حسین علیزاده در گفتوگو با فرهیختگان از هوشنگ ظریف میگوید
نجوای ظریف مضراب و سیم
جام جوا: صدای نجوای عاشقانه مضراب و سیم از پشت در به گوش میرسد و در عین دلنشینی شنونده را به تحسین وامیدارد. لحظاتی آرام میگیرد و بلافاصله بر شدت آن افزوده میشود. رنگ صدا، آمیزهای از عشق و ستایش زیبایی است. ریزهای منظم و جلوهگر که تکتک به زیبایی شمارشپذیرند و به دنبال هم ملودی منسجمی را میسازند. آموزگار توضیح میدهد که چگونه نتهای قطعه را با حرکات سریع بین بالا و پایین دسته تار و با کدام بندهای انگشت دست چپ بنوازند. کلاس که تمام میشود، هوشنگ ظریف بر آستانه در ایستاده! این روزها همه جا صحبت از ظریفها و درخشش آنهاست. چه در مسابقات والیبال، چه هنگامی که لحظهشمار شنیدن اخبار ژنو هستیم. و بسی مایه خرسندی و سرافرازی که در هر دو عرصه موفق بودهایم و شادی؛ این «طفل گمشده» به تعبیر استاد شفیعیکدکنی را به درنگ بیشتری در این روزها واداشتهایم. اما هرچه فرهاد ظریف و محمدجواد ظریف با درایت و تجربه و ظرافت، عرصهداری کرده و جایگاه ویژهای را از آن خود کردهاند، بین اهالی موسیقی نیز «هوشنگ ظریف» سالهاست بر این مسند تکیه زده؛ استادی که چندین نسل از موسیقیدانان و هنرجویان را تربیت کرده و جایگاه ویژهای در بین تمام اهالی موسیقی دارد. و البته هنر نوازندگی و اجرا در صحنه را نیز سالها با عضویت در گروه سازهای ملی وزارت فرهنگ و هنر سابق که به نام گروه پایور شناخته میشود، در کارنامه دارد. به مناسبت هفتادوششمین زادروز استاد ظریف سراغ شاگردان مطرح او، حسین علیزاده، داریوش طلایی و ارشد طهماسبی رفتهایم. شاگردان دیروزی که هنرمندان پرآوازه امروز شدهاند و چه نیک که هر کدام با شوق تمام برای ابراز ارادت به استاد خویش درخواستم را پاسخ میدهند. حسین علیزاده بلافاصله پس از دریافت پیامکم برای مصاحبه تماس میگیرد. داریوش طلایی با وجود نداشتن فرصت در کمتر از 24 ساعت یادداشت میدهد و ارشد طهماسبی که یادداشتش را فورا نوشت و بهخاطر فراموشی بنده، برای یافتن شماره تماسم از طریق همکاران پیگیر شد. ظریف اهالی موسیقی این روزها به خاطر عمل جراحی چشم درخانه بستری است و نتوانستیم با وی مصاحبه کنیم و به همین علت بوی گل را از گلاب جویا شدهایم. حسین علیزاده از استادش و دوران هنرستان میگوید و ما را به تحسین و احترام بیشتر او وامیدارد.