خون برای پول

برمه یا همان اتحادیه جمهوری میانمار کشور فقیری است؛ تا 1948 تحت سلطه انگلستان بود و ذخایرش به یغما می‌رفت و امروز که بیش از شش دهه از استقلالش می‌گذرد؛ همچنان با فقر دست و پنجه نرم می‌کند؛ اما آنچه درباره این کشور تأسف‌آور است، تبدیل شدن آن به قتلگاه جدیدی برای مسلمانان است. هنوز خاطره نسل‌کشی مسلمانان به دست صرب‌ها در سربرنیتسا و کشتار وحشیانه شیعیان مظلوم پاراچنار در پاکستان از ذهن‌ها محو نشده است که انتشار تصاویر روستاهای ویران و جنازه‌های سوخته مسلمانان برمه، بار دیگر داغ کشتار مسلمانان بی‌گناه را زنده می‌کند. آمارها نشان می‌دهد 90 درصد از جمعیت 60 میلیون نفری این کشور بودایی هستند و تنها حدود یک میلیون نفر مسلمان در این کشور زندگی می‌کنند؛ مسلمانانی که از سال 1982 حتی به عنوان تبعه کشور خود حساب نمی‌شوند و از حداقل حقوق شهروندی نیز محرومند. با نگاهی به روند تحولات در جهان می‌توان دریافت که ردپای سیاست غربی در کشتار مسلمانان دیده می‌شود.

استراتژی یانکی‌ها

استراتژی‌ای که آمریکا و کشورهای غربی برای خاورمیانه و کشورهای اسلامی دنبال می‌کنند این است که همیشه در کشورهای اسلامی جنگ وجود داشته باشد. به عنوان مثال آقای جورج فریدمن که برای نیروی دریایی آمریکا و پنتاگون عملا استراتژی‌ها را طراحی می‌کند کتابی با عنوان «جهان در صد سال آینده» نوشته که در این کتاب به صراحت اشاره شده هدف راهبردی کشورهای غربی بویژه آمریکا برای خاورمیانه و کشورهای اسلامی بی‌ثباتی منطقه است.

همچنین در این کتاب آمده که مسلمانان نباید در آرامش باشند و ثبات در منطقه خاورمیانه ایجاد نشود چراکه منافع کشورهای غربی بخصوص آمریکا به بی‌ثباتی خاورمیانه و کشورهای اسلامی گره خورده است. این موضوع در کتاب جهان در صد سال آینده به عنوان هدف آمریکا برای مسلمانان ذکر شده و نشانه‌های عملیاتی این کار در سوریه، عراق، یمن، و اخیرا میانمار مشاهده می‌شود. به جان هم افتادن مسلمانان یکی از اهداف بزرگ آمریکاست و اکنون این نقشه را برای ایران و عربستان پیاده‌سازی کرده است اما ایران تاکنون با هوشیاری تن به صحبت‌های آمریکا نداده اما اقداماتی را که آنها انجام می‌دهند بی‌پاسخ نخواهد گذاشت. این تفکر غربی است که مسلمانان با گرایش‌ها و تفکرات مختلف با هم در حال جنگ باشند تا با هر کشته از تعداد مسلمانان بکاهد. این برای آمریکا ارزشمندتر خواهد بود که این کشتار با تجهیزات آمریکایی صورت گیرد تا اقتصاد آنها از گردش نیفتد.

منافع غرب در گرو نا امنی

آمریکایی‌ها با این‌که حامی تروریست هستند عملا نه می‌خواهند گروه‌های تکفیری در خاورمیانه صاحب امتیاز و نه مایلند یکی از کشورهای مسلمان در منطقه نفوذ و سلطه داشته باشد. در سوریه آمریکا تلاش می‌کند این بی‌ثباتی ادامه‌دار باشد و هربار که نیروهای ارتش سوریه منطقه‌ای را آزاد می‌کند جنگنده‌های آمریکایی بمباران می‌کند تا دوباره داعشی‌ها به آنجا بازگردند. حتی در جنگ ایران و عراق هم آمریکا تمام تلاش خود را کرد که جنگ ادامه داشته باشد.

آنها با ظهور یک تمدن اسلامی در منطقه مقابله می‌کنند. بی‌ثباتی در منطقه شرایط اقتصادی غرب را تضمین می‌کند و نباید انتظار داشت آنها به صلح و دوستی در این منطقه اعتقادی داشته باشند یا مانع جنگ‌ها شوند. در واقع آنها جنگ به راه می‌اندازند تا ناکارآمد‌ی‌های اقتصادی خود را پوشش دهند. آنها قصد دارند با بی‌ثباتی در منطقه بی ثباتی اقتصادی و سرمایه‌گذاری را به کشورهای دیگر تحمیل کنند تا تنها خودشان از این بخش نفع ببرند. در شرایطی که کشورها با بی‌ثباتی اقتصادی مواجه شوند فقر و بیکاری و همچنین بروز نارضایتی از درون جوامع بیشتر مسلمان خواهد شد و آنها به هدفشان می‌رسند.

از نظر اقتصادی در دنیا دو نظام وجود داشته که برخی سوسیالیست را قبول داشتند و برخی دیگر سیستم لیبرالی (اقتصاد آزاد و نظام سرمایه‌داری) را اجرایی می‌کردند. در قرن بیستم نظام سوسیالیست شکست خورد و نظام لیبرالی بر اقتصاد کشورهای غربی و آمریکا حاکم شد سال 1991 نظام کمونیستی نیز از هم پاشید و عملا ادعای لیبرالی‌ها پیروز شد. فرانسیس فوکویاما از تئوریسین‌های لیبرالیسم این بود که لیبرال دموکراتی نسخه کامل بشر برای پیشرفت و سعادت است. اما خود غربی‌ها بر این موضوع آگاه بودند که اسلام می‌تواند به عنوان یک زیرساخت در همه زمینه‌ها بخصوص اقتصاد مورد استفاده قرار بگیرد و در همان زمان طرح‌های لیبرالی را مطرح کردند و توانستند این نظام را به عنوان یک سیستم عامل در بین اقتصادهای دنیا رواج دهند. منافع آمریکا و غرب این است که این سیستم عامل شکل نگیرد.

پیاده سازی طرح مسلمان علیه مسلمان

از سوی دیگر خاورمیانه مهد انرژی و تمدن بشر است. طبیعتا هر چه این منطقه در آشوب باشد منافع غربی‌ها تامین می‌شود. تامین و فروش تسلیحات نظامی و حمایت و بهره‌برداری از اقتصاد آن کشورها بخشی از منافع غربی‌ها است. آمریکایی‌ها هزینه زیادی را به کشور خود برای جنگ بین عراق و آمریکا تحمیل کردند اما بعد از جنگ همه بخش‌های اقتصادی این کشور را در اختیار گرفتند و بخشی از کالاهای بی‌کیفیت خود را به این کشور برای تامین و تنظیم بازار ارسال می‌کنند. از سوی دیگر درآمد حاصل از فروش نفت با دانشی که شرکت‌های آمریکایی در حوزه انرژی در اختیار دارند چند برابر شده که بیشتر آن متعلق به دولت آمریکا است و دولت عراق نفع کمی از آن می‌برد. همچنین تامین تسلیحات نظامی و استقرار نیروهای نظامی بر عهده دولت مرکزی عراق است که درآمد دیگری را به دولت آمریکا هدیه می‌دهد. تئوری مسلمان‌ها علیه مسلمان‌ها یک استراتژی آمریکایی است که نفرت را در بین مسلمانان تشدید می‌کنند و گروه‌های تکفیری را به نام فرقه‌های مختلف به راه می‌اندازند تا در منطقه همیشه بی ثباتی حاکم باشد. داعشی‌ها با نام اسلام و انجام عملیات‌های خود با نام الله‌اکبر باعث می‌شود کشورهای دیگر اسلام را اینطور ببینند در حالی که واقعیت چیز دیگری است. آنها از اسلام در هراس هستند به همین دلیل اگر دقت داشته باشید هر چند سال یکبار عملیاتی علیه اسلام به راه می‌افتد؛ یکبار با داعش، یک بار با طالبان و یکبار در جنگ با یمن.

فروش کالاهای مصرفی

آمریکا با استراتژی‌های جنگی رویه‌ای را در پیش گرفته که با استفاده از یک کشور واسطه کالاهای مصرفی را به این کشورها صادر کند تا هم اقتصاد خودشان تامین شود و از رونق برخوردار باشد و هم کالاهای خود را با چند برابر گرانتر به کشورهای جنگی بفروشد. سیاست آمریکا این است که امتیازات زیادی بگیرد و امتیازی ندهد. این موضوع هم به رئیس‌جمهور فعلی و قبلی و بعدی هم ارتباط پیدا نمی‌کند و سیاست خارجی آمریکا در چند سال گذشته همین بوده است.

ایران هدف غربی‌ها است

کشورهای غربی از نفوذ ایران که یک کشور مسلمان در منطقه است در هراس هستند و سعی می‌کنند ایران را به انزوا بکشانند. بعد از این‌که داعشی‌ها وارد ساختمان مجلس شورای اسلامی شدند ایران انتقام سختی از این گروه تروریستی گرفت و بلافاصله جنگنده‌های آمریکایی در حوالی عراق و سوریه مستقر شدند اما سپاه پاسداران اسلامی عملیات خود را به خوبی انجام داد. اکنون هم کشتار مردم مسلمان میانمار به این دلیل است که قصد دارند ایران را تحریک کنند. کشورهای غربی اکنون سیاست مسلمان کشی را در پیش گرفتند و حکومت‌ها را علیه مسلمانان تحریک می‌کنند تا نگاه‌ها به ایران که یک کشور مسلمان است تغییر کند اما نفوذ ایران در منطقه و کشورهای جهان باعث شده تا همه از این کشور با تمدن اطلاع کافش داشته باشند اما سیاست آمریکا این است که از ایران و اسلام جلوه دیگری نشان دهد. کشورهای غربی با بیکاری مسلمانان در کشورهای دیگر و همچنین سلب آرامش و امتیازات شهروندی قصد دارند این افراد را منزوی کنند. اکنون آمریکا با عربستان سعودی که با ایران همسایه است قرارداد چند میلیارد دلاری منعقد کرده تا یک خطری برای ایران مسلمان باشد. بعد از عقد این قرارداد ولیعهد عربستان که در آن زمان وزیر جنگ بود ایران را تهدید به جنگ نظامی کرد و همه اینها نشان‌دهنده پیاده‌سازی سیاست‌های غربی در منطقه است. از سوی دیگر حضور نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان و عراق به قصد انزوای ایران صورت گرفته که در این موضوع هم ناکام ماندند. بعد از همه اهرم‌های فشار تحریم‌های اقتصادی را اجرا کردند که در این زمینه هم ایران در بخش‌های خودکفا شد و تحریم‌ها کم اثر شد. به محض خودکفایی ایران توافق هسته‌ای را قبول کردند، به این دلیل که می‌دانستند اگر تحریم‌ها ادامه‌دار شود قدرت ایران بیشتر خواهد شد.

دکتر وحید شقاقی شهری/ استاد دانشگاه