لابه‌لای اخبار مرسوم فرهنگی و هنری که معمولا نسبتی هم با سلبریتی‌های فرهنگ و هنر دارند، بعضا اخبار جالب و خوب هم به چشم می‌خورند که شاید بهره‌ای از ارزش‌های خبری مرسوم به معنای مدرن کلمه نداشته باشند. اخباری که در نگاه اول، ‌زرق و برق چندانی ندارند و شاید خیلی از دبیرها و سردبیرها،‌ رغبتی برای تیتر گرفتن از آنها هم نداشته باشند و خیلی هم در رسانه‌های رسمی ضریب نگیرند. استقبال و تبلیغ چند امام جمعه در چند نقطه کشور برای دو یا سه فیلم سینمایی و دعوت از مخاطبان خود برای سینما رفتن شاید یکی از همین دست اخبار باشد.
کد خبر: ۱۱۳۶۹۹۰

بررسی سابقه نسبت میان روحانیت و صنایع فرهنگی در یک قرن گذشته، سابقه چندان مطلوبی را پیش روی مخاطب باقی نمیگذارد. از مشروطه تا انقلاب اسلامی، صنایع فرهنگی در مفهوم مدرن آن عموما از حیطههای عرفی طبقه روشنفکر و فرنگرفتههایی محسوب می شد که در نگاه روحانیت و به تبع آنها، متدینین سنتی جامعه، جایگاه قابل قبولی نداشتند. هنر و صنعت فرهنگ تا پیش از انقلاب عموما با همنشینی کنار موج مدرنیزاسیون غربی که از پهلوی اول شروع شده و تا زمان محمدرضا پهلوی ادامه داشت، سابقه مطلوبی نزد افکار عمومی و قشر سنتی جامعه از خود باقی نگذاشته بود. قشری که فرهنگ عمومی آن حتی در سستترین سطوح، ریشه در بسترهای قوی دینی و مذهبی داشت.

در میان صنایع فرهنگی، شاید کمتر مدیومی به اندازه سینما در میان قشر متدین جامعه وزن منفی پیدا کرده بود. بنیانگذار انقلاب اما از همان ابتدا سعی بر تفکیک این دو از یکدیگر کرد و باعث تسهیل فعالیت هنرمندانی شد که دل در گرو دین داشتند. حالا بعد از سه چهار دهه از انقلاب، سینما و محصول سینمایی به تریبون نماز جمعه راه پیدا کرده است. باید به فرهنگیکاران و فرهنگینویسان حق داد که از این اتفاق خوشحال شوند فارغ از اینکه نام چه محصولی از این تریبون در گوش نمازگزاران پژواک میشود. سینما راه سختی را پیموده است تا بتواند اعتماد دوباره این اقشار را جلب کند و سینماگران مسلمان ایرانی به یقین سهم بزرگی از تحمل این سختیها و مشکلات دارند. اجازه بدهید خوشحالی خودمان را مضاعف کنیم. اتفاق بالا محدود به سینما و فیلمهای سینمایی نیست. چند سالی است که کتاب هم راهی به نماز جمعه و تریبون آن پیدا کرده است. یعنی تریبون نماز جمعه تبدیل به مجرایی برای مضاعف کردن صدای یک محصول فرهنگی شده است. این اعتماد را باید ارج نهاد و از آن استفاده کرد. قطعا این کار در حکم یک نهال کوچک و ضعیف و نحیف است که احتمالا در ابتدای مسیر با مشکلات و دشواریهای فراوانی روبهروست.

قطعا این طرح میتواند با بهبود کمی و کیفی، قشر وسیعتری و نمازگزاران بیشتری را به خود جلب کرده و تاثیرگذارتر شود. همه اینها هم باعث نمیشود که از نفس و اصل این اقدام و اقدامات مشابه خوشحال نبود و از آنها حرف نزد و زبان به تایید و تمجید آنها نگشود. بخشی از این کارها از جمله ترویج کتابخوانی و معرفی کتاب به همت ستاد ائمه جمعه کشور در حال انجام است و بخش دیگری مانند توصیه به تماشای بعضی فیلمهای سینمایی به همت و انگیزه شخصی ائمه جمعه یا گوش سپردن به توصیههای مشاوران آشنا به محصولات فرهنگی انجام شده است.

تاکنون ائمه جمعه شهرهایی مانند تبریز، صومعهسرا، سبزوار و ماسال صریحا و رسما زبان به تمجید و ترویج چند محصول سینمایی در تریبون نماز جمعه کرده و نمازگزاران را به تماشای آنها ترغیب کردهاند. موضوعی که احتمالا فارغ از مباحث فرهنگی و جامعهشناختی از نگاه علاقهمندان به ارتباطات و رسانه هم احتمالا جذاب و شایسته مطالعه آید. اینکه یک رسانه سنتی (منبر، مسجد، حسینیه و...) در بخشی از فرآیند ارتباطیاش، مخاطب را در مسیر یک رسانه مدرن قرار میدهد. اینکه فعالان این حوزه، برخلاف چند دهه قبل، حالا به رسانه مدرن و قابلیتها و تواناییها آن اعتماد کرده و تقابل و اصطکاک را کنار گذشته و سعی دارد از قابلیتهای آن برای عمق بخشیدن به دایره معانی خود استفاده کند.

در شگفتآور بودن این موقعیت همین بس که سی چهل سال قبل حتی تصور این موضوع هم شاید امری محال به نظر میرسید حالا آن امر محال، شدنی شده است. امید که در آینده این نهالهای کوچک به درختان تنومندی بدل شوند که گذشته و حال و آینده فرهنگ مردمان این دیار را در خود تنیده و پویا و زنده، مسیر خود را در بستر زمان ادامه میدهد.

محمد صادق علیزاده

روزنامهنگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها