حبّههای انگوری که شراب شدند
یکی از دوستان دیپلمات که در دوره نخست وزیری نجم الدین اربکان در ترکیه بود، سالها بعد در یک مهمانی رسمی با حضور مقامات ارشد ترکیه، از رئیس دفتر وقت آقای اربکان حال ایشان را میپرسد و این احوالپرسی به تماس تلفنی با او که در بستر بیماری بوده میانجامد. در این تماس، آقای اربکان میپرسد کجا هستید و آن دوست من میگوید در یک مهمانی رسمی با حضور شاگردان شما هستم. در اینجا آقای اربکان پس از مکث کوتاه، آهی میکشد و میگوید: «بله حبّه انگورهای من که متاسفانه شراب شدند.»