اخبار حوادث فقط به قتل و غارت و سرقت ختم نمی‌شود و گاهی اتفاقاتی رخ می‌دهد که آنقدر عجیب و غریب است که درصدر اخبار حوادث قرار می‌گیرد؛ اتفاقات خاصی که عجیب، منحصر به‌فرد و شاید غیر‌قابل تکرار است. اما بی‌شک با شنیدن و خواندن آن هر چند عجیب و غریب لبخند به لبتان می‌نشیند و با خود می‌گویید «عجب!» گزارشی که می‌خوانید تنها چند مورد از آن اخباری است که سال 95 مثل یک بمب ترکید و نه تنها نقل محافل فضای مجازی بود بلکه تا مدت‌ها توسط مردم کوچه بازار دهان به دهان نقل می‌شد.
کد خبر: ۱۰۱۱۸۷۹

عشق دردسرساز مخاطب خوش صدا

کار همیشگی‌شان این بود که در خیابان پرسه بزنند و با دیدن سوژه‌ای مناسب گوشی تلفن همراهش را بقاپند و با قیمتی پایین به فروش برسانند تا پولی به جیب بزنند. سریال سرقت‌های دو پسر جوان ادامه داشت تا این‌که مدتی قبل تلفن همراه دختر جوانی را قاپیدند. مالباخته که از بد روزگار صدای خوبی هم داشت، همراه همان روز سرقت چند بار با تلفنش تماس گرفت اما جز صدای اپراتور که می‌گفت تلفن همراه موردنظر خاموش می‌باشد، چیز دیگری نصیبش نشد. چند روز بعد، دختر جوان با ناامیدی در روشن بودن گوشی به سرقت رفته‌اش، شماره‌اش را گرفت،‌اما این بار تماس برقرار شد و صدای پسر جوانی را پشت خط شنید. از آن به بعد تماس‌ها ادامه داشت و هر روز دختر جوان سعی می‌کرد که سارق گوشی‌اش را راضی کند تا گوشی را برگرداند. سارق که اوایل تصمیمی به بازگشت گوشی نداشت بعد از چند روزعاشق صدای مالباخته شد و همین مساله او را مجاب کرد تا به بهانه‌های مختلف شاکی جوان را وادار کند تا با او همصحبت شود.

درنهایت شاکی خوش صدا که تلاشش برای به‌دست آوردن گوشی را بی‌فایده می‌دید با پلیس تماس گرفت و با قرار صوری دو سارق گوشی‌اش را به دام انداخت.

رابطه عجیب موسیقی و دزدی

شگردهای دزدی به اندازه تمام سارقان متفاوت است. سارق جوان هم برای اجرای نقشه سرقتش دست به شگردی خاص و منحصر به‌فرد زد. دزد حرفه‌ای به دختران و پسرانی که در حال گوش دادن موسیقی با هندزفری در خیابان بودند، نزدیک می‌شد و در چشم برهم زدنی گوشی و هندز فری را باهم سرقت می‌کرد. شکایت از سارقی که عاشق آهنگ بود همچنان ادامه داشت و روز به روز تعداد مالباختگان بیشتر می‌شد. جست‌وجوهای پلیس برای یافتن این سارق گوشی قاپ ادامه داشت تا این‌که درجریان دزدی آخرش او که با نزدیک شدن به فردی می‌خواست گوشی‌اش را سرقت کند، به دام افتاد. دزد جوان وقتی خود را در دام پلیس دید به سرقت‌های گوشی‌های تلفن همراه با هندز فری اعتراف کرد.

شاباش میلیاردی و آقای داماد

این خبر هم مربوط به عروسی می‌شود، اما این بار نه دزدی در کار بود و نه دستگیری، خدا را شکر آقای داماد آنقدر دستش به دهانش می‌رسید که حکایت مایه‌داری و پولدار شدنش نقل محافل شد. آقا داماد بندرعباسی در شب عروسی‌اش آنقدر شاباش جمع کرد که نمی‌توانست آنها را حتی پارو کند.

محل عروسی روستای پشتکوه، شهرستان جلابی بندرعباس بود. مجید همان آقای دامادی بود که شب عروسی‌اش یک میلیارد و 850 میلیون تومان را از آن خود کرد.

آقای داماد وسه برادرش به شغل گالری اتومبیل، ساخت وساز در صنعت ساختمان و کشاورزی در منطقه مشغول بودند و به عنوان کشاورز نمونه هم انتخاب شده‌اند. این را هم بگوییم که عروسی که این همه شاباش داشته باشد بی‌شک خرج زیادی هم روی دست آقا داماد گذاشته است. مرد جوان برای این عروسی 200 میلیون تومان خرج کرد و 6000 نفر را دعوت کرد. اما از آنجا که رسم است هر کسی که در عروسی آقا داماد شرکت داشته آقا داماد هم در عروسی او یا فرزندانش باید شرکت کند و او هم شاباش دهد، داماد جوان به پیشنهاد برادرانش تصمیم گرفت تا پول‌ها را در بانک بگذارد تا به محض دعوت به عروسی آماده برگرداندن شاباشی باشد که گرفته است.

تبعید، گدای میلیونر را ادب نکرد

گدای میلیونر بوشهری را خیلی‌ها می‌شناسند، دو تصویر از او در رسانه‌ها و سایت‌ها منتشر شد؛ یکی قبل از حمام و دیگری بعد از حمام. گدای میلیونری که تنها در دو حساب بانکی‌اش 55 میلیون تومان پول داشت. اما حرص رسیدن به پول باعث شده بود روز به روز شگردهای مختلفی برای گدایی خلق کند تا پول بیشتری به جیب بزند. گدای حرفه‌ای هر سه ماه یکبار پول هایش را جمع می‌کرد و در حساب بانکی‌اش قرار می‌داد. اسماعیل، 14 سال است گدایی می‌کند. او می‌گوید: هدف اصلی‌اش از این گدایی رسیدن به پول برای تشکیل خانواده بوده، اما واقعیت چیست، خدا می‌داند. اسماعیل گدایی را نه تنها عیب نمی‌داند، بلکه یک شغل پر درآمد و پرزحمت می‌داند. اسماعیل 8 آذر 94 از سوی ماموران شهرداری بوشهر دستگیر شد. حدود 35 میلیون تومان پول نقد از او کشف شد و 9 کیلو و 300 گرم اسکناس مچاله در خانه او پیدا شد. گدای میلیونر تبعید شد اما توبه گرگ مرگ است. او امسال هم در تبعیدگاهش هنگام گدایی دستگیر شد.

روشی عجیب برای تهیه هزینه عروسی

خرج و مخارج سنگین عروسی یکی از دردسرهای پسران دم‌بخت است و آنها برای حل این مشکل اگر نتوانند از پدر و مادرشان کمک بگیرند اغلب سراغ بانک می‌روند و وام گرفته یا از دوست آشنا قرض می‌گیرند. اما خرج عروسی داماد جوان در یکی از شهرهای ایران قرار بود با شیوه‌ای خاص تهیه شود و آن هم شیوه‌ای به نام دزدی. خانواده آقا داماد برای تهیه هزینه عروسی شبانه راهی دامداری در پاکدشت شدند و با ضرب و شتم و بستن دست و پای نگهبان دامداری 60 گوسفند زبان بسته را بار خودروی نیسان کردند.آنها تصمیم داشتند گوسفندان را به شهر خودشان ببرند و به فروش برسانند تا با پول‌هایی که از این راه به‌دست می‌آوردند هم خرج و مخارج عروسی را تامین کنند و هم کادویی لوکس و آنتیک برای آقای دامادو عروس خانم بخرند. اما اقدام بموقع پلیس دست آنها را رو کرد و نقشه‌شان نیمه تمام ماند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها