در بررسی های صاحب نظران از نحوه گذران زندگی آدمیان ، مشخص شده است حدود 75 درصد از اوقات روزانه ما، صرف ارتباط با دیگران می شود
کد خبر: ۱۰۳۴۲۲
؛ ارتباطاتی از قبیل روابط زن و شوهری ، والدین با فرزندان ، روابط شغلی با همکاران و ارباب رجوع ، روابط با همسایگان و دیگر شهروندان که در سطح فردی و اجتماعی انجام می گیرند و روابطی چون روابط اقتصادی ، سیاسی ، علمی ، فرهنگی ، نظامی و...که بین کشورها و در سطح بین المللی برقرار می شود و همان طور که می دانیم ، بزرگترین مصیبت برای یک فرد یا یک کشور، انزوای اجتماعی یا بین المللی و عدم توفیق آنها در ارتباط با دیگران یا جامعه جهانی است.
از آنجا که ارتباط یک فن است و این فن مثل همه فنون دیگر، نیازمند کسب مهارت هایی است ، بنابراین چنانچه بخواهیم چه در سطح فردی و اجتماعی و چه در سطح بین المللی موفق باشیم و به ثروت ، قدرت ، منزلت و احترامی که شایسته مقام انسانی است ، برسیم ؛ می بایست مشتاقانه برای کسب این مهارت ها قدم پیش گذاریم.
امروزه برقراری ارتباط، به صورت یکی از مهارت های اصلی زندگی ما انسان ها درآمده است و توانایی در برقراری ارتباط صحیح با دیگران ، یکی از عوامل مهم و تعیین کننده خوشبختی هر فرد و جامعه ای است.
هنگامی که بتوانید ارتباط موثری برقرار کنند: دوستان خود را افزایش خواهید داد ؛ دوستانی که براستی شما را دوست داشته باشند؛ فرزندانتان به شما احترام بیشتری گذاشت و خواهید توانست اعتمادشان را جلب کنید ؛ دنیای زناشویی تان دگرگون خواهد شد و در نهایت در حیطه شغلی تان موفق تر خواهید بود. واضح است که برآیند موفقیت های فردی و اجتماعی افراد یک جامعه ، باعث موفقیت آن کشور در عرصه جهانی نیز خواهد شد. «مهارت ارتباط» علاوه بر این که حلقه ای حیاتی در زندگی شخصی ، خانوادگی و شهروندی افراد است ، مقوله اساسی در زنجیره فعالیت های سازمانی و روابط انسانی است ؛ در سازمان ها و ادارات درجه هماهنگی ، توانایی بهره وری از تخصص اعضا و درجه انسجام و اتحاد گروه تا حدود زیادی تابع کیفیت ارتباطات است.
ارتباطات: انتقال دهنده احساسات ، حقایق ، ایده ها، اطلاعات و ارزشهاست. به نظر رسد به عنوان پیش درآمد به بحث ارتباط صحیح ، نگاهی اجمالی به مفاهیم اساسی این بحث ، ضروری می نماید.

تعریف و هدف ارتباط


جامعه شناسان ، ارتباط را به معنی تعامل اجتماعی به کار برده اند و آن را منشائ فرهنگ و عامل ارتقای انسانی دانسته و فقدانش را به معنای سکون نسبی در حیات انسانی و مانع هر نوع تعامل اجتماعی ذکر کرده اند. براساس مفاهیم و تعاریف ارائه شده ، این گونه استنباط می شود که فقط انتقال یک پیام نمی تواند به مفهوم ارتباط باشد، بلکه در جریان انتقال ، باید نوعی اشتراک دانسته ها بین فرستنده و گیرنده پیام وجود داشته باشد تا این دو بتوانند یکدیگر را تحت تاثیر قرار دهند و تغییرات لازم را به وجود آورند ؛ بنابراین می توان این گونه استنباط کرد که: ارتباط، عبارت است از فرآیند انتقال و تبادل افکار، اندیشه ها، احساسات و عقاید 2 فرد یا بیشتر، با استفاده از علایم و نمادهای مناسب به منظور تحت تاثیر قرار دادن و کنترل و هدایت یکدیگر. اما براستی آدمی در ارتباط خود به دنبال چه هدفی بوده است؛
گرچه در هر ارتباطی ، پیامی رد و بدل می شود ، اما از آنجا که در پس هر عمل آدمی ، منظور و مقصودی نهفته است بنابراین او باید در ارسال هر پیام نیز هدفی را دنبال کند؛ به نظر می رسد هریک از ما در طول شبانه روز، در هزاران جریان ارتباطی وارد می شویم ، فقط با این هدف که در مخاطبان خود، تاثیر بگذاریم و در فکر و عقیده و رفتارشان نفوذ کنیم.
درواقع هدف اساسی افراد از ارتباط، این است که خود را به صورت عامل موثری درآورند تا بتوانند در دیگران ، در محیط و حتی در سرنوشت خویش ، تاثیر بگذارند و از همه مهمتر، به خواسته ها و تمایلات خود جامه عمل بپوشانند.

کسب مهارت های لازم برای ارتباط مناسب


گرچه مقدمات این بحث ، بسیار طولانی شد ؛ اما هنوز به یک سوال اساسی که هدف اصلی از نگارش این مقاله است ، پاسخ داده نشده و آن عبارت است از این که: مهارت های ارتباطی را کجا و از چه کانال هایی می توان فراگرفت؛
امروزه برخلاف روزگاران گذشته ، به دلیل افزایش دامنه اطلاعات و کمبود وقت ، ممکن است والدین مثل گذشته ، الگوی مناسبی برای فراگیری تمامی مهارت های ارتباطی صحیح نباشند؛ مدارس نیز در لاک خود فرورفته و تنها سرگرم آموزش علوم عقلی خویش هستند ؛ متاسفانه رسانه ها هم به جای فرهنگ سازی ، بیشتر به دنبال تقلید از مقلدان (مخاطبان) خود هستند و برنامه ها و نوشته هایی را منتشر می کنند که خوشایند مخاطبانشان قرار گیرد و به قول حضرت حافظ: «صعب روزی ، بولعجب کاری ، پریشان عالمی » است.
کسی را پیدا نمی کنید که به شما بیاموزد: چگونه خواسته های خود را مطرح کنید؛ ، چگونه خشمتان را بروز دهید؛ ، کجا هراسهای نهانی تان را برملا کنید؛ و....کسی نیست که به ما بیاموزد «چگونه به جای مقصر قلمداد کردن دیگران ، راه حلی برای خروج از مشکل بیاییم؛ ، چگونه شنونده خوبی باشیم؛ ، چگونه می توان چشمها را شست و جور دیگری دید؛ ، چه کنیم که به جای خواندن ذهن افراد از طریق ظن و گمان ، به واقعیت ها توجه کنیم تا بتوانیم منظور واقعی آنها را دریابیم؛...در ادامه سلسله بحثهای مهارت های زندگی به این سوالات پاسخ می دهیم.


ابوالقاسم مودودی
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها