نقد و نظر

ترور خاموش

به گواه ناظران بی‌طرف بین‌المللی، جمهوری اسلامی ایران یکی از مظلوم‌ترین قربانیان تروریسم در عصر حاضر است.
کد خبر: ۱۰۶۷۸۶۴

ملت ایران برای نیل به کمال الهی و صیانت از کرامت ذاتی خویش، با انقلاب اسلامی به خیزشی عظیم دست زد و بنیان وابستگی و استبداد را از میان برد. در این میان اما تروریسم کور منافقین، 17 هزار نفر از اقشار مختلف مردم از جمله کارگزاران نظام و منتخبان عالی‌رتبه ملت را به خاک و خون کشید و به شهادت رساند که حادثه خون‌بار انفجار دفتر نخست‌وزیری در 8 شهریور، یکی از این جنایات است. روز شهادت رئیس‌جمهور رجایی و نخست‌وزیر باهنر، روز مبارزه با تروریسم نامگذاری شده است. این شکل ترور سخت که همچنان در دنیا فاجعه‌آفرین است، نمایان‌ترین شکل تروریسم است، اما پنهان‌ترین چهره‌اش را باید در سیمای اغواگر تروریسم رسانه‌ای مشاهده کرد.

بررسی تروریسم رسانه‌ای، به عنوان یکی از گونه‌های تروریسم مدرن، گونه‌ای اثرگذارتر است. بررسی این گونه کارآمد، صاحب‌نظران رسانه را به این نتیجه رسانده که گروه‌های تروریستی از رسانه به عنوان ابزاری برای رساندن پیام‌های خود به گروه مخاطبان هدف استفاده می‌کنند (Lockyer,2003).

با این حال نمی‌توان تروریسم رسانه‌ای را به استفاده تروریست‌ها در اطلاع‌رسانی و بازنمایی عملیات ترور منحصر دانست. در نمایی کلی، تروریسم رسانه‌ای را می‌توان در سه ساحت شناخت:

نخست؛ بازنمایی ترور در رسانه و تشدید ترس و ارعاب مردم برای عملیات روانی که از رایج‌ترین اشکال تروریسم رسانه‌ای است و در رفتار رسانه‌ای گروه‌های تروریستی رایج است؛ نظیر آنچه در حادثه تروریستی اخیر داعش در مجلس اتفاق افتاد و فیلمی کوتاه در کشاکش عملیات، توسط تروریست‌ها در فضای مجازی منتشر شد یا عملیات روانی رسانه‌ای ایالات متحده پس از 11سپتامبر که به اقناع افکار عمومی برای حمله فراتروریستی به افغانستان و عراق کمک شایانی کرد.

شکل دوم ترور رسانه‌ای، هجمه به شخصیت فرد است. به‌کارگیری ابزارها و ترفند‌های صوتی و تصویری و انتشار آن در مدیوم‌های مختلف رسانه‌ای خاصه فضای مجازی برای تخریب هویت و موقعیت او، به قدری کارا و برنده بوده که حتی به زمان حیات فرد هم محدود نمی‌شود. تروریست‌های رسانه‌ای برای قلب و تحریف تاریخ و بهره‌برداری‌های مغرضانه به چنین رفتارهایی دست می‌زنند.

اما نوع سوم که هولناک‌ترین شکل است و جا دارد «ترور خاموش» خوانده شود، هجمه رسانه‌ای به باورها، افکار، اعتقادات و هویت انسان‌هاست. این شکل که حتی از ترور شخصیت و بی‌آبرو کردن افراد مخرب‌تر است، هر روز وسیع‌تر و پیچیده‌تر می‌شود؛ چه این‌که دسترسی تروریست‌های رسانه‌ای به مخاطب و دسترسی مخاطب به محتواهای ویران‌گر سریع‌تر و آسان‌تر شده است. امروز فضای مجازی خاصه شبکه‌های پیام‌رسان، نقشی منحصر به فرد در این نوع کارکرد یافته‌اند. هرچند کمیت کانال‌ها، گروه‌ها و صفحات مجازی ویرانگری که صرفا نابودی باورهای دینی را دنبال می‌کنند در مقایسه با نمونه‌های مشابه در حوزه محتواهای جنسی، سیاسی یا امنیتی کمتر دانسته شده، اما عمق آسیب‌زا و کیفیت مخرب این محتوا قابل مقایسه با دیگر حوزه‌ها نیست.

برون‌رفت از این تنگنا و مهار آسیب‌ها فقط با کنترل و محدودیت ممکن نیست. البته نظارت حاکمیت و والدین، مدرسه، دانشگاه و... کارکرد خاص خود را دارد، اما تا ایمان دینی را تعمیق نبخشیم تا عزت نفس را در جامعه تقویت نکنیم و مفاهیم دینی و اخلاقی را در قالب‌های نو، بجا و جذاب هنری و رسانه‌ای عرضه نکنیم، روز به روز خاکریز خودی در مصاف جنگ نرم با دشمن عقب‌تر خواهد رفت. این مهم همچنان بر دوش اصحاب اندیشه، هنر و رسانه سنگینی می‌کند.

دکتر محمدحسین ظریفیان - کارشناس دین و رسانه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها