خبرنگار جام‌جم به بازار کاغذ در ظهیرالاسلام سر زده تا ببیند نوسانات ارز بر بازارکاغذ و نشر چه تاثیراتی داشته است

روزگار مچاله کاغذ در قلب پایتخت

سکوت و انتظار خیابان ظهیرالاسلام، کوچه پس‌کوچه‌ها و پاساژهایش را فراگرفته؛ این نه آغاز ماجراست و نه پایانش. واردکنندگان و فروشندگان کاغذ بار دیگر نشسته‌اند که دلار آرام بگیرد و ثبات حاکم شود تا بتوانند روی کاغذهای وارداتی قیمت بگذارند. این نابسامانی بالاخره تمام می‌شود؛ دیر یا زود. نمایشگاه کتاب نزدیک است، دولت هم وعده داده کاغذ در فهرست کالاهای اساسی مانند مواد غذایی و دارویی قرار بگیرد و از تفاوت ارزی بهره‌مند شود. بنابراین دیر نیست که دوباره خون در رگ‌های ظهیرالاسلام جریان بگیرد و بازارکاغذ گرم شود، اما لنگ شدن پای ناشر و کمرنگ شدن کتاب و مطبوعات در سبد محصولات فرهنگی، ساده‌ترین پیامد این جزر و مد خواهد بود!
کد خبر: ۱۱۳۵۴۹۸

خواب بهاری در ظهیرالاسلام

در خیابان ظهیرالاسلام از کاغذ تحریر و کرانت گرفته تا مقوای پشتطوسی و کاغذ چسبدار میتوان پیدا کرد. هر کاغذی کارکرد خودش را دارد؛ یکی مناسب بستهبندی است و آن یکی را برای چاپ کتاب به کار میبرند. مجله و روزنامه هم کاغذهای مخصوص خودش را دارد. بعضیها تولید داخل است و برخی دیگر وارداتی از کشورهای کره جنوبی، اندونزی، روسیه و چین.

نرخ ارز هنوز ثابت نشده و کاسبی کاغذ فروشان تا اندازهای کساد شده است. برای مصارف محدود و کاغذهای داخلی در همین اوضاع هم مشتری هست. روزنامهها ناچارند کاغذ بخرند اما ناشران کتاب منتظرند تا اوضاع آرام بگیرد. آنها به نرخ دستوری دلار هم چندان خوشبین نیستند، بنابراین چارهای نمیماند جز انتظار.

کاغذ داخلی از وارداتی چه کم دارد؟

کارخانههای پارس، مازندران و مدتی است کارخانههای گرگان و رشت و اترک کاغذ تولید میکنند، اما به گفته یکی از کاغذ فروشان، مجموع تمام تولید این کارخانهها به اندازه حجم تولید کارخانه IPP اندونزی نیست؛ کارخانهای که به اندازه یک شهر وسعت دارد و بخش عمدهاش در کشور چین است. این کاغذفروش که تمایلی ندارد نامش ذکر شود، رقابت با کارخانههای خارجی را نشدنی میداند و توضیح میدهد کارخانه نامبرده در اندونزی نیمی از مصرف کاغذ جهان را تولید میکند.

طبق ادعای این کاغذفروش، تولیدات داخل به لحاظ کیفی هم مطلوب نیستند و معمولا با دستگاههای چاپ سازگاری ندارند. گویا کارخانهای در تبریز کاغذهایی تولید میکند که کیفیت مناسبتری دارد اما آن هم پاسخگوی نیاز ناشران نیست. در نتیجه بخش عمده کاغذ مناسب برای چاپ کتاب، باید از واردات تامین شود.

کدام بخش مستحق یارانه است؟

تقریبا یک دهه پیش، این ناشران و مطبوعات بودند که میتوانستند از یارانه کاغذ بهره بگیرند. دولت حواله بانکی در اختیارشان قرار میداد که به حواله دوازده، بیست و شش شهرت داشت، اما برخی از این حوالههای دولتی سر از بازار آزاد درآورد. گویا عدهای با مجوز کتاب، مجله و روزنامه حواله میگرفتند و به جای خرید کاغذ، حواله را میفروختند. این شد که چند سالی است یارانه به واردکنندگان کاغذ داده میشود. هر چند آنها هم از نوسانات بازار ارز، نابسامانی و تغییرات مدامش به تنگ آمدهاند و حساب کتابشان به هم ریخته اما گویا از این آشفته بازار به اندازه ناشران متضرر نمیشوند. تلاش کردیم با چند واردکننده بزرگ کاغذ گفتوگویی داشته باشیم و از تاثیر این نوسانات بر کسب و کارشان بپرسیم اما دسترسی به آنها یا مجاب کردنشان به گفتوگو آنقدرها هم ساده نیست.

تولیدکنندگان کاغذ در تنگنا

کاغذی که در کارخانههای داخل کشور تولید میشود بیشتر از هر چیز برای بسته بندی مناسب است و برخی مصارف محدود.

یکی از فروشندگان کاغذ در گفتوگو با جامجم میگوید، تولیدکنندگان داخلی برای ساخت کاغذ مناسب و باکیفیت هزینه نمیکنند.

او البته وجود مافیا و دستهای پشت پرده را رد میکند و توضیح میدهد: برای اینکه کاغذ تولید داخل اینقدر تیره و کدر نباشد به مادهای نیاز است به نام کائولن که پرکننده سلولزهای کاغذ است و مناسب برای جذب جوهر و ایجاد درخشندگی. این ماده را باید از کشورهای آمریکا،روسیه،چک و برزیل واردکنند تا کیفیت کاغذهای داخلی بهتر شود اما تولیدکنندگان داخلی به این مساله اهمیتی نمیدهند.

یک فروشنده که زمانی واردکننده بوده و در این بازار رقابتی دوام نیاورده در این باره نظر دیگری دارد.

به اعتقاد او کارخانههای داخلی برای واردات مواد مصرفی مانند کائولن یا پالپ کاغذ که از شیلی باید بیاید و نیز برای واردات و ترخیص تجهیزات و لوازم تولید، با محدودیتهای کمرگی مواجه اند و عرصه بر آنها تنگ شده است. به گفته این فروشنده، چرا بازار واردکنندگان کاغذ باید با تولیدات داخلی کساد شود؟!

واردات یا تولید؟

فرض که دولت به تولیدکنندگان داخلی یارانه بدهد و شرایط برای تجهیز و توسعه آنها فراهم شود، آیا میتوانند پاسخگوی نیاز صنعت چاپ و نشر کشور باشند؟

بیشتر فروشندگان کاغذ عنوان میکنند، این راهکار عملی نیست. بر اساس اظهارات آنها رونق تولیدات داخلی و ارتقای کیفیت کاغذ ایرانی به یارانه قابل توجهی نیاز دارد و نیز به بالا رفتن تعرفه واردات.

برای دولت که بودجه محدود در اختیار دارد، ساماندهی صنعت تولید کاغذ که زیرساختهای اصولی ندارد، تقریبا نشدنی است.

به گفته یکی از این فروشندگان کاغذ، کشورهایی هستند که چرخ صنعت چاپشان با کاغذهای وارداتی میچرخد اما اقتصاد این کشورها رونق دارد، با نوسانات شدید ارزی دست به گریبان نیستند و کتاب به اندازهای مشتری دارد که از واردات کاغذ ضربه نخورد.

روزگار سپری شده کاغذ

کسبهای از خیابان ظهیر الاسلام توضیح میدهد نیاز به کاغذ بستهبندی در کشور برآورده شده است؛ چند سالی است که آخال (کاغذ باطله) جمعآوری میشود و از خمیر کاغذ، مقوای مناسب برای بستهبندی میسازند اما در زمینه تبلیغات، چاپ و نشر اوضاع طور دیگری است. او با تاکید بر این که صنعت نشر تافته جدا بافته ساختار اقتصادی کشور نیست، میگوید: اگر شرکتها و کارخانهها مثلا 40درصد درآمدشان را صرف تبلیغات چاپی میکردند حالا درآمدشان نصف شده و هزینه تبلیغاتشان هم کاهش یافته یا به فضای مجازی منتقل شدهاند. آنهایی که روزنامه میخواندند امروز به شبکههای اجتماعی روی آوردهاند و کتابخوانها، بودجه خرید کتاب را صرف خرید اینترنت میکنند و ترجیح میدهند نسخههای الکترونیک بخرند یا پی.دی.اف کتابها را دانلود کنند.

هیچ چیز مثل قبل نمیشود

نوسـانات ارزی بیشترین ضربه را به تولید میزند، بخصوص اقلامی که مواد اولیه آنها نیاز به ارز دارد. محمود آموزگار این را میگوید و توضیح میدهد که طبیعی است گاهی دولت برای تقویت صادرات، با نرخ ارز بازی کند اما قرار نیست تولیدکننده احساس ناامنی کند.

رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در گفتوگو با جامجم، شرایط فعلی را آشفتهبازاری توصیف میکند که ناشران را به سکون واداشته اما در عین حال خرسند است که دولت رویکرد درستی درباره کاغذ اتخاذ کرده و آن را در زمره کالاهای اساسی قرار داده است.

آموزگار اما نمیتواند تاثیرات منفی رشد نرخ ارز را بر بازار کتاب نادیده بگیرد؛ چرا که حتی با تصویب هر دلار معادل 4200 تومان هم در مقایسه با چند ماه پیش، قیمت کاغذ و به تبع آن قیمت کتاب افزایش پیدا خواهد کرد.

او به زمانی که صنعت نشر معطل میماند تا مصوبه دولت اجرایی شود و ثبت سفارش اتفاق بیفتد،اشاره میکند و نیز به در پیش بودن نمایشگاه کتاب که چشم امید ناشران کوچک و ضعیف به آن است.

بنابراین آموزگار به ناشران توصیه میکند فعلا به انتشار کتاب با تعداد تیراژ کمتر روی بیاورند و به راههای جایگزینی مانند کتابهای الکترونیک بیندیشند تا زمانی که شاید ثبات به بازار نشر بازگردد، هر چند هیچ چیز مانند قبل نخواهد شد.

سعادت لرزان کتابخوانها

نرخ ارز که نوسان پیدا کند، کاغذ گران میشود؛ هم کاغذ وارداتی و هم کاغذ تولید داخل به منظور تعادل در بازار. وقتی کاغذ گران شود، برای ناشر چارهای نمیماند جز آن که از هزینهها بکاهد، میزان شمارگان یا تیراژ کتابهایش را کاهش بدهد و دستی هم به قیمت تمام شده محصولش ببرد و آن را گران کند.

در نتیجه این مردم هستند که یا باید کتابها را گرانتر بخرند یا آن را بگذارند در اولویتهای آخر یا قیدش را بزنند.

ناشران علاوه بر راههای ذکر شده، راهکارهای دیگری هم دارند مثل توصیه محمود آموزگار که معتقد است باید نوع دسترسی مردم به کتاب را تغییر داد و بد نیست کتابخانههای عمومی دست به کار شوند و کتابهای بیشتری بخرند تا هم این کتابخانهها توسعه پیدا کنند، هم مردم بتوانند به کتابهای موردنظرشان دسترسی پیدا کنند و هم ناشران خیلی ضرر نکنند.

البته از نظر مدیر نشر آمه، عرضه کتابهای الکترونیک هم راهکار بدی نیست اگر چه ناشران در این زمینه با احتیاط رفتار میکنند و نگران سرنوشت کتابهایشان در فضای نابسامان مجازی هستند.

سفرهای که کوچکتر میشود

ناشران شاید راهکارهایی برای ادامه حیات پیدا کنند اما کتابدوستان تا کجا میتوانند با تبعات نوسانات ارز و گرانی کتاب دست و پنجه نرم کنند و ضربه فنی نشوند! مجتبی شاهمرادی مدیر نشر آرما که در اصفهان فعال است و از ناشران برگزیده کشور هم محسوب میشود، در گفتوگو با جامجم سه دسته شامل ناشر، تولیدکننده محتوا و مشتری کتاب را قربانی اصلی نوسان ارز و گرانی کاغذ میداند.

به اعتقاد او، نوسانات ارز و گرانی کاغذ، ناشر را وادار میکند به صرفهجویی و کم کردن هزینههای تولید. در نتیجه حقالتحریر نویسنده کاهش پیدا میکند، دستمزد صفحهآرا و گرافیست نیز به همین ترتیب و ممکن است ویراستار از چرخه تولید حذف شود و در نهایت تیراژ کتاب کم و کمتر میشود.

شاهمرادی از سفره ناشران میگوید که هر روز کوچک و کوچکتر شده و یادآور میشود نوسانات ارز حالا دیگر فصلی شده: یک بار در ابتدای زمستان سال گذشته به دلیل گروهبندی کالاها قیمت ارز تغییر کرد، حالا در آغاز سال نو، کمی بعد به بهانه رسیدن فصل فراغت و تعطیلی و کمی بعدتر در آستانه بازگشایی مدارس و دانشگاهها.

به گفته این ناشر، با این همه نوسان دیگر نه امکان برنامهریزی وجود دارد و نه توجیه اقتصادی برای نشر کتاب. شاهمرادی بر این عقیده است که با تثبیت نرخ ارز باز هم قیمت کتاب افزایش پیدا خواهد کرد و مانند قبل نخواهد شد.

این ناشر نیز تکنرخی شدن قیمت ارز را مسکنی برای صنعت بیمار و تبدار نشر میداند که شاید کمی از تبش بکاهد اما به بهبودش کمکی نمیکند.

مدیر نشر آرما، صدور مجوزهای بیضابطه و ورود آدمهای نابلد به این حوزه را هم از دیگر گرفتاریهای صنعت نشر میداند و در نهایت تاکید میکند دیگر ناشر بودن یک شغل نیست، بلکه در بهترین حالت میتواند شغل دوم باشد؛ چیزی شبیه مسافرکشی!

نکته قابل توجه این که از نظر شاهمرادی، همین حالا هم کتاب خیلی گران نیست و ارزانی آن به سیاستهای اشتباه در سالهای گذشته ارتباط دارد.

از نظر او فقط مشکلات اقتصادی است که سبب شده مردم توان خرید این محصول ارزان را نداشته باشند.

دستها به سوی دولت دراز است

واردکنندگان کاغذ به یارانههای دولتی وابستهاند، ناشرانی مانند محمود آموزگار خرید کتاب را برای حمایت از ناشران به دولت پیشنهاد میدهند، شاهمرادی فرهنگسازی را وظیفه دولت میداند و البته یافتن شیوههای تشویقی تازه و جذابتر نه برگزاری مسابقه کتابخوانی که دولتها در نیمقرن گذشته برای تشویق مردم برگزار کردهاند.

دستها به سوی دولت دراز است و اوضاع اقتصاد به قدری آشفته که اهالی فرهنگ و علاقهمندان به کتاب هم توان خریدنش را ندارند. در کنار اینها، مردم از نویسندههایشان چیزی نمیدانند، ناشران فرصت و امکان رقابت ندارند، مسأله حق مولف هنوز جدی گرفته نشده و در نهایت همه چیز دست به دست هم داده تا فرهنگ عمومی از مسیر رشد و تعالی دور و دورتر شود!

آذرمهاجر

روزنامهنگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها