از ژاپن تا دربار قاجار

۱۴ آبان ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۰

دکتر سید‌آیت حسینی، مترجم، پژوهشگر در حوزه فرهنگ، زبان و ادبیات ژاپنی و عضو هیات علمی دانشگاه تهران است. او علاوه بر ترجمه شعر، داستان کوتاه و تک‌نگاره از زبان ژاپنی، کتابی با عنوان «وابی و سابی؛ کلیدهایی برای فهم هنر و ادبیات ژاپن» تألیف کرده که حاصل سه سال کار اوست. امسال هم ترجمه کتاب «تجدد ژاپن امروز» از او در انتشارات پرنده منتشر شد. در این شماره از سید‌آیت حسینی خواسته‌ایم که دو کتاب برای ما معرفی کنند:

ترجمه‌فروشی یکی از راه‌های راحت برای ناشر شدن است، این ماجرا بسیاری را به این مسیر کشانده که از طریق انتشار ترجمه یک اثر، بخشی از توجه مخاطب را به سمت خود جلب کنند

ترجمه بازار !

۱۴ آبان ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۰

یک ماه پیش رسانه‌ها از انتشار ترجمه یک رمان روسی خبر دادند و به دنبال آن فروشگاه‌های اینترنتی کتاب نیز فروش ویژه‌ای برایش قرار دادند تا این‌طور مخاطبان را دعوت به خرید کتاب کنند. رمانی از یک نویسنده اهل‌روسیه که برحسب ظاهر در زمان خودش قدر ندیده، ولی این اثرش به عنوان یکی از آثار برجسته قرن بیستم معرفی شده است. هنوز کتاب به‌خوبی توزیع نشده بود که از یکی از دوستان کتابفروشم شنیدم ترجمه دیگری از این رمان چند روز دیگر رونمایی خواهد شد اول باورم نشد، ولی وقتی در پایگاه اطلاع‌رسانی ناشر جست‌وجو کردم متوجه شدم خبر دوست کتابفروشم درست بود و همین روزها ترجمه دیگری از این کتاب توسط ناشر ثانی! رونمایی می‌شود. کاری به این ندارم که چرا یک اثر سال‌ها در محاق بوده و ناگهان به صورت همزمان و در فاصله کمتر از یک ماه دو ترجمه از آن راهی ویترین کتابفروشی‌ها شده که می‌تواند پیام‌های خاصی در خود داشته باشد که مجال رمزگشایی از آنها در این مقال نیست، ولی یک سؤال مطرح است که تکلیف مخاطب در این آشفته‌بازار آثار ترجمه‌ای چیست و چه کسی باید به این سؤال پاسخ در خور بدهد! نمونه‌ای که بالاتر به آن اشاره کردم یک مورد دم‌دستی و نزدیک بود وگرنه تا دلتان بخواهد از این موارد می‌توان نام برد که اگر همراه این گزارش باشید برخی نمونه‌ها را با هم مرور خواهیم کرد و یکی دو پیشنهاد برای جلوگیری از سردرگمی در این آشفته‌بازار ردیف کرده‌ایم.

تلاش برای رنگ‌دار کردن زنــدگــی

۱۴ آبان ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۰

تا به حال به تماشای بند‌بازی نشسته‌اید؟ لذت عجیبی دارد محو شدن در حرکات بند‌باز، تلاشش برای ایجاد تعادل و بودن در لحظه؛ مساله اصلی بند‌باز تعادل است، حفظ تعادل.

ادوارد سعید در «شکست هژمونی» از افراط غرب در پوشش رسانه‌ای ماجرای تسخیر لانه جاسوسی سخن گفته است

تیترهای درشت ایران‌هراسی

۱۴ آبان ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۰

«به‌‌رغم پوشش خبری گسترده، آنچه در مورد بحران ایران [از رسانه‌ها] آموخته‌ام که خود تابه‌حال نمی‌دانستم چقدر ناچیز است. وقتی به آمریکا برگشتم، از این‌که خود را در سیلی از موج روزانه اخبار تلویزیون، رادیو و روزنامه‌ها در مورد ایران یافتم شوکه شدم. روزنامه‌ها حاوی اخبار مفصلی با تیترهای درشت بودند و تلویزیون نیز بیشتر اخبار شبانه را به این موضوع اختصاص می‌داد و بعد تقریبا هرشب بخش‌های ویژه خبری در آخر شب در این رابطه پخش می‌کرد.

روایت‌های یک مادر کتاب‌باز

چیزهایی هست که نمی‌دانی!

۱۴ آبان ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۰

دخترک گفت: «مامان امسال چرا کتاب‌ درسی‌ها اینقدر دیر میاد؟ من دلم برای دیکته تنگ‌ شده.» گفتم: «خوب دیکته که کاری به کتاب درسی نداره. دفتر و مداد بیار الان بهت دیکته بگم.»

نویسنده‌ات را قورت بده!

۱۴ آبان ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۰

گفته می‌شود دهم آبان یا اول نوامبر روز جهانی نویسنده است. حالا کاری ندارم به این‌که داشتن یک روز در تقویم حداقل برای نویسنده ایرانی نان و آب نمی‌شود، ولی خب یک یادبود است و فکر نکنم کارکردی بالاتر از این داشته باشد.

بازگشت در غروب

۳۰ مهر ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۰

این کتاب یک داستان عاشقانه و خانوادگی و تاحدودی جنایی است. رابرتز خواننده را به سفری در غرب مانتانا می‌برد. مزرعه و تفرجگاه «بودین» که یک کسب و کار خانوادگی و مکانی ایده‌آل برای عاشقان سوارکاری است، جایی که زوج‌های جوان آن را برای گذراندن تعطیلات انتخاب می‌کنند. اداره تفرجگاه به عهده بودین لانگبو است. او به سختی تلاش می‌کند با کمک برادران و کارکنانش، همه کارها را به بهترین شکل پیش ببرد. اما در فاصله نه چندان دورتر، کسی هست که هیچ‌وقت حق انتخاب نداشته است. دختر دیگری از خانواده بودین که در مسیر پر پیچ و خم خود هرگز زندگی را آن‌طور که دوست داشت تجربه نکرده و هیچ کس خبری از او ندارد. سال‌ها پیش، آلیس دختر 18ساله سرکشی بود که به دنبال آزادی و ماجراجویی از خانه گریخت... همه چیز با پیدا شدن جسد نیمه منجمد یک زن جوان در زمین‌های تفرجگاه تغییر می‌کند. کالن مورد سوءظن معاون کلانتر قرار می‌گیرد و... .

مادرها و مادربزرگ‌هایی شبیه من

۳۰ مهر ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۰

داستان‌های این کتاب داستان‌هایی به‌شدت حس‌برانگیز و با نگاهی نشات گرفته از روحیه عاطفی زنانه تالیف شده است. با این‌که نویسنده در تمام کتاب سعی کرده استفاده فراوانی از کاراکترهای زن در خلق شخصیت‌های داستانی به کار ببرد، این تلاش منجر به این نشده است که او در دام سانتی‌مانتالیسم ادبی بیفتد و زنانگی بر حس برانگیزی داستان‌هایش غلبه کند. زنانه نویسی در واقع در این اثر بستری است برای روایتی حس برانگیز و خلق زاویه دیدی بدیع و انسانی برای انتقال مفاهیم مورد نظر نویسنده که به‌شدت انسانی است. بسیاری از داستان‌های این اثر را با وجود تعلیق و فراز و فرودهایش می‌توان همانند یک تابلوی نقاشی ساعت‌ها به نظاره نشست و از مناظر مختلف اتفاقات شکل گرفته در آن را مورد توجه قرار داد.

جنوب بدون شمال

۳۰ مهر ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۰

چارلز بوکوفسکی که خصلت هنجارشکنی و نوشتن به سبک «رئالیسم کثیف» را به او نسبت داده‌اند، در مجموعه داستان «جنوب بدون شمال؛ داستان‌های زندگی مدفون» نیز مانند سایر آثارش به زندگی طبقه فرودست، افراد حاشیه‌ای جامعه، بیکاری، می‌خوارگی و روابط اجتماعی آدم‌ها در آمریکا می‌پردازد. او از معروف‌ترین نویسندگان و شاعران معاصر آمریکاست و به گفته بسیاری، تأثیرگذارترین و اقتداشده‌ترین آنها. در سال ۱۹۸۶ مجله تایم بوکوفسکی را «مرشد فرودستان» نامید.

دوازده صندلی

۳۰ مهر ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۰

این اثر یکی از مشهورترین کتاب‌های طنز در روسیه است که پس از سال‌ها، بالاخره در ایران نیز منتشر شد. این رمان، که توسط ایلیا ایلف و یوگنی پتروف نوشته شده، با داستانی پرکشش و با طنزی عمیق به شوروی بعد از انقلاب اکتبر می‌پردازد. کتاب دوازده صندلی به حدی در میان مردم روسیه محبوب است که برخی جملات و تکیه‌کلام‌های شخصیت اصلی آن به ضرب‌المثل تبدیل شده است.

قبلی۱۰بعدی