهور گفت: مستند «بمب ساعتی» (مستندی با موضوع بحران صندوقهای بازنشستگی) را به رئیسجمهور دادهام تا آن را ببیند و وارد دورهای بشویم که بتوانیم آن تصمیم سخت را بگیریم. او گفته امیدوارم با کمک سازمان تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی فعلی و وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی آینده وارد دورهای بشویم که بتوانیم تصمیمات سخت در این حوزه اتخاذ کنیم. انوشیروان محسنیبندپی، سرپرست وزارت کار نیز گفتههای آشنار را تکمیل کرده و از مسائلی صحبت کرده که احتمال افزایش سن بازنشتگی را در کشور افزایش میدهد. وی تصریح کرده است: یکی از بحرانهایی که با آن روبهرو هستیم بحران صندوقهای بازنشستگی است. در دنیا، وقتی با چنین مشکلی مواجه شدند چند راهکار را در نظر گرفتند. اولین کار این بود که سن بازنشستگی را بالا بردند. دقت کنید سن بازنشستگی کنونی 30-40 سال پیش تعیین شده است که در آن زمان، امید به زندگی 56-57 سال بوده است در حالی که امروز امید به زندگی 74-76 سال است. بنابراین به نظر میرسد این فاصله را باید به نوعی جبران کنیم. همچنین ما در مورد قوانین از کار افتادگی بسیار دلرحم هستیم. اکنون 25 درصد مستمریبگیران سازمان تامین اجتماعی جزو مشاغل سخت و زیانآور هستند یا از کار افتادهاند در حالی که سن بسیار کمی دارند. اکنون چیزی در حدود 48 درصد بازنشستگان کشوری و لشکری در سن زیر 60 سال بازنشسته شدهاند. تمام این موارد نشان میدهد بار مالی که بر صندوقها تحمیل میشود از منابعی که به آن وارد میشود بیشتر است و تعادل ندارد.

مریم خباز

جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها