دکتر پیروز مجتهدزاده در گفت‌وگو با جام‌جم تاکید کرد:

امنیت خلیج‌فارس، نیازمند دیپلماسی فعال و جذاب

منطقه خلیج‌فارس از دید جغرافیایی و استراتژیکی از اهمیت فراوانی برخوردار است و در چنین شرایطی نیازمند اتخاذ ترتیباتی امنیتی برای حفظ و حراست از منافع ملی و منافع مشترک با دیگر کشورهایی هستیم که در این منطقه ذی‌نفع هستند.
کد خبر: ۱۱۳۸۴۰۷
امنیت خلیج‌فارس، نیازمند دیپلماسی فعال و جذاب

در طول دوران گذشته تلاش‌هایی از سوی دولت‌های منطقه برای در پیش گرفتن سازمان و تشکیلاتی برای رسیدن به این هدف بویژه بعد از خروج بریتانیا از این منطقه صورت گرفته است. اما با این وصف این تلاش‌ها فراگیر نبوده و عمده آن صرفا پیروی از طرح‌های امنیتی تجویز شده از سوی قدرت‌های فرامنطقه‌ای بود. نکته دیگر این‌که منازعه سیاسی موجود میان ایران و عراق در دوره صدام از یکسو و همچنین زیاده‌خواهی برخی از کشورهای حاشیه‌نشین خلیج‌فارس که رویه تخاصم را با ایران در پیش گرفتند زمینه بروز برخی اتفاقات ناگوار را فراهم آورده است. عمده این طرح‌ها دربرگیرنده منافع برخی از کشورها بود و از شمولیت برخوردار نبود. در چنین شرایطی ضروری است که طرحی درازمدت و با توجه به منافع کشورهای این حوزه صورت گیرد تا شرایط برای ایفای مسئولیت حفظ امنیت منطقه از سوی کشورهای ساحلی خلیج‌فارس بدون اتکا به قدرت‌های فرامنطقه‌ای فراهم باشد. دکتر پیروز مجتهدزاده، استاد جغرافیای سیاسی و ژئوپولتیک در گفت‌وگو با جام‌جم به تشریح کنش‌ها و واکنش‌های صورت گرفته از سوی کشورهای حوزه خلیج‌فارس در طول چند دهه گذشته تا به امروز پرداخت.

ترتیبات امنیتی خلیجفارس در دوره قبل از انقلاب چه وضعیتی داشت؟

بحث ترتیبات برای حفظ صلح و امنیت خلیجفارس در حقیقت در سال 1350 مطرح شد. زمانی که امپراتوری بریتانیا اعلام کرد تا پایان سال 1971 از این منطقه خارج خواهد شد. در آن مقطع علاقهمندان محلی، منطقهای و بینالمللی به این فکر افتادند که برای حفظ امنیت خلیجفارس پس از خروج بریتانیا با مدیریت ایران و عربستان برای حفظ و دفاع از امنیت منطقه ترتیباتی میتواند در این منطقه به وجود آید. عراق در آن موقع چون با همه مخالف بود در این ترتیبات امنیتی نمیتوانست جای بگیرد. اما عربستان سعودی به محض مطرح شدن این پیشنهاد، بنای ناسازگاری گذاشت و اعلام کرد بهترین ترتیبات این است که عربستان و شیخنشین‌‌های کوچک خلیجفارس در آن حضور داشته باشند تا در برابر دو قدرت برتر یعنی ایران و عراق موازنهای درست کنند. عراق بلافاصله این پیشنهاد را رد کرد و پیشنهاد داد که کشورهای عربی منطقه همه با هم سازمان و تشکیلاتی امنیتی را به راه بیندازند و در مقابل ایران که قویترین کشور در این منطقه است موازنهای برقرار کنند. در واکنش به چنین موضعگیریهایی دولت ایران آن را محکوم و عنوان کرد که بهترین ترتیبات امنیتی برای خلیجفارس ترتیباتی است که با حضور همه کشورهای منطقه استقرار پیدا کند و کشورهای ایران و دولتهای عرب به صورت مساوی و با مسئولیتهای برابر در این ترتیبات امنیتی در خلیج فارس مشارکت داشته باشند. این راهحل طبیعیترین، عقلانیترین و منطقیترین پیشنهاد بود. عربستان سعودی و عراق زیر بار این پیشنهاد نرفتند و وضع به همان صورت باقی ماند تا اینکه انقلاب ایران در سال 1357 اتفاق افتاد.

روند پیگیریها و واکنشهای ایران و دولتهای عربی و کشورهای حاشیهای خلیجفارس درباره ترتیبات امنیتی این منطقه چگونه بود؟

کمی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، حکومت بعثی عراق به ایران حمله کرد و جنگ هشتسالهای را علیه ما تحمیل کرد. در اوایل درگیری میان ایران و عراق و توجه دیگر کشورها به این موضوع، عربستان سعودی از این شرایط استفاده کرد و شورای همکاری خلیجفارس را با شرکت خود و دیگر کشورهای کوچک و در کرانههای جنوبی خلیجفارس بهراه انداخت. ایران با عنایت به اینکه قویترین کشور منطقه است و طولانیترین ساحل را در خلیجفارس دارد و از مناسبترین و بهترین موقعیتهای جغرافیایی در این منطقه برخوردار است در برابر این اقدام غافلگیرکننده عربستان سعودی نتوانست واکنش و اعتراضی را بروز دهد بلکه وزیر خارجه وقت ایران به شورای همکاری خلیجفارس پیشنهاد عضویت ایران را ارائه داد. به نظر من ارائه چنین پیشنهادی با ابهت و اعتبار ایران در آن زمان تناسبی نداشت و این پیشنهاد مسکوت گذاشته شد. در این فاصله تحول دیگری هم اتفاق افتاد که تاثیرات منفی بر موقعیت استراتژیک ایران در تنگه هرمز و خلیجفارس گذاشت. نکته اول اینکه به دلیل بروز جنگ میان ایران و عراق و کشانده شدن دامنه این جنگ به آبهای خلیجفارس، دولت عمان از سازمان بینالمللی کشتیرانی وابسته به سازمان ملل متحد تقاضا کرد به دلیل ناامنیهای بروز کرده، بهتر است کشتیرانی بازرگانی که پیش از این از وسط تنگه هرمز و در آبهای ایران صورت میگرفت به آبهای عمان در جنوب تنگه هرمز منتقل شود. این پیشنهاد مورد موافقت قرار گرفت و امروز خطوط کشتیرانی نفتکشهایی که از تنگه هرمز وارد خلیجفارس یا از آن خارج میشوند از نزدیکی سواحل عمان میگذرند. البته مساله حضور استراتژیکی ایران در تنگه، اهمیت حضور ایران را تخفیف داد. این مساله گرچه باعث سود بیشتر عربها شد اما واقعیتی که وجود دارد این است که هیچ گاه عربها در هیچ زمینهای متحد واقعی همدیگر نبودند. به این هم باید اشاره کرد که گرچه استفاده از این موقعیت به عمان واگذار شد اما هیچگاه این کشور با ایران درباره صلح و امنیت منطقه مخالفتی نداشت. مساله امنیت کشتیرانی را در حال حاضر عمان سرپرستی میکند و از این قضیه با توجه به روابط خوب میان کشورمان و عمان، ایران لطمهای نمیبیند. بهعلاوه قراردادهایی که برای حفظ صلح و امنیت در قبل از انقلاب میان ایران و عمان بسته شد، همچنان به قوت خود باقی است. بنابراین این وضعیت به منافع ایران به صورت بالفعل لطمهای نزد اما به صورت بالقوه از نظر حقوقی وضعیت ایران را تقلیل داد و موقعیت عمان بالاتر رفت. نکته دوم اینکه براساس تحول دیگری کشورهای عربستان و کویت و ... موفق شدند مقدار زیادی از نفت صادارتی خود را از طریق لوله به سواحل دریای سرخ منتقل کنند و همین مساله باعث شد مقدار نفت صادراتی تنگه هرمز کاهش پیدا کرده و به همان میزان هم از حساسیت تنگه هرمز کاسته شود.

در شرایط کنونی وضعیت ترتیبات امنیتی خلیجفارس چگونه است؟

در حال حاضر وضعیت نسبتا قابل قبولی از مساله امنیت در داخل خلیجفارس و تنگه هرمز داریم و گمان نمیکنم علائمی در دست داشته باشیم که حکومت جدید و تندروی عربستان سعودی بخواهد در وضعیت آرام و صلحآمیز تنگه هرمز اختلال ایجاد کند.

حضور کشورهای فرامنطقهای در خلیجفارس به چه شکلی است؟

ما حضور چندان درخشان و چشمگیری از قدرتهای بیگانه در خلیجفارس نداریم. آمریکاییها زمانی که انگلیسیها برای امنیت خلیجفارس تصمیمگیری میکردند، یکی دو پایگاه نسبتا کوچک در برخی مناطق از جمله بحرین تاسیس کردند که این پایگاههای دریایی بیشتر جنبه تعمیراتی و پشتیبانی دارد ولی حضور نظامی عمدهای از خارج منطقه در خلیجفارس دیده نمیَشود. البته بعد از جنگ عراق و کویت و مستقر شدن قدرت آمریکایی در منطقه، ایالات متحده هم در جنوب عراق و هم در کویت، پایگاههایی را تاسیس کرد اما هرگز صحبتی از نحوه استفاده یا احتمال استفاده از این پایگاه علیه کسی را به میان نیاوردهاند. تقریبا این موضوع بیسر و صدا و فراموش شده است. عربستان سعودی هم حداقل در منطقه خلیجفارس به اقدامات چشمگیری دست نزده است که سبب نگرانی شود. بنابراین تقریبا اوضاع امنیتی در منطقه خلیجفارس آرام است.

اشارههایی در ابتدا به موقعیت جغرافیایی و استراتژیکی برتر ایران در این منطقه داشتید. اگر بنا باشد با توجه به این موقعیت ما حضور بیشتری در خلیجفارس داشته باشیم چه اقداماتی باید انجام گیرد؟

از دوران انقلاب اسلامی تاکنون کشورهای عربی با ما حالت تخاصم داشتهاند اما خوشبختانه تا الان حتی دولت مخاصمهگر جدید عربستان سعودی به ریاست ملک سلمان و پسرش محمد، تلاشی نشده که این تخاصم و تقابل را به جنگی بزرگ در خلیجفارس بکشانند. تاکنون این ابراز تخاصم مستقیم با ایران بوده و بیشتر صحبتهای استراتژیکی در ارتباط با شرایط موجود در خشکی بوده نه دریا.

برای اینکه حضور بیشتری در خلیجفارس داشته باشیم باید همان روند گذشته را در پیش بگیریم که در یک پروسه دراز مدت به نتیجه رسید. باید دیپلماسی فعال و جذابی در این زمینه در پیش گرفت تا زمینه برای جلب دوستی با برخی کشورهای منطقه خلیجفارس بیشتر فراهم شود. در دورهای از تاریخ تلاش گستردهای برای ایجاد وحدت حتی از نظر مذهبی میان گروههای مختلف شیعه و سنی از سوی بزرگان دینی اهل سنت و شیعه صورت گرفت که نتیجه آن به رسمیت شناختن مذهب تشیع به عنوان رکن پنجم اسلام در الازهر مصر از سوی مقامات دینی اهل سنت بود. شیعیان هم تمهیدات را برای جلوگیری از هتک حرمت به شخصیتهای مورد احترام اهل سنت اندیشیدند. این دیپلماسی و تعامل در شرایط فعلی باید فعالتر از دوران گذشته باشد که نبودش البته ناشی از ضعف دیپلماسی کشور است و همچنین در طرف مقابل هم چنین وضعیتی را نمیبینیم. عربستان به عنوان سردمدار وهابیت درگیر یک حکومت بسیار خصومت‌‌جویی شده که دیپلماسی آنها هم درست برعکس آن چیزی است که در گذشته از سوی مقامات مذهبی اهل سنت در پیش گرفته میشد. آن تجربه گذشته که مبتنی بر رویکردی علمی و منطقی بود از سوی متولیان امر باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد تا پایههای دوستی، همکاری و همدلی میان کشورهای منطقه خلیجفارس گسترش و استحکام یابد.

فتاح غلامی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها