گزارش جام‌جم از 4 دهه بی ثباتی در روابط تهران و لندن

تقابل‌گرایی در روابط ایران و انگلیس

روابط ایران و انگلیس در دهه اول انقلاب اسلامی مبتنی بر نشانه‌هایی از عمل‌گرایی محدود بوده است. اگرچه انگلیس یکی از اصلی‌ترین تأمین‌کنندگان نیازهای تسلیحاتی عراق در دوران جنگ تحمیلی علیه جمهوری اسلامی ایران بود، اما واقعیت‌های کنش راهبردی انگلیس، نشانه‌هایی از همکاری محدود را منعکس می‌ساخت. روابط دیپلماتیک ایران و انگلیس در این دوران در سطح کاردار برقرار بود. انگلیس تلاش داشت زمینه‌های همکاری اقتصادی، روابط سیاسی و مشارکت با ایران به‌عنوان میانجی را در دستور کار قرار دهد.
کد خبر: ۱۱۲۷۶۵۱
تقابل‌گرایی در روابط ایران و انگلیس

سلمان رشدی و ظهور اولین چالشهای سیاسی و دیپلماتیک

انتشار کتاب «آیات شیطانی» منجر به افزایش تضادهای ایران و کشورهای جهان غرب شد. انگلیسیها توجه چندانی نسبت به حساسیت کشورهای جهان اسلام نسبت به انتشار کتاب سلمان رشدی نداشتند. به همین دلیل ایران و انگلیس با انتشار کتاب آیات شیطانی در وضعیت غافلگیری قرار گرفتند. امام خمینی(ره) هرگونه توهین به پیامبر اسلام را بهمنزله ارتداد تلقی کردند و براساس احکام اسلامی نسبت به فرد توهینکننده واکنش نشان دادند. نگرش امام خمینی(ره) بر این امر قرار داشت که اگر در برابر الگوهای تهاجمی جهان غرب نسبت به مبانی اسلامی و نظام سیاسی بیتوجهی شود، الگوهای کنش مقابلهجویانه کشورهای جهان غرب در برابر اسلام و جمهوری اسلامی تشدید خواهد شد.

امام خمینی(ره) در زمان اعلام حکم ارتداد سلمان رشدی به این موضوع اشاره داشتند که انتشار کتاب آیات شیطانی نشان داد اگر ما به جهان غرب و نظام سرمایهداری کاری نداشته باشیم، آنان الگوی خصومتهای تاریخی خود را در برخورد با ما ادامه خواهند داد. چنین رویکردی بهمفهوم آن است که قطع روابط دیپلماتیک ایران و انگلیس بهمعنای پایان عملگرایی دیپلماتیک محسوب شده و در این دوران تاریخی زمینه برای حمایت کشورهای اروپایی از سیاست انگلیس برای کاهش سطح روابط دو کشور بهوجود آمد.

مقامهای انگلیسی نسبت به حکم ارتداد سلمان رشدی بهشدت واکنش نشان داده و از مقامهای ایران بعد از رحلت امام خمینی(ره) درخواست کردند زمینه لغو چنین حکمی بهوجود آید. واکنش ایران معطوف به لغو حکم ارتداد نبود؛ زیرا حکم فقهی هر فقیهی براساس آرای سیاسی و فقهی وی برای همیشه تداوم خواهد داشت. در حالی که برخی ضرورتهای راهبردی نظام سیاسی در ایران ایجاب میکرد جمهوری اسلامی از سازوکارهای عملگرایانه جدید در سالهای ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی استفاده کند، چنین رویکردی، توانست سطح جدیدی از روابط ایران با انگلیس را فراهم سازد. الگویی که منجر به بقای حکم ارتداد شد در حالی که حمایت عملی ایران برای اجرای حکم در محاق و شرایط ابهام قرار گرفت.

بازسازی مرحلهای در روابط دیپلماتیک ایران و انگلیس

حمله نظامی عراق به کویت و اتخاذ سیاستهای تهاجمی صدامحسین در منطقه، موقعیت ایران را ارتقا داد. بهگونهای که انگلیس برای ایجاد موازنه منطقهای از سازوکارهای همکاریجویانه بیشتری با ایران بهره گرفت. واقعیت آن است که انتقال سیاست خارجی ایران از مرحله «سنگربندی منطقهای» و «رویارویی ژئوپلیتیکی با جهان غرب» تغییرات مشهودی را در روند سیاست خارجی ایران بهوجود آورد. ضرورتهای اجرای برنامه توسعه اقتصادی ایران ایجاب میکرد الگوی روابط اقتصادی و راهبردی جمهوری اسلامی با کشورهای اروپایی براساس نشانههایی از همکاری عملگرایانه شکل گیرد.

اگرچه در دوران بعد از دفاع مقدس زمینه برای انعقاد قراردادهای تسلیحاتی ایران با اتحاد شوروی، چین، یوگسلاوی و کره شمالی افزایش یافت اما در این دوران ایران و انگلیس درباره خریدهای تسلیحاتی جدید بویژه جتهای آموزشی هاوک و تحویل تانکهای چیفتن که در دوران حکومت شاه قرارداد آن منعقد شده بود، مذاکراتی را به انجام رساندند. در این دوران شرکت ویکرز انگلیس مذاکراتی را با مقامهای دفاعی ایران برای حل اختلافهای بهوجود آمده در مورد تحویل قطعات و تجهیزات نظامی به انجام رساندند.

هدف اصلی انگلیس را باید موازنه قدرت ایران با عراق دانست که در دوران بعد از جنگ تحمیلی به قابلیتهای تاکتیکی و عملیاتی منحصربهفردی نایل شده بود. صدام از اراده لازم برای برهمزدن موازنه منطقهای برخوردار بود. در این دوران ایران میتوانست بهعنوان بازیگر موازنهدهنده در محیط منطقهای ایفای نقش کند. به همین دلیل است که ضرورتهای عملگرایی و موازنهگرایی در سیاست خارجی انگلیس منجر به ارتقای سطح همکاریهای ایران با کشورهای اروپای غربی گردید.

روند یادشده نشان میدهد الگو و سطح روابط دیپلماتیک ایران و انگلیس بعد از اشغال نظامی کویت توسط عراق و فروپاشی اتحاد شوروی با تغییراتی همراه شده است. علت اصلی تغییرات را باید در نشانههای جدیدی از موازنه منطقهای دانست. انگلیس ترجیح میداد تا از سازوکارهای موازنه منطقهای بهره گرفته و به همین دلیل زمینه جایگاهیابی ایران در دوران رؤسای جمهور عملگرا یعنی هاشمی و خاتمی گسترش چشمگیری پیدا کرد. اگر چه این روابط گاهی با چالشهایی همراه بوده ولی در قریب به اتفاق مواقع شرایط باثباتی بر روابط این دو کشور حکمفرما بوده است. ایران درصدد بود تا موقعیت اقتصادی و راهبردی خود را ارتقا داده و در این فرآیند زمینه برای مشارکت ایران با انگلیس در سطوحی فراگیر بهوجود آمد.

ارتقای سطح همکاریهادر دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی

سال 1368 همزمان با آغاز ریاست جمهوری هاشمی روابط ایران و انگلیس بهدنبال فتوا علیه سلمانرشدی در شرایط متشنجی بهسر میبرد. در این دوران، همه کشورهای اروپایی سفرای خود را فراخوانده بودند و در واقع هاشمی سیاست تنشزدایی خود را ارائه کرد. این سیاست در اصل جهتگیریهای اقتصادی را دنبال میکرد و بهدنبال جذب سرمایههای خارجی و اخذ وام از کشورهای دیگر بود و آغاز ریاست جمهوری دوم آغاز سیاست خارجی پراگماتیستی بود که به یک دهه رقابت و رویارویی سیاسی با انگلیس، کشورهای اروپایی و جهان غرب پایان میداد.

همکاریهای ایران و انگلیس از سال 1368 تحت تأثیر الگوهای جدید سیاست خارجی ایران شکل گرفت. محور اصلی سیاست خارجی هاشمی رفسنجانی را موضوعات اقتصادی شامل میشد. به همین دلیل است که هاشمی رفسنجانی ناچار بود سطح جدیدی از همکاریهای سیاسی را با انگلیس و سایر کشورهای اروپایی در چارچوب مسائلی همانند «اجازه ورود به هیأت حقوق بشر به ایران» تعریف کند. این امر برای اولینبار بعد از انقلاب مورد پذیرش دولت ایران قرار گرفت. در این دوران بود که وزرای خارجه آلمان و فرانسه برای توسعه روابط اقتصادی و سیاسی وارد ایران شدند. اگرچه در این دوران مسأله سلمانرشدی همچنان سایه سنگینی بر روابط ایران و بریتانیا افکنده بود، اما در همین زمان ترور بختیار و چند نفر از رهبران کرد تا حدی فرصت را برای برقراری ارتباط فراگیر و همهجانبه با انگلیس و سایر کشورهای مؤثر در اتحادیه اروپا را از هاشمی گرفت.

اگرچه همکاریهای انگلیس و ایران با نشانههایی از تغییر مرحلهای همراه میشد، اما چنین فرآیندی تا سال68 یعنی روزهای پایانی ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی ماهیت همکاریجویانه خود را حفظ کرد. در سال 68 وقفه معناداری را در روابط ایران با کشورهای اروپایی بویژه انگلیس شاهد هستیم. احکام دادگاه میکونوس که موضوع قتل شرفکندی رهبر حزب دموکرات کردستان ایران را پیگیری میکرد، بار دیگر روابط ایران و انگلیس را در وضعیت تعارض قرار داد. انگلیس ناچار بود از سیاستهای اتحادیه اروپا در مورد موضوعاتی همانند حقوق بشر حمایت کند. به همین دلیل است که سفیر انگلیس نیز در ارتباط با خروج سفرای کشورهای اروپایی، تهران را ترک کرد.

چنین فرآیندی بیانگر آن است که روابط ایران و انگلیس در فاصله سالهای 84-1368 از اهمیتی بسزا برخوردار است. ازجمله عواملی که در این فاصله زمانی این روابط را تحت تأثیر قرار داده میتوان عوامل و نشانههایی همانند ظهور عراق بهعنوان غول منطقهای، حمله نظامی عراق به کویت، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و حملات تروریستی 11 سپتامبر اشاره کرد. هر یک از مؤلفههای یادشده جایگاه ژئوپلیتیک ایران در انگارههای تفکر سیاسی و امنیتی انگلیس را ارتقا میداد.

روابط ایران و انگلیس در دوران اصلاحات

به قدرت رسیدن دولت اصلاحات در سال 1376 یک تغییر اساسی در گفتمان سیاسی ایران بهوجود آورد. هسته اصلی این سیاست تنشزدایی بود بخصوص تنشزدایی از روابط ایران وکشورهای عربی و کشورهای غربی و روابط با کشورهای عربی همسایه. بین ایران و عربستان آشتی برقرار شد که این موضوع امنیت بازار نفت را تأمین میکرد.

ریاست سازمان کنفرانس اسلامی فرصتی فوقالعاده برای دولت فراهم آورد تا راه آشتی میان ایران و کشورهای عربی گشوده شود. همکاریهای سیاسی و اقتصادی ایران و انگلیس در دوران اصلاحات ارتقا یافت. چنین فرآیندی را باید در چارچوب همکاریهای سازنده در سیاست خارجی ایران جستوجو کرد. در واقع دولت اصلاحات در شرایطی تشکیل شد که روابط ایران و اروپا بعد از دادگاه میکونوس و فراخوانی سفرای اروپایی از ایران در وضعیت بدی قرار داشت.

در این دوران سطح جدیدی از همکاریهای ایران با انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی شکل گرفت. در این فرآیند، دیدارهایی در سطح مقامات عالیرتبه سیاست خارجی ایران بویژه کمال خرازی و کشورهای اتحادیه اروپا بهوجود آمد. سفرای کشورهای فنلاند، سوئد، دانمارک، بلژیک، ایتالیا، اتریش، اسپانیا، بریتانیا و یونان به تهران بازگشتند. سفرای آلمان و فرانسه هم به ایران آمدند و ایران هم متقابلا سفرای خود را اعزام کرد. در مهر 77 دیدارهایی بین کمال خرازی و رابین هوک انجام گرفت و بهدنبال این دیدار دولت ایران تضمین کرد هیچ اقدامی در جهت اجرای فتوا علیه سلمانرشدی صورت نگیرد و از این مقطع زمانی روابط ایران و بریتانیا وارد فصل تازهای شد.

انگلیس و پرونده هستهای ایران

نقش جکاستراو، وزیر امورخارجه انگلیس در سال 2003 زمینه حل اختلافات ایران با شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی را بهوجود آورد. جک استراو نقشی سازنده در ارتقای روابط ایران و انگلیس ایفا کرد. بخش قابل توجهی از مذاکرات حسن روحانی بهعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران با هیأتهای اروپایی در قالب نقش سازنده جکاستراو انجام پذیرفت. در این دوران زمینه برای افزایش همکاریهای تروئیکای اروپایی با ایران بهوجود آمد. بهدنبال این امر، وزرای خارجه انگلیس، فرانسه و آلمان در دیداری از تهران درصدد حل بحران هستهای برآمدند. چنین فرآیندی کاهش نقش آمریکا برای وادارسازی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی به منظور انتقال پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل را در پی داشت.

همکاریهای ایران و انگلیس زمینه ارتقای روابط با تروئیکای اروپایی را بهوجود آورد. نتایج حاصل از مذاکرات سعدآباد و مذاکرات پاریس را میتوان در ارتقای سطح همکاریهای ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی از طریق فرآیند و سازوکارهایی در قالب شفافسازی و راستیآزمایی دانست. پذیرش دوفاکتوی پروتکل الحاقی توسط ایران بهموازات تعلیق غنیسازی اورانیوم انجام گرفت؛ روندی که زمینه بهینهسازی روابط ایران با کشورهای اروپایی بویژه انگلیس را در دورانی بهوجود آورد که جک استراو نقشی مؤثر در روند همکاریجویانه سیاست خارجی انگلیس با ایران پیگیری میکرد.

از چالش دیپلماتیک تا قطع روابط ایران و انگلیس

در سالهای ریاست جمهوری احمدینژاد روابط ایران و انگلیس با چالشهای دیپلماتیک همراه شد. چنین چالشهایی بهگونه تدریجی افزایش پیدا کرده و منجر به قطع روابط دیپلماتیک شد. روند چالشهای دیپلماتیک مربوط به دورانی است که کشورهای اروپایی در چارچوب موافقتنامه پاریس از ایران درخواست کردند که برنامه تعلیق فعالیتهای هستهای را ادامه دهد. در حالی که ایران سیاست اروپا را نشانههایی از سازوکارهای مبتنی بر وقفه برای کاهش قدرت ابزاری ایران تلقی میکرد.

در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد زمینه برای شکلگیری تضادهای جدیدی در روابط ایران و انگلیس بهوجود آمد. نقطه آغازین چنین فرآیندی مربوط به طرح موضوع «هولوکاست» یا انکار نسلکشی یهودیان محسوب میشود. چنین انگارهای بار دیگر سطح روابط ایران با کشورهای اروپایی، انگلیس و ایالات متحده را تحت تأثیر قرار داد. احمدینژاد به این موضوع اشاره داشت که هولوکاست یک افسانه سیاسی است که با واقعیتهای تاریخی همخوانی ندارد. چنین موضوعی منجر به افزایش تضادهای ایران با بسیاری از کشورهای اروپایی بویژه انگلیس شد. تسخیر سفارت انگلیس چالشهای قابل توجهی را در روابط دو کشور ایجاد کرد. اگرچه دولت و وزارت امورخارجه ایران نسبت به چنین حادثهای ابراز تأسف کردند، اما سطح روابط ایران و انگلیس بعد از سهشنبه 8 آذر 1390 بهگونه قابل توجهی افول پیدا کرد. بهطور کلی روند سیاست خارجی ایران با کشورهای اروپایی در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد کاهش چشمگیری پیدا کرد. چنین روندی در دوران ریاست جمهوری روحانی با تغییراتی روبهرو شد.

بازسازی روابط و نقش انگلیس در برنامه جامع اقدام مشترک

تحریم اقتصادی ایران براساس قطعنامههای شورای امنیت بهموازات قطع روابط دیپلماتیک انگلیس و کانادا با ایران، مشکلاتی را برای ساختار اقتصادی و سیاسی ایران بهوجود آورد. مذاکرات ایران و کشورهای مؤثر در نظام بینالملل در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی با این هدف انجام گرفت که سطح روابط ایران با کشورهای مؤثر نظام بینالملل ارتقا پیدا کرده و در این فرآیند ایران از وضعیت امنیتی خارج شود. مذاکرات برنامه جامع اقدام مشترک براساس چنین فرآیندی انجام گرفت. جکاستراو و سایر مقامهای انگلیسی نقش سازندهای در گسترش روابط ایران و انگلیس ایفا کردند. سفر بوریس جانسون، وزیر امورخارجه انگلیس به تهران در سال 96 را میتوان بخش دیگر از فرآیندی دانست که روابط ایران و انگلیس را گسترش میدهد. اگرچه هماکنون روابط دو کشور در سطح سفیر قرار دارد، اما الگوهای رفتاری انگلیس هنوز مبتنی بر محدودیتهایی است که در دوران گذشته شکل گرفته و این امر نشان میدهد که انگلیس هنوز موقعیت و الگوی همکاری با ایران را در وضعیت «همکاریهای سازنده» تلقی نمیکند.

ابراهیم متقی

استاد دانشگاه تهران

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها