راپورت‌های میرزا ادریس‌

بس کنید! مردم نگاه می‌کنند

دیشب به اصرار خشایار نشستیم به نود دیدن. هر چه گفتیم خوابمان می‌آید مقبول نیفتاد و عارض شد تصدقت گردم بنشینید نظاره کنید قرار است امشب علی‌خان کریمی و کارلوس کی‌روش و جناب ساکت با هم به مناظره بنشینند.
کد خبر: ۱۱۲۲۱۶۲

فرمودیم: مناظره چیست؟

عارض شد: یعنی یک موضوع انتخاب میکنند راجع به آن مینشینند به گپ و گفت و گاهی هم کار به جدال لفظی میکشد.

فرمودیم:خیرش برای رعیت چیست ؟

عارض شد: خلق ا... آگاه میشوند از پشت پرده و مسائلی که قرار نیست کسی بداند.

فرمودیم اگر اینطور است و قرار است به تماشای دعوا بنشینیم بپر از بقالی سیدیحیی نیم کیلو تخمه کدو بگیر بیار که کنار تماشای دعوا کیف میدهد. رفت و جلدی برگشت. فی الابتدا میرزا عادل خان فردوسی پور بر قاب تلویزیون پدیدار گشته با ظرافت، مقادیری هیزم ریخت و بساط دعوا را مهیا کرد. من بعد ذالک علی کریمی و جناب ساکت روبهروی هم نشسته بودند و شروع کردند به مناظره. پرسیدیم آن یکی میرزا کارلوسخان به کجاست؟

خشایار عارض شد: نیامده، پیامک میدهد .

فرمودیم: پیامک چیست؟

عارض شد همان کاغذ و رقعه است که در گوشی مینگارند و ارسال میکنند! فوقالنهایه تعجب فرموده بر این عجایب صنعت بشر دوپا. القصه که مناظره گر گرفته بود، جناب کیروش فرمودند این رفتار بزدلانه است و خلاصه که کلی نفت بر آتش ریخت. به نظر میرسید علیخان کریمی مقادیری مضطرب است. دست و پا و صدایش لرزش داشت و جملهبندیها فراموشش میشد. ما که فوتبالی نیستیم و نمیدانیم کدام راست میگفت، اما به ذهن الکن خودمان اینگونه رسید حال که تیم ملی ممالک محروسه در خرداد آینده عازم بلاد روسیه است و قرار است انتقام غائله قفقاز و ترکمانچای بستاند، بهتر بود این رجال ورزشی قدری مماشات کرده مقادیری خویشتنداری کرده میگذاشتند برای بعد از مسابقات. این که جلوی چشم میلیونها نفر آن یکی بگوید تو فلان و این یکی بگوید تو بهمان به نظر ما مصلحت نیست. از قدیمالایام گفتهاند دعوای خانگی برای توی خانه است و به همسایه خط و ربطی ندارد. رجای واثق داریم فدراسیون فخیمه فوتبال با درایت نواقص و کاستیهای مجموعه تحت امر خویشتن را برطرف کرده و میرزا علیخان کریمی هم از خر شیطان پیاده شده دست از لجاجت بردارد و میرزا کارلوسخان کیروش هم زبان به کام گرفته و از بزدلی و اینقبیل کلمات استفاده نکند. چندی پیش فیلمی دیدیم به نام آژانس شیشهای در جایی عباس به دوستانش میفرمود: بس کنید شما را به خدا مردم دارند نگاهتان میکنند... نود دیشب را که دیدیم یاد همان جمله افتادیم... زیاده فرمایش نداریم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها