بازخوانی پرونده جنجالی ترین بازی تاریخ تیم ملی فوتبال ایران از زبان «چلنگر»؛

علی دایی مثل یک شیرزخمی، عصبانی بود /علاقه دردسرساز علی کریمی به همبرگر

رضا چلنگر مترجم مشهور فوتبال ایران برای چندمین بار باز هم از خاطرات تلخ و عجیب دیدار ایران و بحرین در مقدماتی جام جهانی 2002 گفت، دیداری که ایران سه بر یک شکست خورد.
کد خبر: ۱۲۲۰۲۴۴
علی دایی مثل یک شیرزخمی، عصبانی بود /علاقه دردسرساز علی کریمی به همبرگر

به گزارش جام جم آنلاین ، یکی از جذاب ترین حاشیه های فوتبال ایران همواره ماجرای همبرگر خوردن های علی کریمی در تیم ملی بود. او دو بار در دوران بلاژویچ در اردو گفت همبرگر می خواهد. بار اول سرمربی موافقت کرد و بار دوم که قبل از بازی بحرین بود نه. رضا چلنگر هم امروز در برنامه سلام صبح بخیر در این باره گفت: «در اردوی تایلند بودیم. علی گفت من همبرگر می خواهم و غذای هتل را نمی خواهم. بلاژویچ هم فردایش همه بچه ها را در مک دونالد به همبرگر میهمان کرد.»

مترجم سابق تیم ملی درباره رکورد همبرگر خوردن کریمی گفت: «او عاشق همبرگر است. اصلا یکی از سرگرمی‌هایش همبرگر خوردن است.»

چلنگر درباره مخالفت بلاژ با همبرگر خوردن کریمی قبل از بازی بحرین هم توضیح داد: « بله، آنجا مخالفت کرد. در آن اردو اتفاقات عجیبی رخ داد. بحرینی ها در تایلند بودند. یک آتش سوزی کوچک در ورزشگاه رخ داد بازی را تعطیل کردند. همان تیم داوری بازی رفت ایران و بحرین که گل درست کریمی را مردود کرد برای قضاوت بازی برگشت آوردند. ما 6 روز خارج از برنامه در بحرین بودیم. روزهای سختی بود. بازیکنان را کنترل کردن سخت بود. همه بچه ها واقعا شیطان بودند.»

چلنگر درباره اتفاقات جنجالی ظهر بازی بحرین و همینطور کشک بادمجان خوردن بازیکنان گفت: «کشک بادمجان نبود ولی غذای خیلی مفصل و شامل شامل برنج، جوجه کباب، کباب کوبیده و برگ و پیش غذا بود. میهمان سفارت بودیم. هیچکس هم به او نه نمی گفت. 6 ساعت قبل از مسابقه شیک و کافه گلاسه و... هم سفارش دادند که 6 ساعت قبل از مسابقه هضم آن خیلی سخت بود. البته سفارت هم نیت بدی نداشت و سعی کردند محبت کنند. ما هم کلا به هیچی نه نگفتیم!»

چلنگر درباره اتفاقات رختکن ایران بعد از بازی با بحرین گفت: «جو سنگینی بود. همه مغموم بودند. قوزک پای علی دایی بریدگی داشت و بخیه زده بود. بحرینی ها با استوک زده بودند و جوراب او خونی بود. از سرش هم خون می آمد و شکسته بود. داخل رختکن علی مثل یک شیر عصبانی بود. بلاژویچ هم آمد و داد زد سر همه. من هم داد زدم. گفت خجالت بکشید. نگاه کنید این کاپیتانتان است که مثل شیر می رود و می آید. گفت ببینید سرش را شکستند. پایش را زدند. کدام یک از شما به اندازه او در زمین جنگیدید و عرق ریختید؟ تک گل ما را هم در آن بازی علی دایی زد. کلا از همه بازیکنان شاکی بود. از خط دفاع و گلر بگیرید تا بک چپ و راست و به همه اعتراض می کردند. مگر قبل از بازی نگفتم اینها انگار تحت تاثیر مواد مخدر هستند؟ او هیچوقت عادت نداشت از جلسه فنی تا بین نیمه حرف بزند ولی او گرم کردن بحرینی ها را دید و به رختکن برگشت. رفتیم در رختکن به بچه ها گفت من آنها را دیدم. در حالت عجیبی هستند. از نگاهها دیدم. اگر نرم بروید داخل زمین مثل بره شما را می کشند.»

چلنگر درباره خداحافظی هاشمیان از تیم ملی فوتبال ایران نیز گفت: «زمان بلاژویچ بود. او تازه از پاس رفته بود بوخوم. وحید اخلاق خاصی دارد. آمد و رفتیم داخل زمین که تمرین کنیم. قبلش وحید گفت من مصدوم هستم. رسیدیم داخل زمین. بلاژ نگاه کرد دید وحید دارد در زمین روپایی می زند. ناگهان او فریاد زد که تو داری من را سیاه می کنی. تو من را فریب می دهی. تو که گفتی مصدوم هستی. آن تمرین تمام شد وحید ساکش را جمع کرد و رفت!»

اخیرا خداداد عزیزی گفته به بلاژویچ گفته بود دوست ندارد در تیم ملی باشد. این را رضا چلنگر هم امروز در برنامه سلام صبح بخیر شبکه سوم سیما تائید کرد. او در این باره توضیح داد: «خداداد عزیزی کاملا درست می گوید. گفت من نمی توانم به شما و خودم کمک کنم. برداشت خداداد به نظر من اشتباه بود. بلاژویچ جدا به او نیاز داشت. بین او و کریمی رقابت بود. کریمی هم تازه آمده بود. حضور خداداد خیلی مستمرتر بود. بلاژویچ روی یک چیزهایی حساس بود. مثلا می گفت در تمرین لباس نباید روی شورت ورزشی باشد یا جوراب ها باید کامل بالا باشند. هرکسی رعایت نمی کرد تذکر می داد. یک بار خداداد هم آمد و کنار او نشست. بلاژویچ گفت چرا نشستی؟ من هم به خداداد گفتم چرا نشستی؟ بعد خداداد بلند شد و دستش را در جیبش کرد. بلاژویچ گفت وقتی با من حرف می زنی دستت را در جیبت نکن. البته انصافا خداداد بعدا رعایت کرد.» چلنگر در پاسخ به این سوال که توجه بلاژ به کریمی باعث شد تا اختلافش با خداداد عمیق تر شود، جواب داد: «شاید ولی سختگیری های بلاژویچ بیشتر باعث شد تا خداداد آزرده خاطر شود. این حقیقت دارد که آقای بلاژویچ علی کریمی را خیلی دوست داشت. حالا من دقیقا خبر ندارم در ذهن خداداد چه بود ولی ممکن بود. بین علی کریمی و خداداد رقابتی وجود داشت، گرچه حضور خداداد هم در تیم ملی مستمرتر بود. بلاژویچ علی کریمی را دوست می داشت. کریمی آدم خاصی است به او می گفتیم به راست برو به چپ می رفت، من هم یک بار از این موضوع ناراحت شدم. به بلاژویچ گفتم شما مربی در سطح کلاس جهانی هستی باید برخورد کنی. او دستی به مویش کشید و به من گفت پسرم او نابغه است، نوابغ یا صفر هستند یا صد، من دنبال این نیستم که کل مسابقه برایم بدود، دنبال دوثانیه خاص هستم. »

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها