اگرچه امروزه سقاخانه‌ها بیشتر به عنوان یک نماد فرهنگی در شهر شناخته می‌شوند، اما در گذشته، کارکرد این سقاخانه‌ها فراتر از مسائل مذهبی و فرهنگی بود. سقاخانه به عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای رفع نیاز مردم شناخته می‌شد که وجودش برای شهر، یک نعمت به حساب می‌آمد.
کد خبر: ۱۰۵۶۹۰۴

خیلی از بازاری‌ها، قسمتی از مغازه خود را به سقاخانه اختصاص می‌دادند و عده‌ای هم مامور پر کردن مخازن آب این سقاخانه‌ها می‌شدند. همه این کارها به شکل عام‌المنفعه انجام می‌شد و کسی برای راه‌اندازی این سقاخانه‌ها، انتظار دریافت پول نداشت.

گفته می‌شود پیتر لمبورن ویلسون، محقق غربی که حدود صد سال پیش به ایران سفر کرده بود، در توضیح سقاخانه‌ها در ایران آورده است: «هنگامی که در ایران، از بازارچه‌ای می‌گذرید یا از کوچه محله‌ای قدیمی رد می‌شوید، به یک تورفتگی برمی‌خورید که در دیواری تعبیه شده است و پنجره مشبک آهنی، قسمتی از آن را می‌پوشاند. داخل تورفتگی، شیرهای متصل به مخزنی در پشت دیوار با مخزن بزرگ آب می‌بینید. این مخزن که به شکل استوانه‌ای از مس ساخته شده، گاهی به تزئینات، آراسته است؛ بالایش سه قبه دارد. از روی قبه میانی، که از دو قبه دیگر بزرگ‌تر است، پنجه دست زیبایی برافراشته است که رویش با خط خوش، کلماتی را به صورت مشبک نوشته‌اند. چند پیاله آب‌خوری سنگین مسی با زنجیر به مخزن وصلند. از دیوار تورفتگی، شمایل‌هایی به رنگ‌های درخشان آویزانند و دور و بر مخزن آب، شمع‌هایی گذاشته‌اند که بعضی روشنند و بعضی سوخته‌اند. نوارهایی از پارچه‌های رنگی (بویژه سبز) به میله‌های پنجره مشبک بسته‌اند.»

اما سقاخانه‌ها با وجود این سابقه فرهنگی طولانی، روز‌به‌روز در حال فراموشی هستند، تا آنجا که حتی مسئولان فرهنگی کشور هم از تعداد سقاخانه‌های موجود در شهرها اطلاعی ندارند. نداشتن آمار دقیق سقاخانه‌های کشور، بخوبی نشان می‌دهد احیای سقاخانه‌ها جدی گرفته نشده است.

احمد حکیمی‌پور، رئیس کمیته میراث فرهنگی شورای اسلامی شهر تهران بصراحت اعلام می‌کند: به عنوان عضو شورای شهر از ابتدای حضور در شورا و فعالیت کمیته میراث فرهنگی به دنبال آمار دقیقی از سقاخانه‌های موجود در تهران بودم، ولی نتوانستم آماری کسب کنم. این خلأ موجب می‌شود چنانچه این بناهای تاریخی که هویت فرهنگی و پیشینه میراثی تهران هستند، تخریب شود کسی در جریان قرار نگیرد. اغلب سقاخانه‌ها در شهر تهران وقف عام هستند و متولی سقاخانه‌های وقفی قطعا اوقاف است، اما شهرداری تهران و بخصوص سازمان زیباسازی شهر تهران نیز در برابر سقاخانه‌ها به عنوان یک المان شهری وظایفی دارند، ولی اصولا متولی سقاخانه‌ها نیستند.

کمیته میراث فرهنگی شورای شهر تهران هم به گفته این مقام مسئول، برای حفظ سقاخانه‌ها در تهران و جلوگیری از دزدی کاشی‌ها و تخریب آن به عنوان یک سازمان فرانهادی و سیاستگذار و مردم نهاد محسوب می‌شود که می‌تواند مشارکت همه نهاد را جلب کند و از دستگاه‌ها در برابر مسائل مربوط به شهر بازخواست کند.

حکیمی‌پور تاکید دارد: قطعا سقاخانه‌ها به عنوان یک سنت دیرینه و حسنه گذشتگان که غالبا همراه با طراحی زیبا و المان‌های شاخص از نظر معماری هستند، امروز نیازمند حفاظت و نگهداری است. سقاخانه‌ها به عنوان بخشی از فرهنگ تهران در سال‌های اخیر مورد غفلت واقع شده‌اند. سقاخانه‌ها در گذشته و با نبود آب شرب سالم برای همگان ساخته می‌شد تا عابران و رهگذران تشنه لب سیراب شوند؛ اما پس از ورود آب شرب و لوله‌کشی شهر تهران و پیشرفت تکنولوژی کم‌کم این فرهنگ قدیمی و دیرینه پایتخت منسوخ شد. امروز جز معدود سقاخانه‌های قدیمی شهر، سقاخانه جدیدی ایجاد نمی‌شود و جای سقاخانه‌ها را آبسردکن‌ها با کارکردی دیگر گرفته‌اند.

همچنین این عضو شورای شهر تهران به ایرنا یادآوری کرده است: باید شورای فرهنگ عمومی استان تهران و شورای شهر با همکاری سایر نهادها بر این موضوع تمرکز کرده و با ایجاد سقاخانه‌های جدید، هویت گذشتگان را احیا کنند.

بر‌اساس نظر اداره کل میراث فرهنگی استان تهران، سقاخانه‌های نوروزخان در خیابان 15 خرداد، عزیز محمد و کل عباسعلی در خیابان وحدت‌اسلامی، آینه در خیابان ظهیرالاسلام، دباغ‌ها در بازار مولوی، گذر قلی در امتداد بازارچه پاچنار، شیخ‌هادی در خیابان شیخ‌هادی و حضرت ابوالفضل در خیابان ناصر خسرو، هشت سقاخانه‌ای هستند که نام آنها در زمره آثار «واجد ارزش تاریخی» ثبت شده است.

البته جدای از تهران، بسیاری از سقاخانه‌ها در شهرهای مختلف کشور هم وجود دارد که واجد ارزش تاریخی هستند که بها دادن به آنها، در واقع بها دادن به فرهنگ کهن این مرز و بوم است. مثلا قدیمی‌ترین سقاخانه شیراز مربوط به دوره قاجار است که در منطقه مشیر شیراز قرار گرفته است. بدیهی است رسیدگی به این اثر تاریخی می‌تواند گنجینه‌ای فرهنگی و گرانبها برای آیندگان این شهر به یادگار بگذارد.

همچنین در بسیاری از شهرهای ایران هم مشابه این سقاخانه‌های تاریخی وجود دارند که نیازمند توجه و رسیدگی مسئولان هستند. البته بماند که برخی از این آثار تاریخی، دیگر هیچ نشانی از آنها باقی نمانده است و آیندگان فقط می‌توانند خاطرات به‌جا مانده از این بناها را بشنوند.

مثلا سقاخانه بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی در اردبیل که تاریخ ساخت آن به قرن 16 میلادی‌ برمی‌گردد، سقاخانه کوچه دباغ خانه در یزد که سال 1517 میلادی ساخته شده است‌، سقاخانه‌ عزیز‌الله در کنار مسجد جمعه اصفهان که تاریخ ساخت آن را بین سال‌های 1666 تا 1694 میلادی تخمین می‌زنند و سقاخانه‌ اسماعیل طلایی در عهد نادر شاه افشار، از جمله سقاخانه‌های قدیمی ایران هستند که گرد فراموشی بر چهره آنها نشسته است، طوری که بجز سقاخانه آخری که در مشهد باقی مانده است، بقیه آنها به تاریخ شفاهی ایران پیوسته‌اند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها