جام جم آنلاین گزارش میدهد
از نظر سیاسی مشخص است آمریکا قصد دارد نماینده خود اسرائیل را در منطقه حاکم کند، اما روی دیگر این ماجرا موضوعات اقتصادی است. این گفته یحیی آلاسحاق، ازجمله اقتصاددانان برجسته است که در گفتوگو با جام سیاست به ابعاد و جزئیات آن اشاره کرد. مشروح آن را در ادامه میخوانید.
به نظر شما علت تصمیم ترامپ مبنی بر انتقال پایتخت رژیم صهیونیستی از تلآویو به قدس شریف چیست؟
برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید به دلایل به وجود آمدن اسرائیل اشاره کنم. به نظر میرسد علت هر کاری فلسفه وجودی آن کار است. واقعیت اینجاست که با نگاهی به منطقه خاورمیانه میتوان دریافت بیشترین حوادث اصلی تاریخ از این منطقه سرچشمه میگیرد، یعنی عمده پیامبران در همین منطقه بودند. حضرت نوح، حضرت هود، حضرت صالح، حضرت موسی و حضرت عیسی در این منطقه بودهاند. حوادث بزرگ تاریخ مثل جنگ جهانی اول و دوم هم ریشهاش در اینجاست. به بیان بهتر تمدن عمده بشری در همین منطقه است و در محاسبات جهانی منطقه ویژهای محسوب میشود. امروزه هیچ حادثهای در جهان اتفاق نمیافتد مگر اینکه یک سر آن به خاورمیانه متصل باشد. وقتی اخبار جهان را گوش دهید متوجه خواهید شد که همه مباحث جهان مربوط به این منطقه است؛ از نفت و گاز گرفته تا مسائل امنیتی و سیاسی و اداری. مهمتر از همه این تحلیلها آتیه جهان است که بهزعم جهان اسلام حضرت مهدی (عج) ظهور خواهد کرد و بهزعم ادیان دیگر حوادث دیگری اتفاق خواهد افتاد. کل جهان هم متوجه این موضوع است که یک تمدن اسلامی در حال حرکت است. اکنون موضوعی به نام جنگ تمدنها مطرح است که در این جنگ یک طرف آن تمدن اسلامی و طرف دیگر تمدن غیراسلامی است. کشورهای غربی از سرعت حرکت تمدن اسلامی در جهان در هراس هستند و معتقدند این رویه تمام ارکان و محاسبات آنها را برهم خواهد زد. به همین دلیل از گسترش این موضوع جلوگیری میکنند و 70 سال پیش با همین ذهنیت در مرکز منطقه خاورمیانه و قبله اول مسلمانان اسرائیل را بنا کردند تا بتوانند به بخشی از اهداف خود جامه عمل بپوشانند. غربیها همیشه برای تسلط در خاورمیانه مناسباتی را در نظر داشتند و به وجود آمدن اسرائیل نیز در مرکزیت جهان اسلام به همین دلیل بود.
این کار چه هزینههایی برای آنها به دنبال داشت؟
غربیها با متشنج کردن فضای این منطقه قصد دارند کنترل آن را در اختیار بگیرند، اما آمریکا تاکنون برای اسرائیل هزینههای زیادی را متحمل شده که نشاندهنده اقتصاد بیمار آمریکا و پولهای بلاعوضی است که برای این کشور پرداخت میکند. هزینه این کار برای آمریکا خیلی مهم نیست و میخواهد در منطقه حاکم باشد، به همین دلیل با حمایت از اسرائیل و حمله نظامی به عراق و افغانستان قصد داشت این برنامه را عملیاتی کند، اما شکست خورد و نمیخواهد این شکست را قبول کند. درطی 70 سال گذشته نیروهای مقاومت فلسطین نگذاشتند این رژیم بر آنها غالب شود و از قبله اول مسلمانان حمایت کردند.
این موضوع چه تبعات اقتصادی برای کشورهای منطقه خاورمیانه به دنبال دارد؟
قطعا همه مناسباتی که از سوی غرب چه در حوزه سیاست و چه در حوزه امنیتی مطرح میشود ریشه اقتصادی دارد. آنها قصد دارند دوباره در نفت و گاز تاثیر بگذارند، به گونهای که عرضه و تقاضای نفت و گاز را تغییر دهند تا بتوانند انرژی ارزان دریافت کنند. آمریکا اکنون با محوریت عربستان سعودی و برخی کشورهای عربی دیگر میخواهد منطقه ما را تکقطبی کند و بیشتر این حرکات برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران است. از ابتدای تشکیل جمهوری اسلامی ایران آمریکا دشمنی خود را اعلام و از همان روز برنامهریزی کرد تا بتواند نظام ما را از پای دربیاورد. در جنگی که ایران با عراق داشت، آمریکا و 31 کشور دیگر به عراق کمک کردند، اما ایران با ایستادگی و جهاد توانست مقابل جهانیان پیروز شود. همه نگرانی غربیها از نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه است و آمریکا دقیقا نقطه مقابل ایران حرکت میکند و میخواهد حرکات اسلامی ایران را محدود کند. برای تحقق این اهداف خود سرمایهگذاریهای زیادی کرده که تاثیر نفوذ ایران را کمرنگ کند یا از بین ببرد، اما خوشبختانه در این زمینه هم شکست خورد. در مقابل این موضوع آمریکا با نمایش دوستی با برخی کشورهای عربی کاسبی خوبی به راه انداخته است. به طوری که با عربستان سعودی قرارداد 500 میلیارد دلاری منعقد میکند تا بخشی از سلاحهای خود را برای کشتار مردم بیگناه استفاده کنند. رقمی که عربستان با موضوع دوستی و ایرانهراسی با کشورهای دیگر بسته بسیار بالاست و با زنده نگهداشتن این دعوا میخواهد درآمدهای خود را تضمین و ناکارآمدیهای اقتصادی خود را بپوشاند. بیشتر اقتصاد آمریکا از فروش تسلیحات نظامی است و به همین بهانه در منطقه خاورمیانه جنگ بهراه میاندازد تا بتواند اقتصاد خود را تضمین کند و سالانه چندصد میلیارد دلار به دست آورد.
حرکت اخیر ترامپ رئیسجمهور آمریکا مبنی بر انتقال پایتخت رژیم صهیونیستی به این دلیل است که حرکت اسلام را در جهان متوقف کند و هزینههایی را که برای داعش انجام داده پوشش دهد. زمانی که داعشیها در عراق و سوریه جولان میدادند پول زیادی از آمریکا دریافت میکردند و اکنون که با شکست روبهرو شدند، میخواهند با این روش آن هزینهها را جبران کنند. آمریکا تاکنون 6000 میلیارد تومان را برای داعش هزینه کرده است، اما در این پروژه هم شکست خورد. البته ناگفته نماند این هزینهها را بیجهت انجام نداده و پرداخت آن به این جهت بوده که به همان نسبت و بلکه بالاتر بتواند بهرهکشی کند. داغ نگهداشتن جنگ در خاورمیانه به بیان تضمین اقتصاد آمریکاست.
با وجود شکستهای فراوان آمریکا در خاورمیانه چرا باز برنامهریزیهای جدیدی برای حاکمیت این منطقه انجام میدهد؟
اگر منطقه آرامش پیدا کند به این معناست که سرمایهگذاری در این منطقه افزایش مییابد و ممکن است اقتصاد آمریکا با چالش مواجه شود. لذا با یک نگاه تجاری و اقتصادی فضایی را تعریف میکند که جلوه سیاسی و امنیتی دارد. ترامپ و مشاورانش به این موضوع واقف هستند و با علم به اینکه اقتصاد آمریکا به هر قیمتی رشد کند برنامهریزی خود را انجام میدهند. به نظر من پشت ذهنیت ترامپ اندیشکدههای فکری است که آنها به این سمت هدایتش میکنند. عمده نگاه ترامپ تاجر مصرفی و کاسبکارانه است، یعنی اولویت اولش کاسبکاری و درآمد است و تاکنون به سهم خودش بهرههایی هم برده است. اکنون ترامپ با چین مشکلاتی را بیان میکند که عمده آن اقتصادی است. از سرمایهگذاری آمریکاییها در چین گرفته تا سرمایهگذاری چینیها در آمریکا. همه ذهنیت ترامپ اقتصادی است و اکنون میخواهد با سلطه اسرائیل در منطقه انرژی نفت و گاز را در اختیار بگیرد، اما قطعا در این زمینه هم با شکست روبهرو خواهد شد.
گفتوگو: محمدحسین علیاکبری
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان